كفر در لغت و اصطلاح‌

«كفر» در لغت به معناي ستر و پوشاندن است. و كشاورز را نيز كافر مي‌گويند؛ زيرا دانه را در خاك پنهان مي‌سازد. خداوند متعال مي‌فرمايد: «كمثل غيْث اعْجب الْكفار نباته»؛(103) «در مثل مانند باراني است كه رويش آن، برزگر را به تعجب وامي‌دارد.»
و در اصطلاح: كفر به معناي ايمان نياوردن به چيزي است كه از شانش ايمان آوردن به آن است؛ مثل عدم ايمان به خدا و توحيد و نبوت پيامبر اسلام‌صلي الله عليه وآله و روز قيامت.
قاضي ايجي مي‌گويد: «كفر خلاف ايمان است و آن نزد ما عبارت است از تصديق نكردن پيامبرصلي الله عليه وآله در برخي از اموري كه علم حاصل شده كه از جانب پيامبرصلي الله عليه وآله رسيده است».(104)
ابن ميثم بحراني مي‌گويد: «كفر عبارت است از انكار صدق پيامبرصلي الله عليه وآله و انكار چيزي كه علم داريم از جانب پيامبرصلي الله عليه وآله رسيده است».(105)
فاضل مقداد نيز مي‌گويد: «كفر در اصطلاح عبارت است از انكار چيزي كه علم ضروري حاصل شده كه از جانب پيامبرصلي الله عليه وآله است».(106)
سيد يزدي‌رحمه الله به اموري كه رسول خداصلي الله عليه وآله به آن خبر داده اشاره كرده، مي‌فرمايد: «كافر كسي است كه منكر الوهيت يا توحيد يا رسالت يا يكي از ضروريات دين شود، با توجه به اين‌كه ضروري است، به طوري كه انكارش به انكار رسالت منجر شود».(107)