فتاواي وهابيان در مصاديق شرك‌

1 - شيخ عبدالعزيز بن‌باز، مفتي وهابيان در عصر خود مي‌گويد: «دعا از مصاديق عبادت است، و هر كس در هر بقعه‌اي از بقعه‌هاي زمين بگويد: يا رسول الله، يا نبي الله، يا محمد به فرياد من برس، مرا درياب، مرا ياري كن، مرا شفا بده، امتت را ياري كن، بيماران را شفا بده، گمراهان را هدايت فرما، يا امثال اين‌ها، با گفتن اين جمله‌ها براي خدا شريك در عبادت قرار داده و در حقيقت پيامبرصلي الله عليه وآله را عبادت نموده است...».(1)
2 - همو در جاي ديگر مي‌گويد: «بي شك كساني كه به پيامبرصلي الله عليه وآله يا غير او از اوليا و انبيا و ملايكه يا جن، پناه مي‌برند، معتقدند كه آنان دعايشان را شنيده و حاجاتشان را بر آورده مي‌كنند، اين اعتقادها انواعي از «شرك اكبر» است؛ زيرا علم غيب را غير از خدا كسي ديگر نمي‌داند. دليل ديگر اين كه تصرفات و اعمال اموات در دنيا با مرگ منقطع شده است - خواه پيامبر باشند يا غير پيامبر - و ملايكه و جن نيز از ما غايب و به شوون خود مشغول‌اند».(2)
3 - همو مي‌گويد: «آنچه در كنار قبور از انواع شرك انجام مي‌گيرد، قابل توجه است؛ از جمله صدا زدن صاحبان قبر، استغاثه به آنان، طلب شفاي مريض، طلب نصرت بر اعدا و امثال اين‌ها، همه از انواع شرك اكبر است كه اهل جاهليت به آن عمل مي‌كردند».(3)
4 - وي در جاي ديگر مي‌گويد: «ذبح براي غير خدا منكري عظيم و شرك اكبر است؛ خواه براي پيامبر باشد يا ولي يا ستاره يا بت يا غير اين‌ها...».(4)
5 - همو مي‌گويد: «در نماز اقتدا به مشركان جايز نيست، كه از جمله آنان كساني‌اند كه به غير خدا استغاثه مي‌كنند و از او مدد مي‌خواهند؛ زيرا استغاثه به غير خدا؛ از اموات و بت‌ها و جن و غير اين‌ها از انواع شرك به خداست...».(5)
6 - وي در جايي ديگر مي‌گويد: «قسم به كعبه يا غير كعبه از مخلوقات جايز نيست».(6)
7 - او مي‌گويد: «صدا زدن مرده و استغاثه به او و طلب مدد از وي، همگي از مصاديق شرك اكبر است، آنان همانند عبادت كنندگان بت‌ها در زمان پيامبرصلي الله عليه وآله از قبيل: لات، عزي و مناتند...».(7)
گويا وهابيان تنها خود را اهل توحيد خالص مي‌دانند و معتقدند: بقيه - كه اكثريت مسلمانان را تشكيل مي‌دهند - مشركاني‌اند كه خون، ذريه و اموالشان احترام ندارد، و خانه‌هايشان نيز خانه جنگ و شرك است... .
عمر عبدالسلام نويسنده سني مذهب مي‌گويد: «در سفري كه در جواني به مكه مكرمه براي اداي فريضه حج به سال 1395 (ه .ق) داشتم، در مدينه منوره كنار قبر پيامبر اكرم‌صلي الله عليه وآله با صحنه بسيار عجيبي روبه‌رو شدم. ديدم كه وهابيان با انواع اهانت‌ها با مسلمين برخورد مي‌كنند و مسلمانان را كه ميهمانان خدا و رسولند با انواع فحش و دشنام از كنار قبر رسول خداصلي الله عليه وآله دور مي‌سازند. هر گاه زاير قصد اظهار محبت به حضرت و نزديك شدن به ضريح رسول خداصلي الله عليه وآله و بوسيدن آن را داشت، او را با جمله «ابتعدوا ايها المشركون» از ضريح دور مي‌ساختند. از اين كردار بسيار ناراحت شدم، و بعد از مراجعه به تاريخ ديدم كه اين اعمال نشات گرفته از افكار بزرگان وهابيان از قبيل ابن تيميه و ديگران است...».(8)
وهابيان با اين نوع برخورد چه هدفي را دنبال مي‌كنند؟ با دقت در رفتار آنان پي مي‌بريم كه آنان در ظاهر يك اصل مهمي را دنبال مي‌كنند كه همان گسترش توحيد و مقابله با انواع شرك و بت‌پرستي است، ولي واقع امر و پشت قضيه حكايت از امر ديگري دارد. واقع امر آن است كه آن‌ها خواسته يا ناخواسته هدفي را دنبال مي‌كنند كه استعمار، خواهان آن است كه همان تفرقه بين مسلمين و ايجاد فتنه‌ها و جنگ‌ها بين آنان است تا در اين ميان، دشمن سوء استفاده كرده، به مطامع شوم خود برسد. گروهي از محققين در تاريخ وهابيت اين هدف مخفي را به اثبات رسانده و تصريح نموده‌اند كه اصل اين مذهب و تاسيس آن در جزيره العرب به امر مستقيم وزارت مستعمرات انگلستان بوده است؛ زيرا بهترين مذهبي كه مي‌تواند مطامع پليد آنان را تامين نمايد، اين مذهب با همين نوع افكار، آن هم در جزيره العرب است.(9)