تنبيه يكى از اولياءاللّه به دست امام زمان عليه السلام
پـنـجـم ـ حـج كردن و حجه دادن به نيابت امام عصر عليه السلام ، چنانچه در ميان شيعيان مرسوم بود در قديم و آن جناب تقرير فرمودند چنانچه قطب راوندى رحمه اللّه در كتاب ( خرائج ) روايت كرده كه ابومحمّد دعلجى دو پسر داشت يكى از آن دو صالح بود او را ابوالحسن مى گفتند و او مردگان را غسل مى داد و پسر ديگر او مرتكب مى شد محرمات را؛ و مردى از شيعيان ، زرى به ابومحمّد مذكور داد كه به نيابت حرت صاحب الا مر عليه السـلام حج كند چنانچه عادت شيعيان در آن وقت چنين بود و ابومحمّد قدرى از آن زر را به آن پـسـر فـاسـد داد و او را بـا خـود بـرد كـه بـراى حـضـرت حـج كند و وقتى كه از حج بـرگـشـت نـقـل كـرد كـه در مـوقـف يـعـنى عرفات جوان گندم گون نيكو هيئتى را ديدم كه مـشـغول تضرع و ابتهال و دعا بود و چون من نزديك او رسيدم به سوى من التفات نمود و فـرمـود: اى شـيخ ! آيا حيا نمى كنى ؟! من گفتم : اى سيد من ! از چه چيز حيا كنم ؟ فرمود: بـه تـو حجه مى دهند از براى آن كسى كه مى دانى ، و تو آن را به فاسقى مى دهى كه خـمـر مـى آشـامـد، نـزديـك اسـت كـه ايـن چـشـم تـو كـور شـود. پـس بـعـد از بـرگـشـتـن چـهـل روز نـگـذشـت مـگـر آنكه از همان چشم كه به آن اشاره شد جراحتى بيرون آمد و از آن جراحت آن چشم ضايع شد.(176)