اصل اوّل : توحید

شیعه معتقد است هر انسان عاقلى باید آفریدگار خود را بشناسد و به یگانگى او ایمان داشته باشد، و بداند آفرینش و روزى و مرگ و زندگى، همه مستقلا به دست اوست، بلکه جز او «مؤثر مستقلى» در جهان هستى نیست (لاَمُؤَثَّرَ فِی الْوُجودِ إلاّ اللهُ) .(1)
بنابراین اگر کسى آفرینش و روزى و مرگ و حیات را به دست غیر خدا بداند کافر و مشرک، خارج از زمره مسلمانان محسوب خواهد شد.
همچنین از نظر شیعه، «عبادت» مخصوص خداست. و اگر کسى غیر خدا را پرستش کند یا براى خدا شریکى در عبادت قرار دهد، هر چند به عنوان اینکه عبادت غیر خدا وسیله اى براى تقرب به خداست، چنین کسى نیز کافر و خارج از صفوف مسلمین مى باشد.
اطاعت و فرمانبردارى هم مخصوص خداست، و اگر اطاعت پیامبران و امامان لازم است از این نظر مى باشد که اطاعت آنها در حقیقت اطاعت خداست; زیرا آنها مبلّغ احکام خدا هستند. اما با این حال عبادت و پرستش آنها به عنوان اینکه پرستش آنها نیز پرستش خداست جایز نیست و این طرز تفکر یک خیال شیطانى است که انسان را به پرتگاه شرک مى کشاند.
ولى توسّل جستن به آنان و تبرّک به مقام و شخصیت آنها در پیشگاه خدا و همچنین نماز خواندن در کنار قبرهاى پاک آنها براى خدا، همه جایز است(2)و نباید تصور کرد این اعمال به منزله عبادت و پرستش آنهاست بلکه عبادت و پرستش خدا مى باشد، تصور نمى کنیم هیچ کس «میان نماز خواندن براى خدا در کنار قبر پیغمبر و امام» با «نماز خواندن براى پیغمبر و امام» فرق نگذارد. قرآن مجید مى فرماید: «(فِى بُیُوت أَذِنَ اللهُ أَنْ تُرْفَعَ وَیُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ); در واقع این مکانها از خانه هایى است که خدا اجازه داده است برپا گردد و نام خدا در آنجا برده شود».(3)
این بود خلاصه عقیده شیعه درباره مسأله توحید که مورد اتّفاق عموم دانشمندان این گروه است;و شاید سختگیرى شیعه در این باره حتى بیش از این باشد. درهر صورت شیعه در این مسأله کاملا سختگیر است، و هر چیزى که کوچکترین مخالفتى با موضوع «یگانگى خداوند» و «استقلال در تأثیر» و «وحدت معبود» داشته باشد از نظر شیعه مردود است.
البتّه توحید از نظر شیعه درجات مختلفى دارد مانند: توحید ذات ـ توحید صفات ـ توحید افعال و مانند آن، که اینجا جاى شرح و بسط در پیرامون آنها نیست.(4)
* * *
1 . روشن است این معنا با قبول «قانون علیّت عمومى» هیچ گونه منافاتى ندارد; زیرا علل طبیعى یا ماوراى طبیعى در تأثیر خود مدیون ذات پاک خداوند هستند، و هر چه دارند از ناحیه او دارند، نه تنها در حدوث و آغاز وجود خود محتاج خدا مى باشند بلکه در عالم بقا و تمام دوران وجود خود چنین احتیاج و نیازى را دارند. بنابراین مؤثر مستقل و متکى به ذات خود در جهان هستى تنها «خدا» است و بقیه در تأثیر خود وابسته به وجود او هستند، ولى بعضى از دانشمندان برادران اهل سنّت به گمان اینکه قبول اصل علیّت حتى به این صورت که گفته شد با توحید کامل و یگانگى خداوند منافات دارد به کلى اصل علیّت را انکار کرده و معتقدند که اگر آتش (مثلا) مى سوازند نه به واسطه خاصیتى است که در آتش وجود دارد بلکه عادت خداوند بر این جارى شده که اثر سوختن را هنگام تماس آتش با چیزى بیافریند! نادرست بودن این سخن روشن است.
2 . در حقیقت چون آنها مورد لطف خدا هستند خدا را به مقام آنها مى خوانیم، نه اینکه مستقلا از آنها چیزى بخواهیم.
3 . سوره نور، آیه 36.
4 . منظور از توحید ذات این است که خداوند هیچ گونه شبیه و شریک و مثل و مانند ندارد، وذات مقدس او بسیط از جمیع جهات است و هیچ گونه «اجزایى» ندارد، و منظور از توحید صفات این است که تمام صفات کمالیه او همه بازگشت به ذات او مى کنند و عین ذات او و عین یکدیگر هستند، و مقصود از توحید عبادت که گاهى از آن به توحید الاله نیز تعبیر مى کنند این است که هیچکس شایسته پرستش و بندگى جز خدا نیست و پرستش و عبادت تنها براى ذات اوست و بس. و مقصود از توحید افعال این است که مؤثر حقیقى در سراسر جهان تنها خداست و هر موجود هر اثر و خاصیتى دارد همه از ناحیه او و به اذن و فرمان اوست، توضیح بیشتر این مباحث را در کتاب خدا را چگونه بشناسیم ذکر کرده ایم.