2. معجزههاي پيامبر(ص)
پيامبران عليه السلام به هنگام آشكار نمودن رسالت خود و فرا خواني مردم به خداپرستي، دست به انجام معجزه و كارهاي فراتر از توان انساني ميزدند. مردم هم از آن جهت كه در پي كسب يقين به پيامبري مدعيان بودند، همواره در رويارويي با آنان طلب معجزه ميكردند. در بيشتر موارد، انبياي الهي عليه السلام در خواست معجزه مردم را ميپذيرفتند و گاهي، حتي پيش از تقاضاي آنان به انجام معجزه ميپرداختند. در لابه لاي صفحه هاي تاريخ، نمونههاي بسياري از اين دست را ميتوان به تماشا نشست.
پيامبر اكرمصلي الله عليه وآله نيز خارج از اين دايره نيست. ايشان هم پس از آشكار نمودن دعوتش، بنا به خواهش مردم دست به انجام معجزاتي ميزد كه امروزه ميتوان آثاري در زمينه گردآوري معجزههاي نبي اسلامصلي الله عليه وآله را يافت.(270) با اين حال، برخي از بدخواهان اسلام، منكر همه معجزات پيامبرصلي الله عليه وآله شده و قرآن كريم را تنها معجزه آن حضرت دانستهاند؛ مثلا كشيش آلماني «هنري مارتين» در كتاب خود به نام «ميزان الحق» ميگويد: «محمد هيچ معجزهاي نياورده است.» به نظر ميآيد ادعاي آنان كه ناآگاهانه و يا از روي تجاهل، معجزات پيامبر اكرمصلي الله عليه وآله را انكار كردهاند، شايسته بررسي علمي نميباشد؛ زيرا هر انسان با انصافي با پژوهشي كوتاه در خواهد يافت كه تا چه اندازه تاريخ نگاران به ثبت و ضبط معجزات نبي اسلام توجه داشته و آنها را نقل كردهاند.
از ميان همه معجزههاي آن حضرت، ميتوان به رد شمس، شفاي بيماران،(271) داستان درخت و فرمانبري او از نبي اسلامصلي الله عليه وآله، اطعام چهل نفر با غذاي يك نفر در ميهماني و معجزه شق القمر(272) كه قرآن نيز از آن ياد نموده، اشاره كرد. همچنين ميتوان از پيش گوييهاي غيبي آن بزرگوار سخن گفت، مانند آشكار نمودن اسمهاي ايمهعليه السلام، يعني جانشينان پس از خود.
در اين مجال، در صدد نام بردن از همه معجزههاي وجود شريف رسول اكرمصلي الله عليه وآله نيستم و تنها به بياني مختصر از معجزه جاودان و بزرگ او «قرآن كريم» بسنده خواهم نمود؛ معجزهاي كه والاترين گواه پيامبري او و روشنترين دليل بر ارتباط او با خداوند است.