2- فرقه بكتاشيه

فرقه بكتاشيه از مذهب اهل حق ناشى شده است : (سلطان صحاك (سهاك ؟) پس از صد سال كه دين اهل حق را آشكار كرد، در پيكر (بكتاش ) جاى گرفت .
تاريخ پيدايش اين فرقه به قرن هفتم هجرى مى رسد.
خاستگاه اين فرقه كشور عثمانى (: تركيه ) بوده است .
(بكتاش ) رهبر اين فرقه در سال 728 هجرى درگذشته و دو كتاب بر جاى گذاشته است : (مقالات ) و (ولايت نامه ). عقايد اين فرقه تركيبى است از اصول مسيحيت و عقايد صوفيه و معتقدات شيعه و در اصول تابع اهل سنت هستند. به ائمه اطهار اعتقاد داشته و نسبت به امام صادق (عليه السلام ) احترام بسيارى قائل مى باشند. خانقاه بكتاشيه در (اناطولى ) پايگاه تبليغاتى يكى از سران نهضت حروفيه بود كه پس از قتل (فضل الله استرآبادى ) به عثمانى شتافت . برخى عقايد حروفيه در ميان اين فرقه بيادگار مانده است .
در سال 1241 قمرى سلطان محمود خان دوم خليفه عثمانى عده اى از مشايخ بكتاشيه را كشت و خانقاه هاى آنان را تعطيل نمود و افراد اين فرقه را پراكنده ساخت .
در زمان كمال آتاتورك اينفرقه رو به انقراض نهاد و فقط خانقاه هائى از آنان در اطراف استانبول باقى مانده است .
محققان زادگاه بكتاش را نيشابور مى دانند، و عقايد اين فرقه را شبيه عقايد قزلباشيه و على اللهيان دانسته اند.
در رفتار شبيه غلاة شيعه هستند. سران سقيفه را لعن مى كنند و به امامت دوازده امام شيعه مخصوصا امام صادق اعتقاد و احترام زياد دارند. در عين حال شعائر مسيحى در ميان عقايدشان بسيار است . مهم ترين مشخصه مسيحى اعتقاد به تثليث است كه اين فرقه نيز به آن روى آورده است : (الله )، (محمد)، (على ) تثليث اين فرقه است . اين فرقه به پيروى از عيسويان (عشاى ربانى ) را انجام مى دهند و بر سر سفره شراب و نان و پنير مى گذارند و در خدمت شيخ خود كه او را بابا مى گويند، به گناهان اعتراف و اقرار مى كنند و از او طلب آمرزش ‍ مى نمايند.
(شرب خمر) نزد ايشان حرمتى ندارد و به اسرار اعداد و حروف عقيده دارند. اين فرقه (فضل الله استرآبادى ) را گرامى مى دارند و كتاب (جاويدان نامه ) وى را محترم مى شمرند. اين كتاب را به فارسى (عشق نامه ) و به تركى (فرشته اوغلى ) گويند.
پيروان اين فرقه عباسى سفيد و كلاه سياه چند گوش مثلث شكل كه گاهى عدد اضلاع آن به احترام ائمه اثنى عشر به دوازده ضلع (: ترك ) مى رسد (: قزلباش )، مى پوشند و شيخ ايشان داراى عمامه اى سبز است .
فرقه بكتاشيه گردبندى از سنگ مهره بر گردن خود دارند كه آن را (قيلتماش ) گويند (: سنگ تسليم ) و تبرزينى دودم و عصائى دراز دارند.
جوانان بى زن ايشان گوشواره هائى به گوش مى آويزند تا از زن داران تميز داده شوند.
اين فرقه (بكتاش ) را (پير اول ) خوانند و فرزند وى را (اوغلرى ) گويند(248)