گفتگو با يك على اللهى!
در سال 1347 شمسى گردآورنده اين اوراق با يكى از پيروان مذهب اهل حق گفتگويى انجام داد كه ذيلا نقل مى شود:
س : ممكن است سئوالاتى از جناب عالى درباره مذهب اهل حق بنمايم ؟
ج : بلى ! با كمال ميل حاضرم به سئوالات شما پاسخ دهم .
س : اينكه مى گويند: (اهل حق ) على اللهى هستند، درست است ؟
ج : بلى ؛ (اهل حق ) على اللهى مى باشند و خودم نيز على اللهى هستم . اين مذهب و اعتقاد من است و نمى خواهم از كسى مخفى بدارم . ما مراكز تبليغاتى داريم . در كرمانشاه يك مركز تبليغى داريم كه عقايد ما را علنا تبليغ مى كند.
س : آيا (خداوند) همان (على ) (عليه السلام ) است ؟
ج : بلى ! (خداوند) همان (على ) (عليه السلام ) است . شما معتقديد كه خدا ديده نشد و نخواهد شد. ما معتقديم كه خدا ديده شده و شايد در آينده هم ديده شود.
س : شما نماز مى خوانيد؟
ج : خير! ما (نماز) نمى خوانيم و بجاى آن در (جسم خانه ) در هر هفته و پانزده روز (نياز) مى دهيم .
س : روزه شما چند روز است ؟
ج : روزه ما سه روز است . روز سوم نان روغنى مخصوص مى پزيم و روز چهارم را عيد سلطان مى گوئيم و هر يك از ما مقدارى برنج و روغن و يك خروس يك ساله به جسم خانه برده و مشغول نياز مى شويم .
س : به قرآن و اسلام اعتقاد داريد؟
ج : بلى ! ما به قرآن و اسلام احترام مى گذاريم .
س : اگر به قرآن اعتقاد داريد، در قرآن روزه يك ماه است ، شما چرا سه روز روزه مى گيريد؟ در صورتى كه در كتاب برهان الحق كه از كتب مذهب اهل حق است ، اهل حق را مسلمان دوازده امامى معرفى كرده است .
ج : ما به قرآن به گونه ديگرى اعتقاد داريم . در برهان الحق گفته است كه شيعه دوازده امامى حقيقى اهل حق مى باشند، بنابراين اعتقاد ما در اين مورد نيز غير از عقايد شما مى باشد.
س : آيا شما از متصوفه محسوب مى شويد؟
ج : نه ما از متصوفه نيستيم ، بلكه متصوفه مى خواهند خود را به ما برسانند.
س : پيدايش مذهب اهل حق به چه زمانى مى رسد؟
ج : پيدايش اين مذهب به دوره امام على (عليه السلام ) مى رسد و از اهل حق آن روزگار بايد از قنبر، سلمان فارسى ، و... نام برد كه محترم و مرشد ما هستند.
س : دين شما چيست ؟
ج : دين ما (اسلام ) و مذهب (شيعه اثنى عشرى ) است و مسلك ما (اهل حق ) مى باشد.
براى رسيدن به اين مسلك بايد از مراحلى گذشت :
(شريعت )، (طريقت )، (معرفت )، (حقيقت ). هر كس به (حقيقت ) دست يابد، (اهل حق ) مى شود.
(اهل حق ) همواره با خداى خويش اند، درويش در خويش است و اين غير از (صوفى ) است كه به مرحله (حقيقت ) رسيده است . او را در (جسمخانه ) راه نمى دهند ولى به (خانقاه ) راه دهند. در خانقاه اول به وى قرآن ياد دهند. روزه را سى روز مى گيرد نماز را پنج وقت مى خواند تا آماده شود و آن گاه به (جسمخانه ) وارد مى شود. اين دوره براى افراد فرق مى كند، گاهى از 3 تا 12 سال طول مى كشد... اهل حق واقعى بايد از ماديات دور شود تا به معنويات نزديك گردد.
س : فرقه هاى اهل حق چند گروه مى باشند؟
ج : اهل حق فرقه ندارند. گورانى ها طايفه اى هستند در اطراف كرمانشاه كه على اللهى ناميده مى شوند به آنان نيز اهل حق گفته مى شود و هيچ گونه فرقى بين آنها وجود ندارد.
س : عقيده فرق (اهل حق ) يك نوع است يا با هم فرق دادند؟
ج : اهل حق فرقه ندارند و اختلافى هم در كار نيست .
س : اهل حق كرمانشاه نماز مى خوانند يا نه ؟
ج : براى چه نماز مى خوانيم ؟ براى تقرب به خدا. اهل حق در دوره خانقاه تمرين كرده اند، تا آنجا كه هميشه با خدا هستند و ديگرى نيازى به نماز نيست .
س : اهل حق بين پاكى و نجسى فرقى قائل هستند؟
ج : اهل حق مانند شيعه دوازده امامى پاك و نجس را از هم فرق گذارند. افراد بشر از نظر اهل حق همه پاك هستند...
س : اهل حق شراب مى آشامند؟
ج : اهل حق شراب نمى نوشند و شرب آن را حرام دارند.
س : تعدد زوجات روا باشد يا نه ؟
ج : همسر نبايد بيشتر از يكى باشد، چون شهوت رانى در مذهب اهل حق ممنوع است . ولى اگر كسى خواست چند همسر داشته باشد، به احكام اسلام عمل مى كند. البته زنها عقدى هستند نه صيغه اى .
س : روح و آخرت ، جهنم و بهشت چگونه است ؟
ج : روح صد در صد وجود دارد، ولى پس از مرگ در شخص ديگرى قرار مى گيرد. اگر كارهاى خوب كرده باشد، در جسد بعدى راحت است و گرنه ناراحت خواهد بود.
روح جزئى از خداوند است و در هر كسى قطره اى وجود دارد. خدا خود را در وجود على ظاهر كرده و براى همين است كه (على ) را (خدا) گفته اند...
س : اگر كتابى درباره مذهب اهل حق به زبان فارسى هست ، معرفى كنيد.
ج : كتابى به زبان فارسى وجود ندارد. فقط برهان الحق مى باشد كه به زبان پارسى است .