4 - نظاميه

پيروان ابواسحاق ابراهيم بن سيار بن هانى النظام (231 هجرى ) را گويند. نظام خواهر زاده هذيل و شاگرد وى بود. مبناى كلامى او نيز بر آراء فلاسفه يونان بود. نظام روشنفكرى آزادانديش بود كه با فرقه ها و نحله هاى كلامى - فلسفى . مختلف آشنائى و مجالست داشت . با هشام بن حكم معاشرت داشت و عقايدى از او گرفت جاحظ وى را متهم كرده است كه با آراء هنديان موافق بود و ارسال رسولان را انكار مى كرد، اما جراءت ابراز اين عقيدت را از ترس مسلمانان نداشت . جاحظ وى را متهم مى كند كه قرآن و اعجاز ادبى و نظم آن را منكر بود و معتقد بود كه احكام اسلام از اصول تا فروع بر مردم تحميل شده است . عقايد نظام مورد رضايت استادش ابوهذيل علاف نبود. او كتابى به نام الرد على النظام نوشت جبائى نيز بر نظام اعتراض داشت . گويند اين دو نفر نظام را از دين بيرون دانسته ، به كفر متهم كرده اند.
ابوالحسن نيز وى را كافر خوانده است . آراء و عقايد نظام درباره پيدايش ‍ موجودات و خلقت آنچنان دقيق است كه علوم امروز بر آنها مهر تاييد مى نهد. در عين حال جاحظ اعتراف كرده است كه : نظام نابغه اى در علم و عقل بود كه هر هزار سال يك نفر چون نظام در جهان ظاهر شود. نظريه او درباره جز لايتجزى كه جنجال بسيارى آفريد، حقيقتى است كه دانش ‍ امروز به آن اعتراف دارد نظام در صفات ذات ديدگاه خاصى داشت و در اصل امامت با شيعه اماميه همگام بود و به نص جلى اعتقاد داشت . نظام متهم اصلى پرده پوشى حقيقت را در موضوع امامت و خلافت ، عمر بن خطاب مى دانست او اشتباهات و خطاهاى بسيارى از عمر بن خطاب مى گرفت و وى را غير قابل بخشش مى دانست . همين عقايد بود كه علما و فقها و برخى مشايخ او را ناخوش آمد و به تكفير و تحريف عقايد او پرداختند. نظام داراى تاليفات بسيارى است كه ابن نديم در الفهرست اين اثار را ياد كرده است .