اصول پنجگانه مكتب معتزله

1 - توحيد، در ذات و صفات صانع ، افعال ،
2 - عدل ؛ خداوند عادل است ، شر فساد را دوست ندارد و...
3 - وعد و وعيد؛ مژده به نيكوكاران و بيم به بدكاران و...
4 - المنزله بين المنزلين ؛ مرتكب كبيره نه مؤ من است و نه منافق ، بلكه درجه اى بين ايمان و كفر دارد.
5 - امر به معروف و نهى از منكر؛ فرمان به انجام كارهاى خوب و خير و عدل و راستى و درستى در فرد و جمع و جامعه و باز داشتن از كارهاى بد و... كليه اصول و فروع اين مكتب بر عقل و منطق استوار است .
1 - توحيد؛ توحيد عقلى ؛ خداوند يكى است ، چيزى مانند او نيست ، او مانند اشيانيست ، جيم نيست ، جوهر و عرض نيست ، اعتراض و خواص و تركيبات و كيفيات و كميات ندارد. قابل قياس نيست ، به وهم و فكر خيال نيايد، صفات او عين ذات او است و زايد بر ذات او نيستند. وحدتى مطلق است كه اطلاق فرديت و شخصيت به او باطل است ، او خالق كون و مكان و زمان ، هستى و آنچه در آن است مى باشد، ابدى و ازلى ، واجب الوجود است .
خداوند متكلم است . او كلام را در اشيا ايجاد مى كند و اين است معناى متكلم بودن خداوند.
اين اصل از اصول پنجگانه معتزله مستدل به ادله نقلى و عقلى بسيارى است كه در مقايسه با ديدگاههاى كلامى اماميه از توافق نسبى برخوردار است .
2 - عدل ؛ خداوند متعال عادل است و تمام كارهاى خداوند در دنيا و آخرت بر عدل استوار است .
عدل خدا عين ذات او است : خداوند شر و فساد را دوست ندارد، افعال و اقوال بندگان را خلق نمى كند و بندگان خود مسئول گفتار و كردار خود مى باشند. اوامر و نواهى خداوند براى مصلحت بندگان صادر مى شود. خداوند تكليف ما لايطاق نمى كند و هرگز از ميزان عدل و داد بيرون نمى رود و اوامر خداوند به محالات تعلق نمى گيرد. كيفر و پاداش را به عدالت دهد، ذره اى خوبى پاداش دهد و ذره اى بدى كيفر دهد.
مكتب اعتزال است مفتخر است كه در آن تاريكى و جور و جهل حاكم ، به حسن و قبح عقلى و استقلال عقل در آن دو تاءكيد و تصريح كرده است . آنان اعتقاد داشتند كه حسن و قبح اشياء عقلى و ذاتى و مطلق است . اين شعار معروف معتزله هنوز طنين افكن است كه ( القبيح قبيح فى نفسه و الحسن فى نفسه .) آنان عقل را در ادراك احكام شرعى مستقل مى دانستند. اين ديدگاه عدل را از آسمان به زمين كشاند و عدالت اجتماعى را كه مشخصه اسلام نخستين بود، پس از يك قرن دوباره بر باوره ها نشاند.
3 - وعد و وعيد؛ عدالت خداوند اقتضا مى كند كه به نيكوكاران وعده پاداش دهد و به بدكاران وعيد كيفر دهد. تنها راه نجات از وعيد، توبه است . خداوند از تقصير بنده گناهكار نادم و تائب در مى گذرد.
معتزله در مسئله وعيد اختلاف نظر پيدا كرده اند. گروهى استدلال مى كردند كه عذاب گناهان كبيره از هركس كه باشد (مؤ من و كافر)، واجب است . و گروهى فقط عذاب كفر را واجب مى دانستند. و در حق الناس اگر صاحب حق درگذرد، عذابى در كار نخواهد بود.
گروهى با عنايت به لطف و رحمت خداوند معتقد بودند كه خدا از روى تفضل و نه استحقاق ، از تقصير برخى گناهان درگذرد.
اما در مسئله وعده خداوند مبنى بر پاداش نيكو كاران اختلاف نظرى وجود ندارد.
4 - منزله بين المنزلين ؛ گفته شد كه در طى حاكميت جبريه و جنگ زرگرى خلافت ، مسائلى شگفت براى انحراف اذهان و سرگرم كردن عوام و خواص مطرح مى شد. طرح مسئله مرتكب كبيره و سرنوشت عقيدتى وى كه آيا مؤ من است يا كافر و يا منافق يكى از معضلاتى بود كه جدال بسيارى را باعث شده بود. و اصل بن عطا در حوزه درس استادش ‍ حسن بصرى به اعتراض ايستاد و گفت كه نه مؤ من و نه كافر بلكه درجه اى بين اين دو. و اين حرف يكى از اصول مكتب اعتزال شد. گفته مى شود طرح اين مسئله ابتدا از سوى خوارج بوده است .
پيشينه طرح سوال مرتكب كبيره آيا فاسق است ، كافر است ، مؤ من است يا منافق ، يك انگيزه سياسى داشت و خوارج اوليه براى برخورد با حكام و زمامداران عصر خود دنبال بهانه شرعى مى گشتند.
5 - امر به معروف و نهى از منكر؛ يكى ديگر از افتخارات مكتب اعتزال اين است كه بر خلاف ديگر فرقه ها و مذهب ها كه اين اصل را فرع كرده براى فراز از مسوليت آن ، در فورع دين خود نهاده اند، معتزله اصل امر به معروف و نهى از منكر را كه محور مسائل اجتماعى - سياسى اسلام مى باشد، در اصول عقيدتى خود قرار داده اند. و اصل عدل و اصل امر به معروف و نهى از منكر بود كه قيام ضد اموى را تدارك ديد. در اجراى اين اصل خوارج نيز حساسيت بسيارى داشتند و آنان هيچ شرطى را در انجام آن قبول نداشتند.
اين اصل عقيدتى و اساس وقتى بدست فقها افتاد، خنثى شد و در تنگناهاى شروط و خطوط افتاد. اما معتزله اين اصل را تكليفى حتمى براى مسلمانان دانستند و استدلالى قرآنى مى كردند. فقها دست و پاى اين اصل را بسته ، برايش شرايطى قائل شدند كه : آيا واجب است يا مستحب ، عينى است يا كفائى و... و.... (216)