فرقه شافعيه
اينان از پيروان عبدالله بن ادريس الشافعى المطلبى هستند. فرقه شافعيه با گروه (اهل راءى ) در قسمتى از فروع دين با هم اختلاف دارند.
ايمان در عقيده شافعيه داراى سه شرط عمده است : 1 - الاقرار باللسان 2 - التصديق بالجنان 3 - العمل بالاركان ، همانطورى كه شيعه نيز چنين مى گويد.
شافعى بر اين باور است كه ايمان حالت كم و زيادى دارد. پيروان شافعى مى گويند: مؤ من هستيم اگر خدا خواهد. ولى پيروان حنفى مى گويند: ما حقيقتا مؤ من مى باشيم .
يك گروه از شافعيان مشبهه مى باشند و بعضى از اين گروه ، يزيد را خليفه پنجم گفته اند و على عليه السلام را به ظاهر ناسزا مى گويند!
شافعى با احمد حنبل مناظراتى داشته است (191) شافعى در فلسطين به دنيا آمد و دو ساله بود كه او را به مكه بردند و دوباره به بغداد رفت و در سال 199 هجرى به مصر سفر كرد و در فسطاطه در روز آخر رجب سال 204 هجرى در گذشت و در دامنه كوه المقطم در مقبره بنى عبدالحكم به خاك سپرده شد.
شافعى از شعراء زبردست عصر خود بود و در سن بيست سالگى به مقام فتوى رسيد و در آن سن به مدينه سفر كرد تا از محضر امام مالك استفاده كند و در آنجا ماند تا اينكه مالك در سال 179 هجرى در گذشت . وى سفرى به يمن كرد و در آن شهر با علويان زيدى همداستان و هم فكر شد و در پنهانى با امام يحيى بن عبدالله كه از بزرگان مذهب زيديه بود رفت و آمد و معاشرت داشت تا اينكه او را با گروهى از علويان اسير كرده ، به بغداد پيش هارون بردند (187 هجرى )
هارون چون از مقام علمى او آگاه شد او را آزاد نمود. سلطان صلاح الدين ايوبى مدرسه بزرگى بر سر مزار او ساخت و الملك الكامل در سال 608 هجرى گنبدى بر ضريح او بنا نمود. شافعى در ابتدا از پيروان مالك بن انس بود و از روايات پيروى مى كرد، ولى بر اثر سفرهاى فراوانى كه كرد براى خود مذهبى ويژه اختيار نمود. وى نظر خود را با روايات درهم آميخت و مذهبى بين دو مذهب حنفى و مالكى به وجود آورد كه به مذهب شافعى شهرت يافت .
او در كلام از پيروان ابوالحسن اشعرى بود و ادله چهارگانه را كه كتاب و سنت و اجماع و قياس باشد، قبول كرده بود. او قائل به استدلال نيز بود ولى چيزى را كه حنفيان به آن استحسان مى گويند و نيز اين مطلب را كه مالكيان آن را مصالح مرسله گفته اند رد مى كرد.
تا زمان شافعى براى استنباط احكام شرع ، كتاب مدونى در دست نبود و تنها فقهاء در كتابهاى فقهى خود از بعضى مسائل مانند: اجتهاد و راى و استحسان ، سخن بر زبان مى آوردند. نخستين كسى كه مسائل اصول فقه را تدوين و تاءليف نمود وى بود.
شافعى در جوانى كتاب (الرسالة ) را تاءليف كرد. در اين كتاب سخن از قرآن ، سنت ، ناسخ ، منسوخ ، علل ، احاديث ، خبر واحد، اجماع ، قياس ، اجتهاد، استحسان و اختلاف به ميان آمده است .
مذهب شافعى در عصر عثمانيان در كشورهاى اسلامى رواج فراوان سافت و در اوايل قرن دهم هجرى بر ديگر مذاهب اهل سنت پيشى گرفت و آنان را تحت الشعاع خود قرار داد. فقهايى كه از محضر او استفاده علمى كرده اند عبارتند از: احمد بن حنبل ، داود ظاهرى ، ابوالثور بغدادى .
از مشاهير شاگردان وى ، ابويعقوب بويطى متوفاى سال 231 هجرى و اسماعيل مزنى متوفاى سال 264 هجرى و ربيع بن سليمان مرادى در گذشته سال 270 هجرى مى باشند.
از فقهاى مشهور اين مذهب ابو اسحاق فيروز آبادى - در گذشته سال 476 و مصنف كتاب (المهذب ) - و ابو حامد غزالى - در گذشته سال 505 هجرى - مى باشند