بيت العتيق
كعبه مكرمه از مهم ترين معابد جهان عرب جاهلى بشمار مى رفت . ((كعبه )) خانه مكعب شكلى است كه سنگ نخستين آن را آدم كار گذاشته و توسط ابراهيم و اسماعيل تجديد بنا گرديد. قرآن به سابقه تاريخى - عقيدتى اين بناى مقدس تصريح كرده است و آن را ((بيت الله )) و ((بيت العتيق )) و... نام گذارده است . يك دانشمند يونانى كه در قرن دوم ميلادى مى زيسته ، از معبدى به نام ((مكورابا)) كه نام قديم مكه است ، ياد كرده است . معلوم مى شود كه در زمان هاى بسيار دور، مردم بدوى آن ناحيه از سقوط سنگ سياه آسمانى به وحشت افتاده بودند و سپس آن را مورد پرستش قرار دادند.
اين خانه مقدس پس از ابراهيم ، سالهاى درازى مكان و محل عبادت مردم عرب بوده و آن را احترام فراوان مى كردند.
بعدها عقايد بت پرستى در ميان قبائل عرب راه يافت و اين مكان مقدس مركز بتان گرديد.
خانه كعبه چند مرتبه در طول تاريخ ويران شده و تجديد بنا گرديده است : در زمان قصى بن كلاب جد ششم پيامبر اسلام كه رئيس قبيله قريش بود، كعبه ويران شد. قصى بن كلاب آن را از نو بنا كرد.
بار دوم كه ويران شد، در سال 18 يا 28 قبل از بعثت بود كه بزرگان قريش تصميم گرفتند آن را مجددا بسازند. آنان كار ساختمان را آغاز نمودند و ديوار خانه را كه كوتاه بود، بلندتر كردند و از تخته پاره هاى يك كشتى متروك رومى كه در ساحل درياى سرخ بود، براى سقف آن استفاده كردند. و چون خواستند حجر الاسود را در جاى آن نصب كنند، ميان طوائف قريش اختلاف افتاد. سرانجام رسول اكرم كه هنوز به مقام رسالت مبعوث نشده بود و به نام محمد امين شهرت و احترام بسيار داشت ، با تدبيرى خردمندانه به اختلاف و خون ريزى حتمى پايان داد. آن حضرت پيشنهاد كرد كه حجر الاسود را در گليمى نهاده و هر طايفه قسمتى از گليم را گرفته و نزديك جايگاه مربوطه آورند. آنگاه رسول اكرم با دست خود، آن سنگ سياه را كار گذاشت و به اختلاف پايان داد.
يك بار ديگر در زمان حكومت يزيد بن معاويه در سال 64 هجرى در جريان درگيرى با عبدالله بن زبير، كعبه ويران شد. عبدالله بن زبير كعبه را تجديد بنا كرد. بعد از او در سال 75 هجرى كه حجاج بن يوسف ثقفى والى حجاز شد، بناى عبدالله بن زبير را ويران كرد و دوباره بر اساس بناى قصى بن كلاب آن را تجديد بنا كرد.
بار ديگر در سال 309 هجرى قمرى خانه كعبه بدست قرامطه ويران شد. اين فرقه در سال 309 قمرى به اتفاق رئيس خود ابوطالب سليمان قرمطى حاكم بحرين ، عازم مكه شدند. آنان در روز ترويه به حجاج حمله نموده و به قتل و غارت پرداختند. آنگاه وارد بيت الله شده ، پرده كعبه را قطعه قطعه كرده ، بين ياران خود تقسيم نمودند. حاجيان را كشته ، در چاه زمزم افكندند. حجر الاسود را برداشته ، با خود به بحرين آوردند. در سال 329 هجرى دوباره اين سنگ سياه را با خود به مكه آورده و در جاى اوليه آن نصب نمودند.(593)
يكى ديگر از نامهاى ((بيت الله )) مكه است كه در قرآن آمده است . شهر ((مكه )) كهن ترين شهرهاى حجاز پيش از اسلام بوده است و ميان دو كوه ((ابوقبيس )) و ((قصيقصان )) در دره خشكى قرار دارد. اين شهر قبل و بعد از اسلام داراى اهميت مذهبى و تجارى بسيارى بوده است . در قرآن ((مكه )) و ((بكه )) آمده است . مفسران اسلامى مى گويند كه دو لفظ هر دو به يك معنا است . گاهى عرب حرف ميم را به باء تلفظ و تبديل مى كرده است . مثل اين كه ((لازم )) را ((لازب )) هم گفته اند. برخى گفته اند: ((مكه )) نام شهر است و ((بكه )) نام كعبه مى باشد.
زبان شناسان بر اين پنداراند كه واژه مكه ريشه ايرانى دارد و لذا گمان كرده اند كه ريشه مكه : ((مهگه )) يعنى ((جايگاه ماه )) بوده است .
جغرافى دان يونانى بطلميوس ((مكه )) را ((مگوبا)) گفته است .
در قرآن و روايات اسلامى از مكه به ام القراى تعبير شده است .
رياست مكه پس از فرزندان اسماعيل بدست قوم ((جرحم )) بود. و چون قوم ((خزاعه )) بر تيره جرحميان غالب شدند، رياست مكه را بدست گرفتند. پس از خزاعه ، قبيله ((قريش )) رياست مكه را در دست داشتند. قبيله قريش از فرزندان اسماعيل هستند.(594)