تعاليم اخلاقى عيسى
... به مرغان هوا نگاه كنيد! نه مى كارند و نه درو مى كنند و نه جمع آورى مى كنند، پدر آسمانى شما به آنها روزى مى دهد. آيا شما به اين امر سزاوارتر از مرغان نيستيد؟(417) پروردگار براى بندگانش خير محض و لطف صرف است و نسبت به او هرگز نبايد شك به دل راه داد. به خداى خود اعتماد كنيد، با قلب مطمئن به ياد او باشيد، پيوسته اشراق نفسانى و نور روحانى را با نماز و دعا جهت خود فراهم سازيد. اين طبيعت جلوه گاه حق و برهان وجود بارى تعالى است . هرگز بدى را نبايد با بدى پاسخ گفت .(418) اين مطلب را به عيسى نسبت داده اند كه گفته است : ((با شر مقاومت نكنيد؛ بلكه هر كس به رخسار است تو طپانچه زد، ديگرى را نيز به سوى او بگردان ، و اگر كسى خواهد با تو دعوى كند و لباس تو را بگيرد، لباس خود را به او واگذار)).(419)
در انجيل آمده است كه عيسى گفت : حكم نكنيد تا بر شما حكم نشود.(420) رحيم باشيد همان گونه كه پدر شما رحيم است . عفو كنيد تا آمرزيده شود، بدهيد تا به شما بدهند، كمك كنيد تا به شما كمك كنند، به همان پيمانه كه مى پيماييد، به شما پيموه خواهد شد.(421) عيسى به كودكان عشق مى ورزيد و بر اساس محبت با كودكان و گناهكاران و بيگانگان آميزش داشت و به اطفال بركت مى داد.(422) عشق و محبت اساس دين عيسى است . او مى گفت : پدر آسمانى مردم را همچون فرزندان دوست دارد، مردم نيز بايد او را چون پدرى مهربان دوست بدارند و برادرانه نسبت به يكديگر عشق بورزند و محبت نمايند.(423) عيسى مى گفت : عشق مرز نمى شناسد، عشق به خدا اساس كار جهان است . نبوت و معرفت از ميان مى رود، ولى عشق پايدار مى ماند. تنها سه چيز در جهان پايدار است : ايمان ، اميد، عشق . و از همه بالاتر ((عشق )) است .(424)
عيسى مى گفت : به دشمنان خود محبت كنيد و براى لعن كنندگان خود بركت بطلبيد. با آنان كه از شما نفرت دارند، احسان كنيد و به هر كس به شما فحش دهد و جفا رساند، دعاى خير كنيد.(425)
عيسى مى گفت : آشتى با دشمن ، سازش با رقيب ، مهربانى با عدو، بخشش و خوددارى در برابر بدى و خوددارى از داورى درباره ديگران ، آنچه بخود نمى پسندى به ديگران روا مدار.(426)
گويند روزى زنى زناكار را نزد او آوردند تا رجم كند، گفت : هر كس از شما گناه نكرده است ، اول بر او سنگ اندازد.(427)
عيسى مى گفت : انسان خلق نشده تا به او خدمت شود، بلكه آمده تا خدمت كند و خودش را خدا سازد.(428)
بدون شك پدران شليته دراز روحانى به تحريف تعاليم حيات بخش عيسى پرداخته اند. آن گونه كه در طبيعت روحانيت هر دينى است ، رهبان مسيحى نهضت اصلاحى عيسى را به دل خواه تفسير و تاءويل كرده و از زمانى كه دين عيسى كه دين محرومان و مظلومان بود، دين ظالمان گرديد، دستورالعملهاى اخلاقى شگفتى كه با كرامت انسانى در تضاد است به آن حضرت نسبت دادند. چنين اخلاقياتى از توصيه هاى جباران روم و ديگر دژخيمان بزرگ تاريخ دو هزار ساله مسيحيت است كه براى توجيه جنايات و سركوب توده ها، كلماتى اين چنين رسوا به آن حضرت نسبت داده اند.