عيسى در عهد عتيق
فليسين شاله مى گويد: در تمام آثار مسيحيت اوليه عيسى يك وجود روحانى معرفى شده است .
يوحنا يكى از حواريون وى را وجود ملكوتى نشان مى دهد و حاضر نيست اعتراف كند كه عيسى انسانى بوده كه وى با او همراه بوده است . اين وجود خيالى يا روحانى و ملكوتى ريشه در عهد عتيق دارد. در كتاب رسالات انبياء و اشعيا با اشارات عرفانى به اين موضوع پرداخته شده است . مارسون عيسى را وجودى روحانى نشان داده و معرفى كرده كه از آسمان به زمين آمده و مدتى زندگى كرده و سپس در زمان حكومت پيلاطس به دار آويخته شده است . بيوگرافى متافيزيكى عيسى در قرن دوم ميلادى توسط نويسندگان اناجيل سرهم بندى شد. اين داستان از كتاب اشعياء نبى باب 7/14 + 5/1 و كتاب ميكاء نبى و سفر داوران 13/5 ديگر كتب انبياء بنى اسرائيل برگرفته شده است . در اين داستان عيسى مردى نيست كه به تدريج مقام خدائى يافته ، بلكه خدائى است كه به تدريج شكل بشرى بخود گرفته است .(407)
در كتاب اشعياء چنين آمده است كه ((عذرا)) همان است كه باردار شد و فرزندى بزاد و نام او را ((عماتوئيل )) خواند.(408) در كتاب ميكا و كتاب داوران اشارات و تصريحاتى به ماجراى ولادت عيسى و مادرش مريم شده است .(409)