نظر محققين درباره توحيدى بودن آئين

يك محقق غربى مى گويم : آنچه در گاتها بسيار مشخص است ، ايت است : خداى دانا، تنها خالق مى باشد. او حتى خالق همه موجودات جهان را ((مزدا)) معرفى مى كند:
((تو را اى اهورا مزدا! خالق همه اين چيزها مى شناسم .))
اين محقق غربى تاكيد مى كند كه حتى در دوره ساسانى نيز ((اهورا مزدا))، تنها خداى زرتشتيان بوده است .
بار تلمه مى گويد: نوآورى زرتشت اين است كه به جاى خدايان متعددى كه وجود داشت ، بك هداى دانا (اهورا مزدا) را جانشين نمود.
پرفسورگرى مى گويد: دين زرتشت از دوالسيم بسيار بدور بوده و اصولا، دين توحيدى است .
يك محقق ديگر مى گويد: فضاى گاتها از تعدد خدايان وداها و اوستاى متاخر، كاملا خالى است . زرتشت فقط يك خدا مى شناسد كه او را سرور دانا مى نامند:
((او خالق و سرورى است كه خورشيد و ستارگان را در مسير خود روان مى سازد. او خالق و سرورى است كه ماه را زوال و كمال مى بخشد. او زمين را در پائين و ابرها را در بالا استحكام مى بخشد.))
مستد مى گويد: زرتشت يك موحد واقعى بود. براى او اهورا مزدا كاملا به معنى واقعى كلمه تنها خدا بشمار مى رفت .
يك محقق غربى مى گويد: خداوند در آئين زرتشت ، خالق همه چيز است ...
ويل دورانت مى گويد: ((با وجود اين كه هنوز تحقيقات جديد راجع به زرتشت كامل نشده ، در عين حال دين زرتشت دين ((توحيد)) است و ((امشاسپندان )) كيفيات الهى هستند. ولى پيروان زرتشت كه به چند خدائى عادت كرده بودند، اين كيفيات را به صورت موجوداتى درآورند كه به فرمان ((اهورا مزدا)) دنيا را خلق كرده و اداره مى كنند.
به اين طريق ، توحيد با عظمتى كه به وسيله بانى اين دين عرضه شده بود، مانند مسيحيت به ((چند خدائى )) مبدل شد. زرتشت ارواح خبيثه را خدايان ساختگى و قلابى مى داند كه مانع پيشرفت بشر مى گردند...))
گيلگر مى گويد: ((در آئين آرياهاى قديم كه با هندوها مذهب مشتركى داشتند، خدايان متعدد و قدرتهاى طبيعى هر كدام به حكم ضرورت در حكم تواناترين و برترين خدايان ظاهر مى شدند. ولى در دين زرتشت اثرى از چنين ايده هائى نيست ، و تمام نيروها و قدرت هاى مختلف در خداى يكتا، وجودى كه سر آمد همه است ، جمع گرديده است . مذهب چند تا پرستان به مذهب يكتاپرستى زرتشت تبديل شد...))(444)
استاد مرتضى مطهرى مى گويد: آنچه در مورد زرتشت محقق است ، اين كه او به توحيد در عبارت مى كرده است . اهورا مزدا از نظر شخص زرتشت نام خداى ناديده خالق جهان و انسان است و تنها موجودى است كه شايسته پرستى است . زرتشت كه رسما خود را مبعوث از طرف اهورا مزدا مى خوانده است ، مردم را از پرستش ديوها كه معمول آن عصر بوده است ، نهى مى كرده است . (445)
جان ناس مى گويد: دينى كه اين پيامبر ايرانى تعليم داد، يك آئين اخلاقى و طريقه يگانه پرستى است . زرتشت خداى معبود و متعال كيش خود را اهورا مزدا لقب داده ؛ يعنى خداى حكيم . اين نامگذارى اختراع او نبود؛ بلكه از اسم ((مزدا)) كه در زمان او معروف و معلوم بود، گرفته شده است . بدون شك ((اهورا مزدا)) را عموم مردم خداى جهان و طبيعت مى دانسته اند و آن همان خدائى است كه نزد آريائيهاى هندوستان به لقب و نام ((وارنا))مورد پرستش بوده است ... برخى اهل تحقيق بر آن هستند كه زرتشت ، ((اهورا مزدا))را در ((گاتها)) خداى بزرگ دانسته است كه آسمانها را مانند ردا و جامه براندازد خود پوشانده است .
((وارنا)) در همين رابطه بوده ، لذا ((اهورا مزدا)) نام گرفته است . همان گونه كه لقب ((شيوا)) يعنى ((مبارك )) به جاى نام كهن ((رودرا)) معمول گرديد، ((اهورا مزدا)) براى عظمت آن خدا بكار رفته است . اهورا درست همان كلمه به تدريج از مفهوم اصلى خود منحرف شده و مفهوم ثانوى به خود گرفت . در ايران زرتشت طريق مخالف را در پيش گرفت و اسامى و القابى را كه با مفاهيم هندى ضديت دارد، برگزيد. وى ((مزدا)) را صاحب اهوراى حقيقى دنسته و عبارت و پرستش را خاص ((ذات مطلق )) قرار داده است . ولى بيم داشته كه شايد عامه مردم ((مزدا)) را به درستى نشناسند و تحت تعاليم روحانيون اديان قديم ايران قرار گيرند. زيرا ايرانيان قديم به ((ديوها)) يا ارواح علوى باور داشتند؛ لذا به عظمت ((اهورا مزدا))پى نمى برده اند. روحانيون مذاهب پيشين از اين رهگذر به ساحرى و جادرگرى پرداخته و نام ((ديوها)) قربانى از مردم مى گرفتند. زرتشت براى مبارزه با روحانيون ساحر و جادوگر صريحا اعلام نمود كه ((ديوهاى )) معبود مغان و تورانيان ، همه ارواح شرير و زيان كارند كه با ارواح نيك و روانهاى پاك در ستيراند. آنها پدر دروغ و فريب دهنده نهادهاى پاك هستند.