تعاليم و احكام

در آئين زرتشت اشياء به دو نوع تقسيم شده است گ ((0وب )) و ((بد)). ((خوب ها)) يك مبداء دارند و آن ((اهورامزد))ست يا ((سپند مينو)). و بدها هم مبداء ديگرى به نام ((اهريمن )) يا ((انگره مينو)) دارند كه ناپاك و پليد است .
براساس اين ادعا است كه مورخان و علماء اسلامى ((زرتشت )) را ((ثنوى مذهب )) دانسته اند. شهرستانى مى گويد:
(( المجوس اثبتوا اصلين ... الا ان المجوس الاصلية زعموا ان الاصلين لا يجوز ان يكونا قديميين ازليين ...))(438)
و اين اشاره به ازلى بودن ((نور)) و ((ظلمت )) دارد. ((نور)) ازلى و ذاتى است و ((ظلمت )) حادث از غير ((نور)) است .
بنابراين ثنويت مخصوص قوم مجوس است . در تلقى علماء اسلامى كيش ‍ مجوس جهان را داراى دو صانع و خالق مى داند: ((يزدان )) و ((اهريمن )) از ((وحشت )) پديد آمد(439)
((پارسيان ايزد تعالى را هرمزد و ايزد و يزدان گويند و به وجود پروردگار مقر بودند. گروهى از ايشان آتش را پرستيده اند و مذهب آنان در آتش ‍ پرستى همان بوده است كه مذهب بت پرستان عرب در رابطه با بت پرستى ...
مذهب ثنوى اين مردم همان را مى گويد كه زرتشت گفته است : صانع دو است ؛ نور كه صانع خير است و تاريكى كه صانع شر است . و اين دو صانع را قديم گويند.))(440)
لاهيجى مى گويد: ((گبر)) كه ((مجوس )) نام دارند، مبداء افعال را دو چيز مى دانند؛ يكى فاعل ((خير)) و آن را ((يزد)) گويند و يكى فاعل ((شر)) و آن را ((اهريمن )) گويند(441).
جوزف گئر ايران شناس معروف مى گويد: در بلخ از زرتشت پرسيدند: اين پروردگار بزرگ كيست ؟ زرتشت در پاسخ گفت : پروردگار دانا و فرمان رواى بزرگ جهان . از زرتشت پرسيده شد: آيا تو معتقدى كه او همه چيزهايجهان را آفريده است ؟ زرتشت مى گويد: او هر چه را خوب است ، آفريده است . زيرا اهورامزدا جز نيكوئى به كارى توانا نيست . از زرتشت سؤ ال شد: پس ‍ زشتى ها و پليدى ها ساخته كيست ؟ زرتشت مى گويد: زشتى ها و پليدى ها را انگرمئو يعنى اهريمن به اين جهان آورده است . به زرتشت مى گويند: بنابراين دو جهان و دو خدا وجود دارد؟ زرتشت مى گويد: آرى ! در جهان دو آفريدگار هست .(442)
گيرشمن مى گويد: ((آئين زرتشتى مبتنى بر توحيد نبود، ولى در عهد ساسانى بر اثر نفوذ اديان بزرگ (مسيحيت و يهود) وحدت را پذيرفت .))(443)
دانشمندان خاورشناس كه در اوستا تحقيق كرده اند، در سرود 24 گاتها چنين آورده اند: رزتشت مى گويد:
اى خداوند هستى بخش ! از تو با فروتنى پرسشى دارم : آيا آن كس كه دلداده تو و در راه تو است ، چگونه بايد تو را پرستش نمايد؟
اى مهين دادار! دلم از مهر تو لبريز است ، آيا مى شود كه در پرتو راستى و درستى از ياريت برخوردار گشته و دلمان از نور پاك منشى روشن گردد؟
اى خداوند! سرچشمه بهترين و والاترين زندگى پاك كدامست ؟ چه كسى خالق و سرچشمه راستى بوده است ؟ چه كسى مسير ستارگان و خورشيد را مشخص نموده و هلال را به بدر و بدر را به هلال تبديل مى كند؟ راز آيات و اسرار طبيعت را از تو خواهانم .
كيست نگهدارنده زمين در پائين و سپهر در بالا؟
كيست آفريننده آب و گياه ؟
كيست آنكه به باد، وزش و به ابر تيره ، باران زلال بخشيد؟
آفريننده و الهام بخش منش پاك كيست ؟ كدام سازنده بزرگ ، تاريكى و روشنائى و خواب و بيدارى را آفريده است . و شب و روز را پديد آورده كه هشدار دهنده مرد دانا است ؟ آيه حقيقت دارد كه عشق و ايمان به خداوند در پرتو عمل نيك و راستى و درستى افزايش خواهد يافت ؟ آيه آن جهان بارور را آفريدى كه شادى و فراوانى به ما بخشد؟...
زرتشت دربند هفتم از سرود 24 گاتها به اين سئوالات پاسخ مى دهد:
((اى مهين دادار هستى بخش !
مى كوشم تا در پرتو خرد پاك ، تو را آفريننده همه چيز بدانم .))