فلسفه آفرينش از ديدگاه ، آئين جين

آئين جين در مورد آفرينش جهان به نوعى ثنويت دعوت مى كند. اين آئين معتقد به اصالت روح و اصالت ماده است : جهان هستى مركب از ((جيوا)) و ((اجيوا)) است .
((جيوا)) يعنى ارواح يا ذرات جان دارى كه در جهان هستى پراكنده اند، نه خلق شده اند و نه فانى مى شوند و به يكديگر شبيه اند و ابدى اند. اما ((آجيوا)) جزء ديگر جهان است و داراى معانى وسيعى است كه مشتمل بر امور زير است :
1 خلا؛ حوزه عدم و وجود.
2 دارما؛ كه به وسيله او حركت موجودات فراهم مى گردد.
3 آدارما؛ كه آرامش و سكون جهان در رابطه با او است .
4 كالا؛ كه زمان پيدايش تحولات را امكان پذير مى سازد.
5 بودگلا؛ يا مواد تركيبى از عناصر گوناگون و رنگ و طعم و خواص ديگر. گاه ((جيوا)) با ((آجيوا)) (روشنى و تاريكى ) درهم مى شوند و اين آميختگى باعث مى گردد كه ((جيوا)) با آن همه شفافيت كدر و آلوده گردد.
در اين موقع است كه زندگى انسانها با آلام و رنج دست به گريبان مى شود. راه رهائى از اين رنج و آلام اين است كه روح و ماده از هم جدا شوند. طبق عقايد اين مكتب و مذهب ، جهان ازلى و ابدى است و ادوارى بى اندازه طولانى صعودى و نزولى را مى پيمايد. بشر نيز ابدى و فنا ناپذير است . اين بشر است كه مراحل تحول روحى را طى مى كند. اگر چه به ظاهر انسانها و تمام موجودات مى ميرند، ولى رد حقيقت مرگ وجود ندارد، زيرا وجود چون حلقه هاى زنجير بهم مرتبط است . بنابراين موجودات از يك جهت مى ميرند؛ ولى با چهره ديگر زنده مى شوند واين ((تناسخ )) است . امتياز انسان بر ديگر موجودات اين است كه مى تواند خود را از قيود مادى و آلام و تجديد حيات نجات دهد، اما جانداران ديگر اين قدرت و نيرو را ندارند. خلاصه اين كه آئين جين رفتار پاك را شرط اصلى رستگارى مى داند و از ديگر اديان به ويژه از آئين برهمنان تنها تناسخ را كه ((سامسارا)) و ((كارما)) يا وحدت و اتصال است و نيز ((نيروانا)) را قبول دارد. مذهب جين ، اين اصول را از آئين برهمنى گرفته و با تغيير در آنها پذيرفته است .(252)