تفسير وداها

((تفسير رمزى سرودهاى ريگ ودا از مسائل پيچيده جهان خاور شناسى است ... بيشتر مستشرقين قرن نوزدهم معتقد بودند كه سرودهاى ودا پرداخته و ساخته تخيلات ساده و بچگانه بشر اوليه است . يعنى آدمى كه در مقابل نيروهاى اسرارآميز طبيعت احساس ترس و وحشت مى كرد و خويشتن را هر دم دستخوش غضب اين عناصر در هم گسيخته مى يافت و مى كوشيد كه بدانان صفاتى چند بخشد و آنها را تحت مفهوم رب النوعى جلوه دهد و پرستش و نيايش كند تا مگر با قربانى و نثار هدايا و خيرات گوناگون نظر لطف و مرحمت آنان را جلب كند و از گزند خشم آنها در اما باشد. ماكس مولر مى گويد: ((آنهائى كه سرودهائى چند از ريگ ودا بخوانند، به وضوح خواهند دانست كه اينان به پديده هاى اصلى طبيعت اشاره دارند و بدين ترتيب براى درك اين سرودها نيازى به آشنائى پيشين نيست ، زيرا كودكان نيز قادر به درك آنها هستند)). سرمونيه ويليامز مى گويد: ((مذهب ودائى عبادت پديده هاى طبيعى مانند آتش و خورشيد و باد و باران است . اين پديده ها گاهى تحت صورت شخصى يك رب النوع جلوه مى كند و شايسته پرستش است و گاهى تحت يك مفهوم كلى و مبهم ، خدائى يگانه در مى آيد...))
نظر بيشتر محققين هندو، خلاف و عكس نظر خاورشناسان باختر زمين است . رام موهان روى معتقد است كه خدايان ودائى مظاهر تمثيلى خدائى يگانه اند. اوروبيندو عارف و محقق بزرگ هند معاصر مى پندارد كه خدايان سرودهاى ريگ ودا نمود حقايق روانى انسان اند... ريگ ودا به خودى خود مهمترين مدركى است كه از دوران باستان انديشه انسانى به ما رسيده ...))(203)