3. مصلحان ديگر
ديرى نپايد كه با پديد آمدن اختلاف ميان پيروان لوتر در برخى مربوط به ايمان و چنددستگى آنان ، حركت اصلاح از هم پاشيد و برخى از ايشان كليساهاى ويژه اى تاءسيس كردند. زوينگلى (Zwingili) (م .1531) رهبرى اصلاح دين در سويس را بر عهده گرفت و در مساءله حضور مسيح در عشاى ربانى از لوتر جدا شد. همچنين ژان كالون (Calvin) (م .1564) كه يكى از برجسته ترين مصلحان بود، مفهوم روحانيت را مردود دانست وانديشه انتخاب پيشين در رستگارى را به مسيحيت وارد كرد. بيشترين تاءثير وى در سويس ، هلند، فرانسه و اسكاتلند بود.
آناباتيستها يعنى طرفداران تجديد تعميد، نهضت واحدى ايجاد نكرده بودند، بلكه چند گرايش پروتستان كه تعميد كودكان را نمى پذيرند و تاءكيد بر آن داشتند كه فرد بايد از روى بينش عيسى را به عنوان منجى بپذيرد، به اين نام خوانده شدند. اين گروهها بر پرهيزكارى باطنى ، عمل روح القدس در فرد مسيحى ، ساده زيستن ، مسالمت جويى ، نفى خشونت و ابطال سلطه كليسايى و كشورى اهتمام داشتند. كليساهايى كه از اين موج فكرى وعقيدتى پديد آمده اند، عبارتند از: كويكرها، موراويها، منونيها و تعميديها. كويكرها را دوستان (Friends) يا انجمن دينى دوستان نيز مى نامند.