آيا حرم الهي جايگاه امن است؟
قرآن، مكه و حوالي آن را حرم «امن» الهي معرفي مي كند و مي فرمايد:
«وَمَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً» [1] .
«هر كس به آنجا وارد گردد، از نظر تشريع الهي، از هر تعرّضي در امان است.»
پدر مسلمانان (ابراهيم خليل - ع -) از خدا خواست مكه را منطقه امن قرار دهد آنجا كه گفت:
«رَبِّ اجْعَلْ هذَا البَلَدَ آمِناً.» [2] .
«خداوندا! اين منطقه را «امن» قرار ده.»
اكنون پرسش اين است: آيا متوليان كنوني حرمين، پاسداران اين تشريع الهي هستند؟ آيا واقعاً سران طوايف اسلامي ايمني دارند كه در آن نقطه، مسائل سياسي را مطرح كنند و نمايندگان واقعي ملل اسلامي را كه در آنجا گرد آمده اند، از اوضاع دردناك جهان اسلام آگاه سازند و خط بدهند؟ يا از ميان طوايف اسلامي، تنها حنبلي ها حق سخن دارند و از ميان معارف بلند اسلام فقط انديشه هاي جامد و خشك «ابن تيميه» و «ابن قيم» و اخيراً «محمّد بن عبدالوهاب» بايد مطرح شود؟ و از ميان صدها بحث اجتماعي و سياسي و فرهنگي تنها بايد مسائل مربوط به زيارت اموات و بزرگداشت آثار رسالت و تكريم اولياي الهي بازگو گردد و مخالف بي دفاع، با چماق تكفير كوبيده شود و هر نوع ضرب و شتم و لعن و تكفير نثار او گردد؟!
آيا اين است معناي «حرماً آمناً»؟ با توجه به اين شرايط، اگر بگوييم: كعبه در قبضه... است سخني گزاف گفته ايم؟
فرهنگ وهابيت بر اساسِ «تكفيرِ فِرق اسلامي»، «ايجاد تفرقه ميان مسلمانان»، «خشن جلوه دادن تعاليم اسلام»، «محو آثار رسالت و وحي» و «سازش با تمام جباران و مستكبران» حتي امثال «يزيد بن معاويه» استوار است. آنان گويندگان و نويسندگاني كه در اختيار دارند، همگي «وعاظ السلاطين» و حقوق بگيران ترسويي هستند كه جز آنچه استادان به گوششان خوانده اند، بازگو نمي كنند.
شايد خواننده گرامي تصوّر كند كه ما در اين توصيف، دور از منطق و بي مدرك سخن مي گوييم، ولي براي نمونه، روي جلد كتابي را منعكس مي كنيم كه در كشور عربستان سعودي چاپ و منتشر شده است. در اين كتاب از مردي كه با منجنيق كعبه را سنگباران كرد و سه روز تمام جان و عرض و اموال مردم مدينه را بر سپاهيان خونخوار خود مباح ساخت، دفاع و مدح و ثنا شده است.
با توجه به اين اصل، مي توان گفت كه در اين كشور نوعي آزادي مطلق برقرار و يك نوع اختناق كامل حكمفرماست. كتابهايي كه در آن، مداحي از ستمگران و جباران اموي و عباسي انجام گيرد، كاملاً آزاد است امّا كتابهايي كه در آن از اهل بيت دفاع شود، ممنوع مي باشد. نه تنها اين نوع كتابها، بلكه هر نوع كتابي بايد هنگام ورود كنترل شود و از تصويب وزارت اطلاعات و امنيت بگذرد!
در سال گذشته (سال 1404 ه. ق.) هنگام ورود به فرودگاه مدينه، ده جلد كتاب «مصدر الوجود» را همراه داشتم كه درباره اثبات صانع و دلائل وجود خدا نگارش يافته است. هدفم از بردن اين كتاب، كه خود مؤلف آن هستم، خدمت به فرهنگ اين كشور بود، ولي متأسفانه در فرودگاه توقيف شد و حتي پس از مطالعه، مسؤول مربوطه گفت: با اين كه اين كتاب، كتاب شيرين و سودمندي است ولي بايد به وزارت اطلاعات و امنيت ارسال شود و از آنجا تحويل بگيريد. اين است معناي «بَلَداً آمِناً»؟!
* * *
[1] آل عمران: 97.
[2] ابراهيم: 35.