2. نظريّه محمّد بن عبد الوهّاب:
محمّد بن عبد الوهّاب مجدّد ناشر افكار ابن تيميّه مي گويد:
وإنّ قصدهم الملائكة والأنبياء والأولياء يريدون شفاعتهم والتقرّب إلي اللّه بذلك، هو الذي أحلّ دماءهم وأموالهم(1)؛ آنان كه به ملائكه، پيامبران و اولياي خدا، توسّل مي كنند و آنان را شفيع خود قرار مي دهند و به وسيله آنان به خداوند تقرّب مي جويند، خونشان حلال و اموال آنان مباح است.
محمّد بن عبد الوهّاب به دنبال پيمان همكاري با محمّد بن سعود، جدّ اعلاي فهد، اعلام كرد:
هركس به پيامبران و صالحان توسّل جويد و آنان را شفيع خود سازد، خونش حلال و قتل آن جايز است(2)
وي در جاي ديگر مي گويد:
من ظنّ انّ بين اللّه وبين خلقه وسائط تَرْفَع إليهم الحوائج فقد ظنّ باللّه سوء الظنّ(3)؛ هر كس گمان برد كه بين خداوند و خلايق كساني وساطت مي كنند و حوايج مردم را نزد خدا مي برند، اينان به خداوند بدگمان هستند.
إنّ محمّداً صلي اللّه عليه وسلّم، لم يفرّق بين من اعتقد في الأصنام ومن اعتقد في الصالحين؛ بل قاتلهم كلّهم وحكم بكفرهم(4)؛ پيامبر گرامي، ميان بت پرستان و كساني كه معتقد به وساطت صالحان بودند، فرقي نگذاشت به كفر آنان حكم كرد و دستور قتل آنان را صادر نمود.
لايصح دين الإسلام إلاّ بالبراءة ممّن يتقرّب إلي اللّه بالصلحاء وتكفيرهم(5)؛ اسلام كسي پذيرفته نيست مگر اين كه از كساني به وساطت صالحان معتقد هستند بيزاري بجويد و آنان را كافر به شمارد.
من عبد اللّه ليلاً ونهاراً ثمّ دعا نبيّاً أو وليّاً عند قبره، فقد اتّخذ إلهين إثنين، ولم يشهد أن لا إله إلاّ اللّه؛ لأنّ الإله هو المدعوّ(6)؛ اگر كسي تمام شب و روز عبادت كند و آن گاه در كنار قبر پيامبر و يا ولي خدا حاضر شده و آنان را صدا كند، در حقيقت دو پروردگار را پرستيده و اين چنين فردي موحد نيست.
و در حكم مرتد گفته:
اجماع المذاهب كلّهم علي أنّ من جعل بينه وبين اللّه وسائط يدعوهم أنّه كافر مرتدّ حلال المال والدم(7)؛ تمام مذاهب اسلامي اجماع دارند كه هر كس بين خود و خداوند واسطه قرار دهد و آن را صدا كند، كافر و مرتد است و اموال آن مباح و خونش هدر است.
آري، محمّد بن عبد الوهّاب با اثبات كفر و ارتداد مسلمانان با خيالات واهي و دروغ، عليه آنان، جهاد اعلام نمود و عواطف و احساسات اعراب باديه نشين را برانگيخت و به كمك محمد بن سعود، جدّ اعلاي ملك فهد، لشكري فراهم ساخت و با حمله به شهرها و روستاهاي مسلمان نشين، مردم را به خاك و خون كشيد و اموال آنان را به عنوان غنايم جنگي غارت نمود(8).
پاورقي ها: --------------------------------------------------------------------------
(1) كشف الشبهات، ص 58، ط. دار القلم ـ بيروت و مجموع مؤلّفات الشيخ محمّد بن الوهّاب، ج 6، ص 115، رسالة كشف الشبهات.
(2) همان.
(3) مجموعه مؤلفات الشيخ محمد بن عبد الوهّاب، ج 5، ص 241.
(4) همان، ج 6، ص 146.
(5) همان.
(6) همان.
(7) همان، ص 147، 213، 227، 232 و 242.
(8) ر. ك: تاريخ نجد، ص 95، فصل الثالث، الغزوات؛ تاريخ آل سعود، ج 1، ص 31 و تاريخچه نقد و بررسي وهّابي ها: 13 ـ 76.