پيشگويي رسول گرامي (ص) از ظهور وهّابيّان
در كتب معتبر اهل سنّت رواياتي از پيامبر گرامي صلي الله عليه و آله آمده كه اشاره به ظهور فرقه وهّابيّت شده است همان گونه كه بخاري در صحيح خود از عبداللّه عمر نقل مي كند كه گفت:
ذَكَرَ النَّبِيُّ صلي الله عليه وسلم: اللَّهُمَّ بَارِكْ لَنَا فِي شَأْمِنَا، اللَّهُمَّ بَارِكْ لَنَا فِي يَمَنِنَا. قَالُوا: وَفِي نَجْدِنَا. قَالَ اللَّهُمَّ بَارِكْ لَنَا فِي شَأْمِنَا، اللَّهُمَّ بَارِكْ لَنَا فِي يَمَنِنَا. قَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ وَفِي نَجْدِنَا؟ فَأَظُنُّهُ قَالَ فِي الثَّالِثَةَ: هُنَاكَ الزَّلاَزِلُ وَالْفِتَنُ، وَبِهَا يَطْلُعُ قَرْنُ الشَّيْطَانِ(1)؛ روزي پيامبر گرامي فرمود: خدايا منطقه شام و يمن را بر ما مبارك گردان! صحابه گفتند: منطقه نجد(2) را چطور؟ حضرت سخن قبل خود را تكرار فرمود و صحابه از نجد پرسيدند، حضرت در مرحله سوم فرمود: در نجد زلزله ها(3) و فتنه ها به وقوع خواهد پيوست و شاخ شيطان از آن جا طلوع خواهد كرد.
عيني از علماي بزرگ اهل سنّت و شارح صحيح بخاري مي نويسد: مراد از شاخ شيطان، امّت و حزب شيطان مي باشد(4). و هم چنين بخاري در صحيح خود از ابو سعيد خُدري از پيامبر گرامي [ صلي الله عليه و آله ] نقل كرده كه فرموده است:
يَخْرُجُ نَاسٌ مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ وَيَقْرَءُونَ الْقُرْآنَ لاَ يُجَاوِزُ تَرَاقِيَهُمْ، يَمْرُقُونَ مِنَ الدِّينِ كَمَا يَمْرُقُ السَّهْمُ مِنَ الرَّمِيَّةِ، ثُمَّ لاَ يَعُودُونَ فِيهِ حَتَّي يَعُودَ السَّهْمُ إِلَي فُوقِهِ . قِيلَ مَا سِيمَاهُمْ. قَالَ سِيمَاهُمُ التَّحْلِيقُ. أَوْ قَالَ: التَّسْبِيدُ»(5)؛ افرادي از ناحيه مشرق، قيام مي كنند و قرآن تلاوت مي كنند و حال آن قرآن كه از گلوگاه آنان تجاوز نمي كند (در قلب آنان تاثير نمي گذارد) و از قرآن بهره نمي برند، اين گروه از دين خارج مي شوند همان گونه كه تير از كمان خارج مي شود و ديگر به طرف دين برنمي گردند مانند تير كه به سوي كمان برنمي گردد.
از پيامبر اكرم [ صلي الله عليه و آله ] پرسيدند كه: اين فرقه چه نشانه اي دارند؟
فرمود: چهره اين گروه با سرهاي تراشيده، مشخص مي شود.
زيني دحلان مفتي مكّه مكرمه ضمن اشاره به اين حديث مي نويسد:
ففي قوله سيماهم التحليق تصريح بهذه الطائفة لأنّهم كانوا يأمرون كلّ من اتّبعهم أن يحلق رأسه ولم يكن هذا الوصف لأحد من طوائف الخوارج والمبتدعة الذين كانوا قبل زمن هوءلاء(6)؛ پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله كه «سر تراشيدن» را از نشانه بارز اين طائفه شمرده شده،صراحت در فرقه وهّابيّت دارد زيرا تنها اين فرقه هستند كه به پيروان خود دستور مي دهند سر خود را بتراشند و اين صفت در هيچ يك از فرقه هاي خوارج و بدعت گذارِ قبل از وهّابيّت ديده نشده است.
در ادامه مي نويسد:
وكان السيّد عبد الرحمن الأهدل مفتي زبيد يقول: لا حاجة إلي التأليف في الردّ علي الوهابيّة بل يكفي في الردّ عليهم قوله صلي اللّه عليه وسلم سيماهم التحليق؛ فإنّه لم يفعله أحد من المبتدعة غيرهم؛ سيّد عبد الرحمن اهدل، مفتي منطقه زبيد، مي گفت: در نقد عقائد وهّابيّت نيازي به تأليف كتاب نيست؛ بلكه همين حديث پيامبر [ صلي الله عليه و آله ] كه ويژگي هاي اين فرقه را «سر تراشيدن» معرفي كرده، براي بطلان عقيده آنان كفايت مي كند؛ زيرا غير از وهّابيّت هيچ يك از فرقه هاي بدعت گذار اين ويژگي را ندارند.
واتّفق مرّة أنّ امرأة أقامت الحجّة علي ابن الوهّاب لمّا أكرهوها علي أتباعهم ففعلت ، أمرها ابن عبد الوهاب أن تحلق رأسها فقالت له حيث إنّك تأمر المرأة بحلق رأسها ينبغي لك أن تأمر الرجل بحلق لحيته؛ لأنّ شعر رأس المرأة زينتها وشعر لحية الرجل زينته، فلم يجد لها جوابا(7)؛ روزي محمد بن عبد الوهاب به يك زن دستور داد كه سرش را بتراشد، آن زن به وي گفت: تو كه مي گويي زنان بايد سر خود را بتراشند؛ بايد دستور دهي مردان هم ريش خود را بتراشند؛ زيرا ريش مرد، همانند موي زن، زينت او محسوب
مي شود. محمد بن عبد الوهاب در پاسخ اين زن عاجز ماند.
پاورقي ها: --------------------------------------------------------------------------
(1) صحيح بخاري، ج 8، ص 95 ح 7094، كتاب الفتن، ب 16 ، باب قَوْلِ النَّبِيِّ صلي الله عليه وسلم: الْفِتْنَةُ مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ.
(2) نجد در اطراف رياض و محل ظهور فرقه وهّابيّت مي باشد.
(3) شايد اشاره به تزلزل عقايد مردم مي باشد.
(4) وبنجد يطلع قرن الشيطان أي: أمّته وحزبه. عمدة القاري، ج 7، ص 59.
(5) صحيح بخاري، ج 8، ص 219، ح 7562.
(6) فتنة الوهابية، ص 19.
(7) فتنة الوهابية، ص 19.