يكي از انگيزه هاي تهاجم وسيع وهّابيّت بر ضدّ مذهب اهل بيت عليهم السلام ، به سبب ترس و وحشت آنان از گسترش اين فرهنگ برخاسته از سنّت راستين محمّدي مطابق با قرآن در ميان جوانان و دانشمندان تحصيل كرده است. براي روشن شدن مطلب به نمونه هايي از گرايش به مذهب شيعه اشاره مي كنيم:
1. دكتر عصام العماد، فارغ التحصيل دانشگاه «الإمام محمّد بن سعود» در رياض و شاگرد بن باز (مفتي اعظم سعودي) و امام جماعت و خطيب جمعه يكي از مساجد بزرگ صنعاء و از مبلّغان وهّابيّت در يمن كه كتابي نيز در اثبات كفر و شرك شيعه تحت عنوان «الصلة بين الإثني عشريّة وفرق الغلاة» نوشته و به دنبال تحقيق و بررسي، با فرهنگ نوراني تشيّع آشنا شد و از فرقه وهّابيّت دست كشيد و به مذهب شيعه مشرّف گرديد.
وي مي نويسد:
«وكلَّما نقرأ كتابات إخواننا الوهّابيّين نزداد يقيناً بأنّ المستقبل للمذهب الاثني عشري؛ لأنّهم يتابعون حركة الانتشار السريعة لهذا المذهب في وسط الوهّابيّين وغيرهم من المسلمين»(1)؛ با مطالعه كتاب هايي كه وهّابيّت در سال هاي اخير نوشته اند، بر يقين ما افزوده مي شود كه تنها مذهبِ آينده، همان مذهب شيعه اماميّه است؛ زيرا آنان دنبال انتشار وگسترش سريع اين مذهب در جوامع وهّابي و ساير مسلمانان مي باشند.
سپس از قول شيخ عبد اللّه الغُنيمان استاد «الجامعه الإسلاميّه» در مدينه منوّره نقل مي كند:
إنّ الوهّابيّين علي يقين بأنّ المذهب (الاثني عشر) هو الذي سوف
يُجذبُ إليه كلّ أهل السنَّة وكلّ الوهّابيّين في المستقبل القريب(2)؛ وهّابيان به يقين دريافته اند، تنها مذهبي كه در آينده، اهل سنّت و وهّابيّت را به سوي خود جذب خواهد كرد، همان مذهب شيعه امامي است.
2 . آقاي شيخ ربيع بن محمّد، از نويسندگان مشهور سعودي مي نويسد:
وممّا زاد عجبي من هذا الأمر أنّ إخواناً لنا ومنهم أبناء أحد العلماء الكبار المشهورين في مصر، ومنهم طلاّب علم طالما جلسوا معنا في حلقات العلم، ومنهم بعضُ الإخوان الذين كنّا نُحْسن الظنَّ بهم؛ سلكوا هذا الدَرْب، وهذا الاتّجاه الجديد هو (التشيّع)، وبطبيعة الحال أدركت منذ اللحظة الأولي أنّ هؤلاء الإخوة كغيرهم في العالم الإسلامي بهرتهم أضواء الثورة الإيرانيّة(3)؛ آن چه باعث فزوني شگفتي من گرديده، اين است كه گروهي از برادران وهّابي ما كه برخي از فرزندان شخصيّت هاي علمي در مصر هستند و برخي از دانش جوياني هستند كه مدّت ها در جلسات علمي ما شركت مي جستند و برخي از برادراني كه ما به آنان خوش بين بوديم، اخيرا به سراغ مكتب تشيّع رفته اند.
و چيزي كه در همان آغاز توجه ما به خود جلب كرد اين بود كه تمامي اين ها، تحت تأثير درخشش نور انقلاب اسلامي ايران قرار گرفته اند.
3 . شيخ محمّد مَغراوي نويسنده مشهور وهّابي مي گويد:
بعد انتشار المذهب الإثني عشري في مشرق العالم الإسلامي، فخفت علي الشباب في بلاد المغرب ... (4)؛ باگسترش مذهب تشيّع در ميان جوان هاي مشرق زمين، بيم آن را دارم كه اين فرهنگ در ميان جوان هاي مغرب زمين نيز گسترده شود.
4 . دكتر ناصر قفاري استاد دانشگاه هاي مدينه مي نويسد:
وقد تشيّع بسبب الجهود التي يبذلها شيوخ الإثني عشريّة من شباب المسلمين، ومن يطالع كتاب عنوان المجد في تاريخ البصرة ونجد يَهُولُه الأمر حيث يجدُ قبائل بأكملها قد تشيّعت(5)؛ اخيرا تعداد زيادي از اهل سنّت به مذهب شيعه گرويده اند و اگر كسي كتاب «عنوان المجد في تاريخ البصرة ونجد» را مطالعه كند به وحشت مي افتد كه چگونه برخي از قبايل عربي به صورت كامل، مذهب شيعه را پذيرفته اند.
5 . شيخ مَجْدي محمّد علي محمّد، نويسنده برجسته وهّابي سخن جالبي دارد.او مي گويد:
جاءني شابّ من أهل السنّة حيران، وسبب حيرته أنّه قدامتدّت إليه أيدي الشيعة ... حتّي ظنّ المسكين أنّهم ملائكة الرحمة وفرسان الحقّ(6)؛ يكي از جوان هاي اهل سنّت حيرت زده نزد من آمد وقتي كه علّت حيرت او را جويا شدم، دريافتم كه دست يكي از شيعيان به وي رسيده است و اين جوان سنّي تصوّر كرده است كه شيعيان ملائكه رحمت و شير بيشه حقّ مي باشند.
پاورقي ها: ---------------------------------------------------------------------------------
(1) المنهج الجديد والصحيح في الحوار مع الوهّابيّين، ص 178.
(2) همان.
(3) الشيعة الإماميّة في ميزان الإسلام، ص 5.
(4) من سبَّ الصحابة ومعاوية فأُمّه هاوية، ص 4.
(5) أُصول مذهب الشيعة الإماميّة الاثني عشريّه، ج 1، ص 9.
(6) انتصار الحق، ص 14 و 11.