عبدالبهاء براي اصلاح مسلك بهاء و اشتباهات پدرش بهاءالله، كه در اصول و فروع دينش مرتكب شده بود بسيار كوشيد و اين اصلاحات را به عنوان «تفسير و تبين» انجام داد و سر و صورتي به آن بخشيد، از اين رو، او را به لقب «مبين دين بهاءالله» خواندند و شايد اين لقب را خودش انتخاب كرده باشد.
عبدالبهاء با ملل و دولتهاي خارجي هم ارتباط برقرار كرد و به امريكا هم مسافرت كرد و موقعيت بهائيت را در دنيا استوار و محكم گردانيد. سفرهائي هم به مصر و اروپا كرد و بهائيگري را به گوش ملل ديگر رسانيد.
سرزمين فلسطين كه تا جنگ جهاني اول جزء دولت امپراتوري عثماني بود، تا آن زمان آزادي نداشت. دولت عثماني تا آن وقت آزادي كاملي به فعاليت بهائيان نمي داد، ولي از آن جنگ به بعد، كه فلسطين و همسايه هاي خود تحت استعمار دولت انگليس درآمدند آزادي كاملي به بهائيان و عبدالبهاء داده شد، از اين رو عبدالبهاء ستايشي و كسرنشهائي از آن دولت كرد و اين ادعا و ستايش را، به آن دولت كرده است:
«خداوندا سراپرده ي عدالت بر مشرق و مغرب اين سرزمين[فلسطين وقتي كه مستعمره ي انگليس شد] گسترده گشت. تو را به وسيله ي رسيدن اين تسلط عادلانه، كه نيروي خود را در آسايش رعيت و سلامت مردم به كار برده، سپاس مي گويم. خدايا امپراتوري بزرگ ژرژ پنجم[شاه دولت انگليس] را نيرومندتر گردان و سايه ي گسترده ي او را دائمي گردان تا اين سرزمين[يعني فلسطين و عكا و حيفا] را[كه مقر حكومت و امامت عبدالبهاء بوده] در آسايش و راحت باشد، به ياري و حمايت تو كه مقتدر و متعال و كريم هستي.» [1] .
و نيز در نامه ها و لوحهاي ديگر خود، آن دولت و تسلط آن را بر فلسطين ستايش كرده است در نتيجه ي اين ستايشها نماينده ي دولت انگلستان در فلسطين در يك انجمن رسمي در برابر ستايش هاي عبدالبهاء، لقب «سر» به او داد و از آن پس هميشه جناب عبدالبها بدان لقب مباهات و افتخار مي كرده است. [2] .
با توجه به اين موارد مي توان گفت كه او هم مويد به امپرياليسم غرب بوده و به اين رفتارش تسلط امپراتوري بريتانياي كبير را در ميان مشرق زمينها تائيد مي كرده است.
چنانكه بالاتر اشارت كردم، روش بهاء به وسيله ي كوششهاي عبدالبهاء استقرار يافت و اصلاح گشت و به وسيله ي مبلغان ورزيده و ماهر او، گسترش يافت.
پاورقي:---------------------------------------------------------
[1] صبحي: پيام پدر، چاپ اول ص 137.
[2] متن عربي دعاي عبدالبها چنين است: «اليهم ان سرادق العدل قد ضربت علي هذه الارض المقدسة في مشارقها و مغاربها و نشكرك و نحمدك علي حول هذه السلطنة العادلة و الدولة القاهرة الباذله في راحة الريعية و سلامته البرية اليهم ايد الامپراتور الاعظم جورج الخامس عاهل انگيزا بتوفيق اتك الرحمانية و ادام ظله الظليل علي هذه الاقليم الجليل بعونك و صونك و حمايتك انك انت المقتدر المتعال العزيز الكريم»