نمونه هائي از گفتار و نوشتار بهاءالله
در اينجا مناسب است كه مواردي به عنوان نمونه از چگونگي گفتار و نوشتار بهاءالله نقل شود، تا خواننده با چشم خود آنها را ببيند و تنها به شنيدن بس نكند شنيدن كي بود مانند ديدن.
آنچه از كتابهاي بهاءالله نقل مي شود، از مواردي است كه به احكام و حدود آئين او مربوط است، كه هم به عنوان لفظ و هم به عنوان نمونه اي از مفهوم و معنا مورد نظر قرار مي گيرند. اينك شما و گفتار و نوشتار او:
اين قسمتها در كتاب اقدس درباره ي اهميت آئين بهاء و حكم روزه نازل شده است.
«قل قد جعل الله مفتاح الكنز حبي المكنولو انتم تعرفون. لو لا المفتاح لكان مكنونا في ازل الازال لو انتم توقنون. قل هذا المطلع الوحي و مشرق الاشراق الذي به اشرقت الاناق لو انتم تعلمون. قل هذا القضاء المثبت و به يثبت كل قضاء محتوم. ياقلم الاعلي قل يا قلم الانشاء
قد كتبنا عليكم. الصيام اياما معدودات و جعلنا النيروز عيدا لكم بعد اكمالها كذالك اضائت شمس البيان من افق الكتاب من لدن مالك العبداء و المآب. كفو انفسكم عن الاكل و الشرب ب من الطلوع الي الافول، اياكم ان يمنعكم الهوي عن هذا الفضل الذي قدر في الكتاب و اجعل الايام الزائدة عن الشهور قبل شهر الصيام. انا جعلناها مظاهر البهاء بين الليالي و الايام تحددت بحدود السنة و الشهور. ينبغي لاهل البهاء ان يطعموا فيها انفسهم وزوء القربي ثم الفقراء و المساكين و يهللن و يكبرن و يسبحن و يجدن ربهم بالفرح و الانبساط».
خلاصه ي ترجمه ي اين آيات چنين است: خداوند كليد گنج را دوستي من قرار داده اين مطلع وحي[يعني بهاءالله] كسي است كه به وسيله ي او جهان روشن گشت و به وسيله ي او هر حكمي لازم خواهد شد. بگو اي قلم اعلي همانا روزه داري را، به مدت چند روز براي شما نوشتيم و عيد نوروز را پس از تمام شدن ماه روزه، براي شما جشن قرار داديم. آن چند روز زايد سال را كه بين ماه روزه و پايان سال است، مطاهر بهاء قرار داديم كه در آن روزها براي اهل مسلك بهاء سزاوار است كه بر خود و خويشان خود و فقراء اطعام و خدا را ستايش اظهار خوشحالي و شادي كنند. بايد در روزهاي صيام از خوردن و نوشيدن از طلوع تا غروب آفتاب خودداري، كنيد، مبادا هوا و هوس شما را از اين فضل، كه در كتاب مقدر شده، باز دارد.
و در جاي ديگر اقداس درباره ي اينكه دوره ي آئين بهاء هزار سال است نوشته.
«من يدعي امر قبل اتمام الف سنة كاملة انه كذاب مفتر نسئل الله بان يؤيده علل الرجوع آن تاب انه هوا لتواب و ان اصر علي ما قال يبعث عليه من لا يرحيه انه لشديد العقاب... من يؤل هذه الايه او يفسرها بغير ما نزل في الظاهرانه محروم من روح الله و رحمته التي سبقت العالمين».
يعني: هر كس پيش از تمام شدن هزار سال كامل، ادعاي پيامبري كند، دروغگوست، اگر او توبه كرد، خدا خواهد بخشيد وگرنه خدا كسي را بر او برانگيزاند كه به او رحم نخواهد كرد... اگر كسي ظاهرا اين آيه را تاويل كند و يا آن را، بر چيزي ديگر تفسير كند، از رحمت خدا بي بهره خواهد ماند.
اين قسمتها درباره ي پاك شدن همه ي پليديها و ناپاكيها در آئين بهاء نازل شده است.
«... و كذالك رفع الله حكم دون الطهاره عن كل الاشياء و عن ملل اخري موهبة من الله قد انفست الاشياء في بحر الطهارة في اول الرضوان از تجلينا علي من في الامكان باسمائنا الحسني و صفاتنا العليا. هذا من فضلي الذي احاط العالمين. لتعاشروا بع الاديان و تبلغوا امر ربكم...» [1] .
يعني: خداوند حكم غيرپاكي (نجاست و پليدي) را از همه ي چيزها برداشت و هم چنين پيروان اديان ديگر و كافران را هم پاك گردانيد، همه ي اشياء در درياي پاكي و طهارت فرورفتند و پاك گشتند، زيرا كه ما به وسيله ي اسماء حسني و صفات خود در همه چيز، تجلي كرديم. اين فضلي است كه از سوي خداي محيط بر جهانيان تا بتوانيد با پيروان دين هاي ديگر معاشرت كنيد و به پرستش خداي خود برسيد...
اين آيه ها هم در اقدس درباره ي چگونگي نماز وارد شده است:
قد كتب عليكم الصلواة تسع ركعات لله منزله الايات حين الزوال و في البكور و الاصال و عفونا عدة اخري امرا في كتاب الله انه لهو الآمر المقتدر المختار. و اذا اردتم الصلاة و لوا وجوهكم شطري الاقدس المقام الذي جعل الله مطاف الملأ الاعلي و مقبول اهل مدائن البقاء و مصدر الاثر لمن في الارضين و السماوات. قد نزلت في صلاة الميت سة تكبيرات من الله منزل الآيات و الذي عنده علم من القرائة ما نزل قبلها و الاعفي الله عنه انه لهو العزيز الغفار... قد عفونا عنكم صلاة الايات اذا ظهرت اذكرو الله بالعظمة و الاقتدار... قد عفا الله عن النساء حين ما يجدن الدم و الصوم و لكم و لهن في الاسفار اذا نزلتم و استرحتم المقام الامن مكان كل صلاة سجدة واحدة».[2] .
پائين تر در جائي كه از چگونگي نماز بهائيان سخن خواهيم گفت اين آيات را ترجمه خواهيم كرد. و نيز اين آيات در اقدس، در باب ازدواج وارد شده است:
«قد كتب عليكم النكاح اياكم ان تجاوزو اعن الاثنين و الذي اقتثع بواحدة من الاماء استراحت نفسه و نفسها و من اتخذ بكرا لخدمته فلا بأس عليه... قد حرم عليكم بيغ الاما و الغلمان ليس لعبد ان يشتري عبدا.
نهسيا في لوح الله».
يعني: براي شما ازدواج نوشته شد، دوري و خودداري كنيد از دو زن گرفتن، كسي كه به يك زن قناعت كند هم جان خود را راحت كرده و هم جان زنش هر كس دوشيزه اي را به خدمتكاري گرفت باكي نيست، ولي خريد و فروش كنيز و غلام حرام شد، زيرا كه بنده حق ندارد بنده ي ديگري را بخرد، در لوح خدا از آن نهي شده است.
اين جمله ها در اقدس، درباره ي حرمت و اعطي و منبر رفتن روضه خوانان آمده است.
«قد منعتم عن الارتقاء علي المنابر من اراد آن يتلوا عليكم آيات ربه فليقعد علي الكرسي الموضوع علي السرير و يذكر الله ربه و رب العالمين قد احب الله جلوسكم علي السراير و الكراسي لعزما عندكم من حب الله».
يعني: شما از منبر رفتن و واعظي كردن باز داشته شديد، كسي خواست آيات خدا را بر شما بخواند بايد روي صندلي اي كه بر تخت نهاده شده باشد بنشيند و خدا را ياد كند؛ خدا بر منبر نشستن شما را دوست ندارد، به جهت اينكه شما به وسيله ي محبت خدا بزرگوارتر از آنيد كه روي منبر بنشيند.
پاورقي:---------------------------------------------------------
[1] اقدس، ص 28.
[2] اقدس، ص 4و 5.