حكم باب به حلال بودن موسيقي و تراشيدن ريش

در دين اسلام، كه ظاهرا موسيقي، به كار بردن ظروف طلا و نقره و تراشيدن موي ريش تحريم شده بود، به حكم سيد باب، حلال شدند.
«خداوند عالم اذن فرموده پوشيدن لباس حرير هر نفسي را در هر شان و همچنين در استعمال ذهب و فضه[طلا و نقره]تا آنكه كل ناس در اين جنت، به آنچه سبب سكون قلب عباد است، برسند».
و در جاي ديگر كتاب بيان نوشته: (الباب الثامن من
من واحد الثامن في جواز تبعيض الشعر في الرأس للبنين و اخذ شعر الوجه لقوته. ملخص اين باب آنكه اذن داده شده گذاشتن شعر راس[بلند نگه داشتن موي سر] و اخذ آن از وجه[صورت] براي قوت آن، كه بر صورت حسن ظاهر شود.» [1] .
بهاءالله هم اين دستورات باب را پذيرفته و در صفحات 45 و 17 كتاب اقدس براي آنها حكم نازل فرموده و علاوه بر آنها موسيقي را نيز، كه علماي شيعه حرام مي دانند حلال كرده است و اين حكم را در اين جمله نوشته است:
«انا حللنا لكم اصغاء الاصوات و النغمات اياكم ان يخرجكم الاصغاء من شأن الادب و الوقار.» يعني: ما شنيدن آوازها و نغمه هاي موسيقي را براي شما حلال گردانيديم ولي مواظب باشيد و بپرهيزيد از اينكه آن شما را از حدود ادب و وقار بيرون نكند.
اين بود اشارات كوتاه ما به بعضي احكام و حدود آئين باب - احكام و حدودي كه ابتكاري و مخالف احكام و حدود دين اسلام هستند - كساني كه بخواهند اطلاعات بيشتري از احكام و حدود آئين باب و بهاء به دست آورند، به كتابهاي بيان، اقدس، گنجينه احكام و نظري اجمالي به ديانت بهاء رجوع كنند - كتابهائي كه خود آنها نوشته اند.
و در پايان اين بخش، با اشارت به دو موضوع ديگر از ويژگيهاي آئين باب يعني گاه شماري و دستور سيد باب به نابود كردن كتابهاي ديگران كه به نظر من عجيب و غيرمعقول هستند گفتگوي خود را از بابيگري، تمام مي كنيم.
پاورقي:---------------------------------------------------------
[1] به: بيان باب نهم از واحد ششم.