محمد كريم خان كرماني

(1225 - 1288 قمري) در اين ميان، كه سيد علي محمد
باب ظهور كرده و توجه شيخيان و شيعيان را به خود جلب كرده بود، نه ميرزا شفيع تبريزي و نه هيچ كدام از پيشوايان ديگر قادر نبودند دست با او به مبارزه پردازند و درست عقايد شيخيه را، كه ريشه ي قيام جناب باب بود، سر و سامان بخشند، ولي «حاج محمد كريم خان» توانست تا اندازه اي پيشوائي شيخيه را به عهده بگيرد و با سيد باب مبارزه كند.
خلاصه ي آنچه كه «در تذكرة الاولياء» تأليف نعمت الله رضوي درباره حاج محمد كريم خان نوشته است چنين است: «حاج محمد كريم خان» پسر ابراهيم خان «ظهير الدوله» پسر مهدي قلي خان پسر محمدحسن خان پسر «فتعلي شاه قاجار» است. ابراهيم خان پسرعمو و داماد فتحعلي شاه بود، كه حكمران كرمان و بلوچستان شد. او ادارات و اخلاص مخصوص نسبت به شيخ احمد احسائي داشت.
... حاج محمد كريم خان در شب پنجشنبه 18 محرم 1225 هجري در كرمان متولد شد. بعد از آنكه حاج محمد كريم خان از كتب فارسي بي نياز شد، در نزد اساتيد كرمان به تحصيل علوم عربي پرداخت... او، هم خود را فقط به علم و عبادت مي داشت... او آوازه ي سيد كاظم را شنيد و عازم كربلا گشت و آنچه از خداوند طلب مي كرد، در وجود او يافت؛ او تمامي ثروت خود را به رسم پيشكش تقديم سيد كاظم رشتي كرد.
ولي سيد به ملاحظاتي قبول نكرد و سپس خان يك پنجم ثروت خود را معين نموده خواهش قبولي آنها را كرد و سيد قبول كرد... حاج محمد كريم خان، از ابتداي ورودش به كربلا، نزد سيد مقدمش گرامي بود.... پس از آنكه معلومات خان در خدمت سيد تكميل شد، از طرف او مأمور شد كه به كربلا برگردد و به تعليم و هدايت مردم پردازد...» [1] .
بدين سان، حاج محمد كريم خان، در كرمان از زمان سيد كاظم رشتي، ميان شيخيان احترام و اعتباري بسيار داشت و در آنجا، مركز علمي و حوزه ي درس حكمت و اليهيات برپا كرده بود. او، از آغاز مقدمات جانشيني خود را از سيد كاظم رشتي آماده مي كرد؛ زيرا كه او خود را از شاگردان ديگر سيد، براي آن مقام، از چند جهت سزاوارتر مي دانست: نخست اينكه شاهزاده بود و از اين رو، طرفداران بسياري در ايران و به ويژه در كرمان داشت؛ دوم اين كه سيد كاظم رشتي بسيار به او احترام و توجه داشته، وقتي كه در كربلا بود هفته اي يكي دو بار به منزل او مي آمد و وقتي هم كه به كرمان آمد، هميشه با سيد كاظم رشتي مكاتبه داشت و از اين رو، ميان آن دو خصوصيت پيدا شده بود.
جهت سوم اينكه حاج محمد كريم خان، مرد دانا و عالمي بود و از نظر علمي هم، از همه بيشتر شايستگي براي پيشوائي شيخيه و جانشيني سيد رشتي را داشت.
روي اين مبنا، پس از سيد كاظم رشتي، وقتي كه شنيد ميرزا شفيع در تبريز و سيد علي محمد باب در شيراز ادعاي جانشيني كرده اند، سخت ناراحت شده و بر مقام مبارزه با آنها برآمد. از اين هنگام، شيخيان به سه گروه تقسيم شدند: پيروان ميرزا شفيع. يعني شيخيان آذربايجان كه زياد اهميت نداشتند و رفته رفته در برابر پيروان شيخ كرماني در اقليت قرار گرفتند و گروه بابيان يعني پيروان سيد علي محمد باب كه بيشترشان شيخي بودند. و گروه سوم شيخيان كرمان، كه خان كرمان را پيشواي شيخيه و جانشين سيد رشتي مي دانستند، بودند.
شيخ محمد كريم خان، با وسايل علمي و مادي كه در اختيار داشت، با هر دو گروه به مبارزه پرداخت به ويژه سيد علي محمد باب و پيروان او - او، سخت با سيد باب مبارزه ي علمي كرد و به وسيله ي تاليفات خود جلو پيشرفت آئين او را گرفت، عبدالبها پيشواي بهائيان گفته است اگر حاج كريم خان امر باب را اطاعت مي كرد، تمام ايران بابي مي شدند، چه آنكه داراي نيروي سلطنتي و علمي و سرمايه دار بود و باب را خورد كرد. [2] .
بيشتر كوششهاي حاج محمد كريم خان، مبارزه ي قلمي و زباني با سيد علي محمد باب و پيروان او بوده است، با اين وصف، او دوران آخر عمرش را صرف موعظه، درس، تأليف و تصنيف كتابهائي در ترويج و تشريح عقايد مذهب شيخي كرد... در اين زمان تاليفات بسيار كرد و حوزه ي درس مدرسه ي ابراهيمي كرمان، اهميت بسيار يافت و از آنجا مبلغان و نمايندگان بسياري به شهرهاي ديگر ايران فرستاد، و آنها عقايد شيخيه را انتشار دادند.
پاورقي:---------------------------------------------------------
[1] نگاه كنيد: به شيخيگري و بابيگري، از صفحه 115 به بعد.
[2] مقاله ي شخصي سياح....