قائم موعود كسي است كه عيسي بن مريم با او نماز كند...
قائم موعود (ع) كسي است كه عيسي بن مريم (ع) با او نماز كند و مالك و سلطان شرق و غرب گردد، و تمام مردم روي زمين را خداپرست و مسلمان نمايد.
[1] در كتاب المحجة (ص 728) از علي بن ابراهيم مسندا از شهر بن حوشب روايت كند كه مي گويد: حجاج به من گفت اي شهر! آيه ايست در كتاب خدا كه از فهمش عاجز شده ام. گفتم: اي امير! آن آيه كدام است؟ گفت: قول خداوند «و ان من اهل الكتاب الا ليؤمنن به قبل موته» به خدا قسم من امر مي كنم يهود و نصاري را گردن بزنند و سپس با چشم خود نگاهم را ادامه مي دهم و نمي بينم اينكه لب او حركت كند تا آن كه مي ميرد پس گفتم: اصلح الله الامير معني آيه آن طوري كه تأويل كرده اي نيست. گفت: چگونه است؟ گفتم: بدرستي كه عيسي پيش از روز قيامت به دنيا نازل شود پس باقي نماند ا هل ملتي يهودي و نه غير يهودي جز آن كه قبل از مرگش به او ايمان آورد و عيسي عقب مهدي نماز گزارد. حجاج گفت: ويحك اين معني براي تو از كجا است و از كجا آورده اي؟ گفتم: حديث نمود مرا به آن محمد بن علي بن الحسين بن علي بن ابيطالب عليه السلام. پس گفت: قسم به خدا از چشمه ي صافيه اي آوردي.
مراد از ايمان به عيسي عليه السلام ايمان به اين است كه آن حضرت از جانب حق متعال در نوبه ي خود قبل از خاتم انبياء صلي الله عليه و آله نبي و رسول بوده است چنانكه همه ي مسلمين هم اكنون نسبت به تمام انبياء به چنين ايماني مأمور هستند.
[2] در جزء ثاني كتاب وافي (ص 112) از كتاب اكمال الدين به سند خود از محمد بن مسلم روايت كند كه گفت شنيدم امام باقر عليه السلام را كه مي فرمود: قائم ما به رعب منصور است و به نصر مؤيد است، براي او زمين پيچيده گردد و گنجها ظاهر شود و سلطنت او مشرق و مغرب زمين را فراگيرد و خداوند عزوجل به سبب او دين خود را بر تمام اديان ظاهر و غالب سازد گرچه مشركين كراهت داشته باشند و در زمين محل خرابي باقي نماند جز آنكه آباد گرداند و روح الله عيسي بن مريم عليه السلام نازل شود و عقب او نماز گزارد.
[3] در كتاب المحجة (ص 742) از محمد بن عباس مسندا از ابي الجارود از امام باقر عليه السلام روايت كند كه درباره ي تفسير قول خداوند «الذين ان مكنا هم في الارض اقاموا الصلوة و آتوا الزكوة و امروا بالمعروف و نهوا عن المنكر و لله عاقبة الامور» فرمود: اين آيه از براي آل محمد باشد، مهدي و اصحاب او، خداوند ايشان را مالك مشارق و مغارب زمين گرداند و دين خود را ظاهر سازد و بسبب او و اصحاب او بدعتها و باطل را بميراند چنانكه سفهاء، حق را ميرانده اند؛ تا اينكه در روي زمين اثري از ظلم ديده نشود، مهدي و اصحاب او امر به معروف و نهي از منكر نمايند، و عاقبت امور براي خدا است. و از علي بن ابراهيم هم مثل اين حديث را روايت مي كند.
[4] در كتاب غايةالمرام (ص 710) از ابن بابويه مسندا از رسول خدا صلي الله عليه و آله روايت كند كه فرمود به علي عليه السلام: امامان بعد از من دوازده نفرند اول آنان تو هستي اي علي و آخر ايشان قائمي كه خداوند عزوجل به دست او مشارق و مغارب زمين
را مي گشايد.
[5] در كتاب تفسير برهان (ص 698) در ذيل آيه ي مباركه «ان الارض يرثها عبادي الصالحون» مسندا از امام باقر عليه السلام روايت مي كند كه فرمود: ايشان (يعني بندگان صالحي كه زمين را ارث مي برند) اصحاب مهدي عليه السلام مي باشند.
[6] در كتاب المحجة (ص 727) از تفسير عياشي از رفاعة بن موسي روايت نمايد كه گفت: شنيدم كه امام جعفر صادق عليه السلام مي فرمود: «و له اسلم من في السموات و الارض طوعا و كرها» پس فرمود: چون قائم قيام كند زميني باقي نماند جز آنكه در آن به شهادت توحيد و رسالت محمد صلي الله عليه و آله و سلم ندا شود.
[7] در كتاب نامبرده در صفحه ي مزبور ايضا از تفسير عياشي به سند خود از امام باقر عليه السلام است (در حديثي كه راجع است به امر قائم عليه السلام در زماني كه خروج مي نمايد) كه فرمود: در زمين قريه اي باقي نماند جز آنكه در آن به شهادت بر وحدانيت خداوند و رسالت محمد صلي الله عليه و آله ندا شود و اين است معني قول پروردگار «و له اسلم من في السموات و الارض طوعا و كرها و اليه يرجعون».
[8] در جلد سيزدهم بحار (ص 188) از ارشاد مفيد از امام صادق عليه السلام روايت كند كه فرمود: چون قائم عليه السلام قيام كند به عدل حكم نمايد و در زمان او ظلم و جور مرتفع گردد و به سبب او راهها ايمن شود و زمين بركات خود را خارج نمايد و هر حقي بسوي صاحب خود رد شود و اهل ديني باقي نمانند جز آنكه اظهار اسلام كنند و به ايمان شناخته شوند آيا نشنيده اي خداي سبحان را كه مي فرمايد «و له اسلم من في السموات و الارض طوعا و كرها و اليه يرجعون».
[9] در تفسير صافي از تفسير مجمع و عياشي از امام صادق عليه السلام روايت كند كه در بيان تأويل آيه ي مباركه «و قاتلوهم حتي لا تكون فتنة و يكون الدين كله لله» فرمود: تأويل اين آيه هنوز نيامده است و چون قائم ما قيام نمايد كسي كه او را درك كند آنچه را كه از تأويل اين آيه باشد به زودي مي بيند و هر آينه دين محمد فراگيرد هر كجا را شب فراگيرد تا آنكه بر روي زمين شركي باقي نماند چنانكه خداوند متعال فرموده است «يعبدونني لا يشركون بي شيئا».
[10] در كتاب المحجة (ص 732) از محمد بن عباس مسندا از عباية بن ربعي از حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام روايت كند كه مي فرمود: «هو الذي ارسل رسوله بالهدي و دين الحق ليظهره علي الدين كله و لو كره المشركون» اين امر را (خداوند) بعد از اين ظاهر مي سازد نه چنين است سوگند به كسي كه نفس من بدست قدرت اوست تا اينكه قريه اي باقي نماند جز اينكه در آن صبح و شام به شهادت توحيد و رسالت محمد صلي الله عليه و آله ندا داده شود.
و نيز مسندا از ابي بصير روايت كند كه گفت: از امام جعفر صادق پرسيدم از كلام پروردگار عزوجل كه در كتابش مي فرمايد: «هو الذي ارسل رسوله بالهدي و دين الحق ليظهره علي الدين كله و لو كره المشركون». فرمود: به خدا سوگند هنوز تأويل آن نازل مي شود؟ فرمود: هنگاميكه قائم عليه السلام قيام فرمايد انشاء الله تعالي.
و از شيخ كليني به سند خود از محمد بن فضيل روايت كند كه در حديثي مي گويد به ابي الحسن ماضي عليه السلام گفتم: ليظهره علي الدين كله. فرمود: هنگام قيام قائم عليه السلام (خداوند دين اسلام را) بر جميع اديان به تحقيق ظاهر و غالب مي سازد.
و از شيخ طبرسي از امام باقر عليه السلام روايت كند كه فرمود: همانا اين امر (غلبه ي اسلام بر جميع اديان) نزد خروج مهدي آل محمد است پس احدي باقي نماند جز اينكه اقرار و ايمان به محمد صلي الله عليه و آله آورد.
و به اين معني نيز روايت ديگري است.
[11] در كتاب وافي جزء ثاني (ص 113) روايت محمد بن عجلان از امام صادق عليه السلام است كه فرمود: چون قائم قيام كند، مجددا مردم را بسوي اسلام دعوت كند و بسوي امري كه كهنه و مندرس شده (يعني همان اسلام) و جمهور ناس از آن گمراه شده اند مردم را هدايت نمايد.
[12] در جلد سيزدهم بحار (ص 191) از كتاب غيبت نعماني مسندا از عبدالله بن عطا روايت كند كه گفت از امام باقر عليه السلام سئوال نمودم كه: چون قائم عليه السلام قيام كند به چه سيره و طريقه اي در ميان مردم رفتار مي كند؟ فرمود: آنچه را كه قبل از او باشد (از بدعتها و ضلالتها) منهدم مي سازد چنانكه رسول خدا نمود و اسلام را به تازگي و نوئي از سر گيرد.
و در صفحه ي مزبور كتاب نامبرده در حديث ديگري از امام صادق عليه السلام است كه فرمود: مهدي عليه السلام هر كاري كه رسول خدا صلي الله عليه و آله نمود مي نمايد، آنچه را كه قبل از او باشد (از بدعتها و ضلالتها) منهدم مي سازد همچنانكه رسول خدا صلي الله عليه و آله امر جاهليت را منهدم نمود، و اسلام را به تازگي و نوئي از سر گيرد.
[13] در كتاب غايةالمرام (ص 700) از كتاب اربعين حافظ ابونعيم احمد بن عبدالله به سند خود از رسول خدا صلي الله عليه و آله روايت كند كه مي فرمود: واي به اين امت از دست ملوك جبابره چگونه مي كشند و طرد و دور مي كنند مگر كساني را كه با آنان اظهار اطاعت كنند پس مؤمن با تقوي به زبان با آنها مدارا كند ولي قلبش از آنها دوري و فرار كند، چون حق تعالي اراده فرمايد كه اسلام را به عزت عود دهد هر جبار مخالف عنود را مي شكند و هلاك مي كند و او بر هر چه بخواهد تواناست، و امت را بعد از فسادشان اصلاح كند، اي حذيفه! اگر از دنيا جز يك روز باقي نماند همانا خداوند آن روز را طولاني سازد تا آنكه مردي از اهل بيت من سلطنت پيدا كند، حوادث عظيم به دست او جاري شود و اسلام را ظاهر و غالب سازد، و خداوند خلف وعده نمي كند و او سريع الحساب است.
[14] در كتاب نامبرده (ص 195) از حمويني كه از علماء عامه است مسندا از رسول خدا صلي الله عليه و آله روايت مي نمايد كه فرمود همانا خلفاء و اوصياء من و حجتهاي خدا بر مردم بعد از من دوازده نفرند اولي ايشان برادرم و آخري آنان فرزندم مي باشد.
پرسيده شد اي رسول خدا برادرت كيست؟ فرمود: علي بن ابيطالب. سئوال شد فرزندت كيست؟ فرمود: مهدي آن كسي كه زمين را از عدل و داد پر مي كند همچنانكه از جور و ظلم پر شده باشد، قسم به آن كسي كه مرا به حق براي بشارت مبعوث گردانيد اگر از دنيا جز يك روز باقي نماند هر آينه خداوند آن روز را طولاني گرداند تا آنكه فررندم مهدي خارج شود پس روح الله عيسي بن مريم عليه السلام از آسمان فرود آمده و در عقب او نماز گزارد و زمين به نور پروردگار روشن شود و سلطنت او مشرق و مغرب زمين را فراگيرد.
[15] در كتاب مجالس السنيه (ص 508) نقل مي كند كه محمد گنجي شافعي در كتاب (البيان في اخبار صاحب الزمان) بعد از ذكر بعض احاديث داله بر اينكه عيسي بن مريم عليه السلام عقب مهدي عليه السلام نماز ميگزارد كلامي مي گويد كه خلاصه آن اين است: احاديث داله بر اينكه عيسي بن مريم عليه السلام عقب مهدي عليه السلام نماز مي گزارد كلامي مي گويد كه خلاصه آن اين است: احاديث داله بر اينكه عيسي عليه السلام عقب مهدي نماز مي گزارد و در مقابل او مجاهده مي كند و دجال را مي كشد از احاديثي است كه در نزد اهل سنت و شيعه طرق و صحت آنها ثابت است و اجماع تمام اهل اسلام بر آن واقع است و اين احاديث دلالت مي كند بر اينكه مهدي از عيسي برتر است.
رواياتي كه راجع به عدل و داد آن حضرت قريبا ذكر مي شود نيز مؤيد سلطنت آن حضرت بر شرق و غرب مي باشد چون بي سلطنت و استيلاء بر شرق و غرب بسط عدالت اجتماعي در روي تمام زمين ميسر نمي باشد.
پوشيده نماند احاديثي كه بر مظلوميت قائم موعود عليه السلام و تابعين و اولياء آن حضرت و ضعف اسلام و نحو اينها دلالت دارد يا راجع است به زمان قبل از خروج و ظهور آن حضرت (مانند حديث الاسلام بدا غريبا و سيعود غريبا، و حديث سيأتي زمان علي امتي لا يبقي من القرآن الا رسمه و لا من الاسلام الا اسمه، و حديث لا يكون الامر الذي تنتظرون حتي يبرأ بعضكم من بعض و يتفل بعضكم في وجوه بعض و حتي يلعن بعضكم بعضا و حتي يسمي بعضكم بعضا كذابين.) و يا راجع است به بدو ظهور و خروج (مانند حديث بشير النبال قال قلت لابي جعفر عليه السلام انهم يقولون ان المهدي لو قام لاستقامت له الامور عفوا و لا يهرق محجمة دم فقال كلا و الذي نفسي بيده لو استقامت لاحد عفوا لاستقامت لرسول الله حين ادميت رباعيته و شج في وجهه كلا و الذي نفسي بيده حتي نمسح نحن و انتم العرق و العلق ثم مسح وجهه) كه به ضميمه ي احاديث داله بر حصول سلطنت و غلبه ي ظاهريه براي آن حضرت چنين استفاده مي شود كه پس از رسيدن ضعف اسلام به منتها درجه، آن حضرت ظهور فرمايد و در بدو امر هم گرچه دچار معارضه و مبارزه هاي سخت مردم و مبتلا به جنگ و جدالهاي خونين خواهد شد ولي در اندك زماني به تأييدات الهي بر همه ي مردم روي زمين فائق و غالب خواهد آمد.
پس آنچه را كه گلپايگاني در مقام جمع بين احاديث در (ص 149) فرائد به تبع جناب ميرزاي بهاء گفته است كه مراد از غلبه و سلطنت، سلطنت و غلبه ي روحانيه است حقا سخني ناروا و جدا گفتاري باطل است و داعي ايشان بر اين تأويل و توجيه باطل پيداست كه براي اين بوده كه سيد باب فاقد سلطنت و قهر و غلبه بوده است. ولي چه بايد كرد كه بدبختانه براي او سلطنت معنويه و غلبه ي روحانيه هم كه آن قهر و غلبه ي دين آنها بر ساير اديان و از بين رفتن ساير مذاهب و اديان باشد حتي تا امروز كه زياده از يك قرن از طلوع آن گذشته حاصل نشده است پس اين تأويل هم به حال آنان جز فريب بعض عوام ها نتيجه اي نداشته است.
پاورقي:---------------------------------------------------------
[1] في كتاب المحجة (ص 728) عن علي بن ابراهيم مسندا عن شهر بن حوشب قال، قال لي الحجاج: يا شهر! آيه ي في كتاب الله قد اعيتني فقلت: ايها الامير أية آية هي؟ فقال: قوله «و ان من اهل الكتاب الا ليؤمنن به قبل موته» والله اني لامر باليهودي و النصاري فيضرب عنقه ثم ارمقه بعيني فما اراه يحرك شفتيه حتي يخمد. فقلت: اصلح الله الامير ليس علي ما اولت. قال: كيف هو؟ قلت: ان عيسي ينزل قبل يوم القيمة الي الدنيا فلا يبقي اهل ملة يهودي و لا غيره الا آمن به قبل موته و يصلي خلف المهدي. قال: ويحك اني لك هذا و من اين جئت فقلت حدثني به محمد بن علي بن الحسين بن علي بن ابيطالب (ع) فقال جئت بها والله من عين صافية.
[2] في الجزء الثاني من الوافي (ص 112) عن اكمال الدين باسناده عن محمد بن مسلم قال: سمعت اباجعفر (ع) يقول: القائم منا منصور بالرعب مؤيد بالنصر تطوي له الارض و تظهر له الكنوز و يبلغ سلطانه المشرق و المغرب و يظهر الله عزوجل به دينه علي الدين كله و لو كره المشركون فلا يبقي في الارض خراب الاعمر و ينزل روح الله عيسي بن مريم (ع) فيصلي خلفه الخبر.
[3] في كتاب المحجة (ص 742) عن محمد بن العباس مسندا عن ابي الجارود عن ابي جعفر (ع) في قوله عزوجل «الذين ان مكناهم في الارض اقاموا الصلوة و آتوا الزكوة و امروا بالمعروف و نهوا عن المنكر و لله عاقبة الامور» قال: هذه لآل محمد المهدي و اصحابه يملكهم الله مشارق الارض و مغاربها و يظهر الدين و يميت الله عزوجل به و باصحابه البدع و الباطل كما امات السفهة الحق حتي لا يري اثر من الظلم و يأمرون بالمعروف و ينهون عن المنكر و لله عاقبة الامور. و عن علي بن ابراهيم ايضا نحوه.
[4] في غايةالمرام (ص 710) عن ابن بابويه مسندا عن ثابت بن دينار عن علي بن الحسين عن الحسين بن علي عن سيد الاوصياء اميرالمؤمنين (ع) قال: قال رسول الله (ص) الائمة بعدي اثنا عشر اولهم انت يا علي و آخرهم القائم الذي يفتح الله عزوجل علي يديه مشارق الارض و مغاربها.
[5] في تفسير برهان (ص 698) في قوله عزوجل «ان الارض يرثها عبادي الصالحون» روي مسندا عن ابي جعفر (ع) هم اصحاب المهدي (ع).
[6] في كتاب المحجة (ص 727) عن العياشي باسناده عن رفاعة بن موسي قال: سمعت اباعبدالله (ع) يقول: و له اسلم من في السموات و الارض طوعا و كرها، قال: اذا قام القائم لا يبقي ارض الا نودي فيها شهادة ان لا اله الا الله و ان محمدا رسول الله.
[7] و فيه عنه ايضا باسناده عن عبدالاعلي الحلبي عن ابي جعفر (ع) في حديث يذكر فيه امر القائم اذا خرج قال: و لا يبقي في الارض قرية الا نودي فيها شهادة ان لا اله الا الله و ان محمدا رسول الله (ص) و هو قوله «و له اسلم من في السموات و الارض طوعا و كرها و اليه يرجعون» الخبر.
[8] في المجلد الثالث عشر من البحار (ص 188) عن ارشاد المفيد عن ابي عبدالله (ع) اذا قام القائم حكم بالعدل و ارتفع في أيامه الجور و امنت به السبل و أخرجت الارض بركاتها و رد كل حق الي اهله و لم يبق اهل دين حتي يظهروا الاسلام و يعرفوا بالايمان اما سمعت الله سبحانه يقول «و له اسلم من في السموات و الارض طوعا و كرها و اليه يرجعون» الخبر.
[9] في تفسير الصافي في ذيل آية «و قاتلوهم حتي لا تكون فتنة و يكون الدين كله لله» قال: في الجمع و العياشي عن الصادق (ع): لم يجيي ء تأويل هذه الاية و لو قد قام قائمنا بعد سيري من يدركه ما يكون من تأويل هذه الاية و ليبلغن دين محمد صلي الله عليه و آله ما بلغ الليل حتي لا يكون شرك علي ظهر الارض كما قال الله تعالي يعبدونني لا يشركون بي شيئا.
[10] في كتاب المحجة (ص 732) عن محمد بن العباس مسندا عن عناية بن ربعي انه سمع اميرالمؤمنين يقول: «هو الذي ارسل رسوله بالهدي و دين الحق ليظهره علي الدين كله و لو كره المشركون» يظهر ذلك بعد، كلا و الذي نفسي بيده حتي لا تبقي قرية الانودي فيها بشهادة ان لا اله الا الله و ان محمدا رسول الله صلي الله عليه و آله بكرة و عشيا. و عنه مسندا عن ابي بصير قال: سألت اباعبدالله (ع) عن قول الله عزوجل في كتابه «هو الذي ارسل رسوله بالهدي و دين الحق ليظهره علي الدين كله و لو كره المشركون» فقال: والله ما نزل تأويلها بعد قلت: جعلت فداك و متي ينزل تأويلها؟ قال: حتي يقوم القائم انشاء الله تعالي الخبر. - و عن الكليني باسناده عن محمد بن الفضيل عن ابي الحسن الماضي (ع) في حديث قلت: ليظهره علي الدين كله قال قد يظهره علي جميع الاديان عند قيام القائم (ع).- و عن ابي علي الطبرسي قال ابوجعفر (ع) ان ذلك عند خروج المهدي من آل محمد (ص) فلا يبقي احد الا اقر بمحمد (ص).
اقول: و في معناها ايضا روايات اخري.
[11] في الجزء الثاني من الوافي (ص 113) رواية محمد بن عجلان عن ابي عبدالله (ع) قال: اذا قام القائم دعا الناس الي الاسلام جديدا و هداهم الي امر قد دثر فضل عنه الجمهور الخبر.
[12] في المجلد الثالث عشر من البحار (ص 191) عن غيبة النعماني مسندا عن عبدالله بن عطا قال سألت اباجعفر الباقر (ع) فقلت: اذا قام القائم (ع) باي سيرة يسير في الناس؟ فقال: يهدم ما قبله كما صنع رسول الله (ص) و يستأنف الاسلام جديدا. - و في هذه الصفحة ايضا في رواية اخري عن ابي عبدالله (ع) قال: يصنع (المهدي) ما صنع رسول الله (ص) يهدم ما كان قبله كما هدم رسول الله (ص) امر الجاهلية و يستأنف الاسلام جديدا.
[13] في غايةالمرام (ص 700) عن الاربعين للحافظ ابي نعيم احمد بن عبدالله باسناده عن حذيفة قال سمعت رسول الله (ص) يقول: ويحك هذه الامة من ملوك جبابرة كيف يقتلون و يطردون الا من اظهر طاعتهم فالمؤمن التقي يصانعهم بلسانه و يفر منهم بقلبه فاذا اراد الله تعالي ان يعيد الاسلام عزيزا قصم كل جبار عنيد و هو القادر علي ما يشاء و اصلح الامة بعد فسادها. يا حذيفه! لو لم يبق من الدنيا الا يوم واحد لطول الله ذلك اليوم حتي يملك رجل من اهل بيتي الملاحم في يديه (و عن نسخة - تجري الملاحم علي يديه) و يظهر الاسلام والله لا يخلف وعده و هو سريع الحساب.
[14] و فيه (ص 195) عن ابراهيم بن محمد الحمويني من اعيان علماء العامة مسندا عن عبدالله بن العباس قال قال رسول الله (ص): ان خلفائي و اوصيائي و حجج الله علي الخلق بعدي الاثنا عشر اولهم اخي و آخرهم ولدي، قيل يا رسول الله و من اخوك؟ قال: علي بن ابيطالب. قيل فمن ولدك؟ قال المهدي الذي يملاها قسطا و عدلا كما ملئت جورا و ظلما و الذي بعثني بالحق بشيرا لو لم يبق في الدنيا الا يوم واحد لطول الله ذلك اليوم حتي يخرج فيه ولدي المهدي فينزل روح الله عيسي بن مريم فيصلي خلفه و تشرق الارض بنور ربها و يبلغ سلطانه المشرق و المغرب.
[15] في المجالس السنية للعلامة السيد محسن الامين الحسيني العاملي في الطبعة الاولي (ص 508) عن كتاب (البيان في اخبار صاحب الزمان) لابي عبدالله محمد بن يوسف بن محمد الكنجي الشافعي بعد ذكر بعض الاحاديث الدالة علي ان عيسي (ع) يصلي خلف المهدي قال (الكنجي) ما حاصله: ان هذه الاحاديث الدالة علي ان عيسي (ع) يصلي خلف المهدي و يجاهد بين يديه و يقتل الدجال مما ثبتت طرقها و صحتها عند اهل السنة و الشيعة و وقع عليها الاجماع من كافة اهل الاسلام و هي تدل علي ان المهدي افضل من عيسي.