كودكي و نوجواني علي محمد باب
«سيد علي محمد باب» بنيانگذار فرقه ي بابي در روز اول ماه محرم سال 1235 هجري قمري مطابق با سوم يا بيستم اكتبر 1819 ميلادي در عصر سلطنت فتحعلي شاه به دنيا آمد. و چنانچه در «ظهور الحق» فاضل مازندراني كه از نويسندگان بابي است آمده:
«پدرش سيد محمد رضا شيرازي كه به خاطر شغل بزازي او را سيد محمد رضا بزاز مي گفتند در ايام كودكي سيد علي محمد از دنيا رفت. از آن پس علي محمد تحت كفالت و سرپرستي مادرش فاطمه بيگم و دايي خود به نام سيد علي درآمد. سيد علي در كودكي توسط دايي خود به مكتب شيخ محمد عابد كه در محله ي قهوه اولياء (بيت العباس) شيراز واقع بود فرستاده شد».
اگر چه بابيان و بهاييان اعتقاد به علم لدني پيامبران و بالتبع باب دارند چنانچه كمال الدين بخت آور، مبلغ بهايي، در كتاب «بحث در ماهيت دين و قانون» اين گونه مي گويد:
«... از اين لحاظ مي توان گفت: پيامبران آسماني مربيان حقيقي عالم بشريت اند؛ زيرا كه اولا مربي كامل كسي است كه قائم به ذات بوده و محتاج به كسب كمالات از ديگري نباشد».
ولي خود سيد علي محمد در «بيان» عربي درباره ي رفتن به مكتب چنين به معلم خود خطاب مي كند:
«يا محمد (شيخ محمد عابد) فلا تضربني قبل ان يقضي علي خمسة سنة... و اذا اردت ضربا فلا تتجاوز عن الخمس و لا تضرب علي اللحم الاوان تحل بينهما سترا فان اديت تحرم عليك زوجتك تسعة عشر يوما»؛
يعني: «اي محمد آموزگارم، مرا قبل از آن كه پنج سال بر من (در مكتب تو) بگذرد نزن، و اگر خواستي بزني از پنج ضربه تجاوز نكن و بر گوشت مزن مگر اين كه بين گوشت و وسيله زدن پارچه اي قرار دهي. اگر چنين نكردي 19 روز همسر بر تو حرام است».
و براي اصلاح كردن اين اعتراف و تبرئه كردن سيد علي محمد باب يكي از بابيان در كتابي به نام «مطالع الانوار» (تلخيص تاريخ نبيل زرندي) چنين مي نگارد:
«خال (دايي) حضرت باب، ايشان را براي درس خواندن نزد شيخ عابد بردند. هر چند حضرت باب به درس خواندن ميل نداشتند ولي براي اين كه به ميل خال بزرگوار رفتار كنند به مكتب شيخ عابد تشريف بردند. شيخ عابد مرد پرهيزكار محترمي بود و از شاگردان شيخ احمد احسايي و سيد كاظم رشتي به شمار مي رفت.»