سازمان کنفرانس اسلامی
با سقوط دولت عثمانی در بیت المقدس مجمعی بنام « کنفرانس عمومی اسلامی » تشکیل شد و بدنبال آن جمعیت تقریب بین مذاهب اسلامی در قاهره ،[89]جلسه ای منعقد نمود .
در سال 1336 قمری « کنفرانس بین المللی فرهنگ اسلامی » به دعوت پاکستان و با حضور 130 نماینده تشکیل جلسه داد . کنفرانس رابطة العالم الاسلامی که در سال 1381 قمری در مکه تشکیل جلسه داد و معضلات کشورهای اسلامی را مورد بررسی قرار داد . این جامعه در سال 1384 قمری با شرکت 135 شخصیت و دانشمند از 35 کشور مسلمان با پیشنهاد رئیس جمهوری سومالی ، جلسه ای مجدد تشکیل داد و کنفرانسی متشکل از کشورهای اسلامی مطرح و به تصویب رسید و در قطعنامه نهایی خود مسئولیت تعقیب فکر کنفرانس سران اسلامی به عهده رابطه العالم الاسلامی و دبیرخانه آن قرار گرفت . در هنگامه مقدمه چنین تشکیلاتی بین سران کشورهای اسلامی جنگ سرد و منازعاتی تبلیغاتی پدید آمد زیرا جمال عبدالناصر این جامعه را طرح آمریکائی دانست و آنها را چهره ای دیگر از « پیمان بغداد » تلقی نمود از آن سوی عربستان و دولت های موافق آن ، چنین تشکیلاتی را ضروری دانسته و جمال عبدالناصر را متهم به حامی کمونیزم نموده و به عنوان ضد اسلام معرفی کردند .
وقوع جنگ 6 روزه اعراب و اسرائیل در سال 1967م که در جریان آن اسرائیل غاصب در درگیری با نیروهای ارتش مصر ، سوریه ، اردن و لبنان ؛ صحرای سینا ، کرانه غربی و شرقی رود اردن و بلندیهای جولان سوریه را به تصرف غاصبانه خود درآورد . بدنبال آن آتش سوزی عمدی در مسجدالاقصی توسط اسرائیل متجاوز که در28 اوت 1969 میلادی مطابق با 30 خرداد 1348 شمسی صورت گرفت و رژیم مذکور آن را به یک مهندس استرالیائی نسبت داد و دادگاه هم آن مهندس مذکور را به دلیل واهی روانی تبرئه نمود . که این حرکت خشم برخی از سران کشورهای اسلامی را برانگیخت و تضاد بین جناحهای انقلابی و محافظه کار تقلیل یافت و زمینه های تحقق کنفرانس اسلامی پدید آمد و بالاخره در سپتامبر 1969 میلادی « سازمان کنفرانس اسلامی » با رهبری ملک فیصل[90]رئیس رژیم عربستان ، شاه حسن پادشاه مراکش و شاه معدوم ایران در رباط پایتخت مراکش تشکیل گردید . در اولین کنفرانس سران 24 کشور حضور داشتند ولی در حال حاضر 51 کشور عضو آن هستند ، از گذشته تا کنون ، سه جناح بر این تشکیلات حکومت می کنند و در تصمیم گیری های آن بر حسب غالب گردیدن هر کدام ، دخالت دارند این 3 جناح عبارتند از جناح تندرو و رادیکال ، جناح میانه رو و جناح بی تفاوت و حتی لائیک در داخل هرکدام از این جناحها تضاد و اختلافی به چشم می خورد . در اولین اجلاس از ملت فلسطین حمایت گردید و از آتش سوزی در مسجد اقصی ابراز نگرانی به عمل آمد . در اجلاس دوم سران کشورهای اسلامی که در سال 1974م در پاکستان منعقد گردید ، اولین شرط حکفرمائی صلح در خاورمیانه ، عقب نشینی اسرائیل از قدس شریف ، عنوان گردید در سومین اجلاس که در سال 1988م در مکه بنام « اجلاس قدس و فلسطین شریف » تشکیل شد از آزادی سرزمین فلسطین حمایت و عضویت مصر درآن به خاطر شرکت درمنفرانس کمپ دیوید به حال تعلیق در آمد . در سال 1980م افغانستان بدلیل نظام مارکسیستی حاکم بر آن ، از عضویت در سازمان معلق شد . در اجلاس کویت که در سال 1987م تشکیل جلسه داد مسئله فلسطین و اشغال غاصبانه این سرزمین از سوی اسرائیل متجاوز ، مشکل اصلی صلح در خاورمیانه مطرح گردید .
اهداف پیش بینی شده در سازمان مذکور به مسائل اقتصادی محدود نمی شود و امور فرهنگی ، سیاسی و ... را در بر می گیرد ، این اهداف به شرح ذیل هستند :
الف - ارتقاء همبستگی اسلامی میان کشورهای عضو ؛
ب - تحکیم همکاری میان اعضاء در زمینه های اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی و علمی و سایر زمینه های مهم ؛
ج - ترتیب دادن مشورتهایی میان اعضاء در سازمانهای بین المللی ؛
د - تلاش در جهت محو تبعیضات و جدائی ها نژادی و از میان بردن استعمار[91]در هر شکل آن ؛
و - هماهنگ کردن کلیه کوشش هایی که به منظور حفظ اماکن مقدسه صورت می گیرد ؛
ح - ایجاد محیط مساعد به منظور افزایش همکای و تفاهم میان اعضا و سایر کشورهای جهان .
با نفوذ جناح وابسته به استکبار که در این سازمان غلبه دارند سیاست سازمان در قبال جنبش های اسلامی ، مهار و تسلط بر آنها بوده و نیز در جهت محو مبارزات اصیل که حیات خود و اربابان را به خطر می اندازند ، کوشش می کنند . در مورد فلسطین از ملت مظلوم این سرزمین عملا حمایت نکرده و مذاکرات صلح اعراب و اسرائیل را تائید کرده و تاکنون چندین قطعنامه در تائید مذاکرات صلح اعراب و اسرائیل به تصویب رسانیده است . حبیب شطی دبیر سابق سازمان به رسمیت شناختن اسرائیل و تصویب طرح فهد را یک عید دانست .
در جریان مبارزات بر حق مسلمانان سرزمین بانگسا مورو و جنبش مورو ، مسئله را به کسب خود مختاری مبارزین ختم کرده ورای بر عدم استقلال آنان داد در مورد مسلمانانی که در نقاط مختلف جهان در محاق ستم قرار داشته و شدیدترین فشارها و خشونت ها بر آنان وارد می شود – که نمونه آن جریان اسف انگیز بوسنی هرزگوین می باشد . موضع جدی و قاطعی نداشته است . انقلاب اسلامی ایران را در برخی موضع گیری ها در تنگنا قرار داده و دشواریهایی برایش پدید آورده است فعالیت های سازمان کنفرانس اسلامی در 3 بخش خلاصه می گردد .