قاتلان حسين

پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: وقتى روز قيامت مى شود فاطمه با گروهى از زنان مى آيد. به او گفته مى شود: داخل بهشت شو. او مى گويد: داخل نمى شوم تا بدانم بعد از من چه كردند. به او گفته مى شود: به وسط صحنه ى قيامت نظر كن.
فاطمه عليهاالسلام نگاه مى كند و مى بيند: حسين عليه السلام ايستاده و سر در بدن ندارد. ناله اى مى زند و من نيز به ناله ى او ناله مى زنم و فرشتگان به ناله ى ما ناله مى زنند.
در اين هنگام خداى عزوجل به خاطر ما غضب مى كند، و به آتشى كه نام آن هبهب است و هزار سال است روشن شده بطورى كه سياه گشته- و هيچ راحتى به آن داخل نمى شود، و هرگز غم و غصه از آن خارج نمى شود- امر مى كند: كسانى كه قاتلان حسين و حاملان قرآن بودند بگير.
آتش آنان را مى گيرد و همينكه در وسط آن آتش قرار گرفتند آتش شيهه اى مى كشد و آنان نيز شيهه مى كشند و آن آتش فرياد مى زند و آنان نيز به آن سبب فرياد مى زنند و آتش نعره اى مى زند و آنان نيز به سبب آن نعره مى زنند، و با زبان روشن و گشاده سخن مى گويند: پروردگارا ، براى چه قبل از بت پرستان آتش را بر ما واجب كردى؟ از طرف خدا جواب مى آيد: كسى كه مى داند مثل كسى نيست كه نمى داند. [ ثواب الاعمال و عقاب الاعمال: ج 2 ص 258 ح 5.]