اسامى فرقه ها

مولفان كتب فرق كوشيده اند تا عدد فرقه ها را به 73 فرقه برسانند تا با روايت منسوب به پيامبر اسلام مطابقت كند.
شگفت آنكه در كتب فرق الشيعه ، فرقه هاى شيعى به 155 فرقه مى رسند.
برخى معتقدند كه پس از امام على بن ابيطالب عليه السلام شيعيان به چهار دسته مهم تقسيم شدند:
1 - زيديه
2 - كيسانيه
3 - غلاه
4 - اماميه
و از اين چهار دسته ، فرقه هاى گوناگونى پديد آمدند.
(مسعودى ) مى نويسد كه در زمان وى (73) فرقه مختلف موجود بوده و فرق ديگرى بر اين تعداد افزوده شده است . مؤ لف كتاب بيان الاديان كه در سال 485 ق كتابش را نگاشته ، فرقه ها را اين گونه بر شمرده است :
1 - اصحاب الحديث ، 5 فرقه
2 - اصحاب الراى ، يك فرقه
3 - معتزله ، 7 فرقه
4 - فرقه اول شيعه ، 5 فرقه
5 - فرقه دوم شيعه ، 5 فرقه
6 - فرقه سوم شيعه ، يك فرقه
7 - فرقه غاليه ، 8 فرقه
9- فرقه چهارم از شيعه ، يك فرقه
10 - خوارج ، 15 فرقه
11 - مجبره ، 6 فرقه
12 - مشبهه ، 10 فرقه
13 - صوفيه ، 1 فرقه
14 - مرحبه ، 6 فرقه
مؤ لف كتاب علل ظهور فرق و مذاهب اسلامى ، كليه فرقه ها را در پانزده فرقه خلاصه كرده است ، كه فرق ديگر از اين 15 فرقه جدا شده اند.
شيخ طوسى ، 73 فرقه را دو مذهب مى داند كه به دو بخش اصلى تقسيم مى شوند:
1 - نواصب
2 - روافض
وجه تسميه روافض اين است كه : چون پيامبر اسلام در گذشت ، گروهى از مسلمانان در سقيفه گرد آمدند و با ابوبكر بيعت كردند يك گروه 18 نفرى با بيعت ابوبكر مخالفت كردند آنان خلافت را حق مسلم امام على بن ابى طالب عليه السلام مى دانستند.
پيروان ابوبكر اين گروه را (روافض ) ناميدند، و گفتند: رفضونا : رد و ترك كردند ما را صاحب دبستان المذاهب در معناى اهل سنت و جماعت مى گويد: اينان ده چيز را سنت و جماعت دانند و گويند هر كس اين ده را بجاى آورد، سنى است:
1 - فاضل دانستن ابوبكر و عمر بن خطاب
2 - دوست داشتن دو داماد پيامبر را، يعنى: عثمان و على بن ابيطالب را
3 - محترم داشتن دو قبله را (بيت المقدس و مكه )
4 - مسح بر كفش پس از وضو
5 - پرهيز از شهادت و قضاوت اين دو چيز: نگويد كه : فلانى حقيقتا بهشتى است و يا حقيقتا جهنمى است
6 - در نماز به دو امام جماعت نماز گذارد، يعنى : هم به امام صالح و هم به امام فاسق (با استناد به اين حديث جعلى منسوب به پيامبر: (صلوا خلف كل بر و فاجر)
7 - اعتقاد به اينكه گفتار و كردار خوب و بد انسان از طرف خداوند است .
8 - نماز بر جنازه مطيع و گناهكار
9- انجام نماز و دادن زكات
10 - اطاعت سلطان و امام ، خواه جائر باشد و خواه عادل (202)