وهابی بلندگوی اعتقادات یهودی!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مسلمانان از همان صدر اسلام اموری مثل متوسل شدن به اولیاء الهی و طلب شفاعت از ایشان، خصوصاً بعد از وفات آن حضرات را، انجام میدانند و کوچکترین تردیدی در سنت بودن این اعمال نداشته و ندارند. اما بهناگاه شخصی به نام ابن تیمیه در قرن هشتم، کلماتی را بهزبان میآورد که با هیچکدام از این اعتقادات، سازگاری ندارد. از همه بدتر اینکه چند قرن پس از او، شخصی به نام محمد بن عبدالوهاب، همان مطالب را با شدت و حدّت بیشتری بیان میکند.
این اعتقادات غیر متعارف، در میان مسائل اعتقادی وهابیت که برگرفته از کتب ابن تیمیه است، کم نیست، اما یکی از مهمترین آنها، مسالهی تفاوت قائل شدن بین پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و اولیاء الهی (علیهم السلام) که در قید حیات هستند و آنها که از دار دنیا رفتهاند، میباشد.[1] وهابیان میگویند: اگر شما از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در زمان حیاتشان، چیزی بخواهید یا از ایشان طلب شفاعت کنید، اشکالی ندارد. اما اگر همین کار را در زمانی که ایشان در قید حیات نیستند، مرتکب شوید، این کار شما از مصادیق شرک بهحساب میآید.[2]
جالب است بدانید که این اعتقاد هرگز در میان منابع مسلمانان جایگاه و ریشهای ندارد، و در اصل اعتقادی است برگرفته از یهودیان. حصنی دمشقی شافعی از علمای برجستهی اهل سنت، در این زمینه میگویند: از اموری که بر ابن تیمیه در این زمینه انتقاد شده است، فرق گذاشتن بین زمان حیات و ممات پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است. که به وجود آوردندگان این اعتقاد منافقان و یهودیان هستند، در حالیکه این مساله از شرترین مسائل و زشتترین اقوال است.[3]
آقایان وهابی! آیا هیچ در مورد منشأ تفکرات و اعتقادات خود اندیشدهاید؟ و آیا سزاوار است کسیکه خود را مسلمان و مدعی توحید میداند، عقاید منافقان و یهودیان را مبنای فکری خود قرار دهد؟
پینوشت:
[1]. تفاوت توسل به شخص زنده با مرده.
[2]. آیا توسل به مرده شرک می باشد؟
[3]. الحصنی الدمشقی، ابوبکر، دفع شبه من شبه و تمرد، ص 383، مکتبه الازهریه للتراث، قاهره، بیتا.
افزودن نظر جدید