یکسان انگاری تمامی اقسام کفر نزد وهابیت

  • 1395/03/11 - 15:31
یکی از بزرگ‌ترین خطاهای وهابیت، تعریف کفر با نگاه شرعی است. آن‌ها کفر را فقط در امور شرعی می‌دانند و تمامی ادله و روایات در مورد کفررا به کفر شرعی مربوط می‌کنند. در حالی‌که بسیاری روایات درباره کفر کلامی است. این چنین است که در برداشت از روایات و ادله شرعی که در آن تعبیر تکفیر شده است، نگاه ایشان از ابتدا به عنوان یک حکم شرعی است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ سلفیان به‌خاطر روش اخباری‌گری و ظاهرگرایی، در استناد به منابع روایی در تعیین وظیفه مکلف، کفر را به‌عنوان امر شرعی فهم می‌کنند. در حالی‌که بسیاری روایات، ناظر به وظیفه اثباتی و شرعی مسلمانان، نسبت به شخص کافر در این دنیا نیست. به‌عبارتی دیگر، مصادیق کفر در روایات، دارای دو احتمال است و می‌تواند ناظر به کفر کلامی و یا کفر فقهی باشد. وجود احتمال‌های مختلف، فهم روایت را مشکل و استظهار از آن را، بسیار سخت می‌کند.
یکی از بزرگ‌ترین خطاهای ظاهرگرایان حنبلی، تعریف کفر به حد و تعریف شرعی است. این انحراف بعدها در آثار پیروان سلفی مذهب حنبلی، تأثیر خود را نهاد. آن‌ها کفر را فقط، در امور ظاهری و فرعی می‌دانند و تمامی ادله و روایات در مورد کفر را، به کفر شرعی مربوط می‌کنند. این‌چنین است که در برخورد با آیات و روایات و ادله شرعی که در آن تعبیر تکفیر شده است. نگاه ایشان از ابتدا، به‌عنوان یک حکم شرعی است؛ و این اشتباه، نتایج بسیار خطرناکی را به‌بار می‌آورد. در حالی‌که چه‌بسا در آن نص دینی، منظور کفر اعتقادی است که توضیح حال شخص، در روز قیامت است. در حالی‌که ما در دنیا موظف هستیم معامله مسلمان با این چنین شخصی داشته باشیم. نویسنده سلفی می‌گوید:
«الکفر حکم شرعی و الکافر من کفره الله و رسوله و لیس الکفر حقا لاحد من الناس بل هی حق الله تعالی.[1] کفر حکم شرعی است و کافر دانستن امری است که خداوند و رسولش تعیین می‌کنند و احدی را حق این امر نیست، بلکه این حق الهی است.»
در بین جریان‌های سلفی عده‌ای این نکته را فهمیده و طبیعتاً در تکفیر، بااحتیاط بیشتری عمل کرده‌اند. نمونه آن شاه ولی‌الله دهلوی است، که علاوه برداشتن منهج و مشی سلفی، اما در تکفیر تفاوت‌های جدی با ابن تیمیه دارد. وی در باب ایمان و کفر می‌گوید: دو نوع کفر و ایمان داریم: «أَحدهمَا؛ الْإِيمَان الَّذِي يَدُور عَلَيْهِ أَحْكَام الدُّنْيَا من عصمَة الدِّمَاء وثانیها؛ الْإِيمَان الَّذِي يَدُورعَلَيْهِ أَحْكَام الْآخِرَة من النجَاة والفوز بالدرجات.[2] (ایمان و کفر دو نوع است)، یکی مفهوم ایمان مربوط به احکام شرعی و تکالیف دنیایی است، مانند حفظ جان و ...؛ دوم: ایمانی که مربوط به آخرت است و مربوط به نجات در روز قیامت است.»

پی‌نوشت:

[1]. نواقص الایمان القولیه والعملیة،محمد بن علی بن عبدالعزیز، ص34،پایان نامه دکتری، ریاض، بی‌تا.
[2]. دهلوی، أحمد بن عبدالرحيم، حجة الله البالغة، تحقيق سيد سابق، دار الجيل، بيروت، چاپ اوّل، 1426 ق.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.