پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بعضاً به این واقعیت برمی‌خوریم که به ناحق القابی به کسانی تعلق می‌گیرد که هرگز استحقاق آن را نداشته و ندارند و متاسفانه باقی افراد هم بعضاً بدون فکر این القاب را تکرار می‌کنند، و در نوشته‌های خود به کار می‌برند و ناخواسته باعث ماندگاری و تثبیت این القاب برای افرادی می‌شوند که لایق آن نیستند. یکی از مواردی که می‌توان از آن نام برد لقب شیخ الاسلام است که برای ابن تیمیه به‌کار می‌رود.
می‌توان مروج واقعی و اصلی این لقب را وهابیت دانست، که مغرضانه و با صرف هزینه‌های بسیار این کار را انجام داده‌اند.[1] و قطعاً بزرگ‌ترین هدفشان از این کار این است که توجیهی برای طرفداری از عقاید ابن تیمیه داشته باشند.
مسلماً وقتی از عقاید کسی جانب‌داری کنید که عنوان شیخ الاسلام را به دنبال دارد، دیگر لازم نیست، برای هر کدام از این اعتقادات دلیلی بیاورید، تا دیگران را متقاعد سازید. البته این‌گونه نیست که این توطئه، بی‌جواب مانده باشد و کسی در جهان اسلام به این نسبت ناروا پاسخی نداده باشد.
بلکه در طول سالیانی که وهابیت خود را در پشت این عنوان پنهان نموده است، علمای بسیاری در بلاد مختلف اسلامی، پاسخ‌های کوبنده‌ای به این مساله داده‌اند، و در کتب و تالیفات متعدد به واکاوی شخصیت ابن تیمیه و عقاید فاسد او پرداخته‌اند.[2]
یکی از ناب‌ترین منتقدان ابن تیمیه در این میان، محمد بن صدیق غماری (از بزرگان اهل سنت) است که پس از برملا ساختن تناقضات و افکار باطل ابن تیمیه، که سال‌هاست عواقب تفکراتش جهان اسلام را مبتلای رنج‌های بسیار ساخته، نسبتی که سزاوار ابن تیمیه است را به او می‌دهد و می‌گوید: «اصلاً شاخ شیطان که در احادیث آخرالزمان، ذکر شده، زاییده‌ی افکار منحرف ابن تیمیه است.»[3]
لذا می‌توان از این به بعد به جای لقب شیخ الاسلام، از عنوان واقعی شاخ شیطان برای او استفاده کرد. عنوانی که دقیقاً با افکار منحرف او سازگار است.

پی‌نوشت:

[1]. ابن تیمیه شیخ الاسلام وهابیت.
[2]. افشاگری علمای اهل‌سنت درباره ابن‌تیمیه.
[3]. الغماری، احمد بن محمد بن صدیق، الجواب المفید للسائل المستفید، ص 11، دارالکتب العلمیه، بیروت، 2009 م.