نفی واقعیت توسط ابن تیمیه، جهت رد فضیلت امیرالمؤمنین
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ واقعه رد الشمس یکی از رخدادهایی است که در زمان حیات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به وقوع پیوست که یکی دیگر از فضائل و کرامتهای امیرالمومنین (علیه السلام) را اثبات میکند. امّا عدهای برای انکار این کرامتها، اشکالتراشی میکنند؛ يکی از كسانیكه باز هم ساز مخالف در مناقب اهل بيت زد، بزرگ نواصب عالم، ابن تيميه و بعد هم شاگرد خلفش ابن جوزی بوده است.
ابن تیمیه میگوید: «حدیث رد الشمس له قد ذکره طائفة کالطحاوی والقاضی عیاض وغیرهما وعدوا ذلک من معجزات النبی صلى الله علیه و سلم؛ لکن المحققون من أهل العلم والمعرفة بالحدیث یعلمون أن هذا الحدیث کذب موضوع.[1] درست است افرادی مثل قاضی عیاض و طحاوی این روایت را تصحیح کردهاند، اما هیچیک از محققان و علمای حدیث، این روایت را صحیح ندانسته و بر جعلی بودن آن عقیده دارند.»
حال ببینیم این کلام ابن تیمیه که گفته هیچیک از محققان و علمای حدیث، این روایت را صحیح ندانسته، سخن درستی است؟
این روایت را بیش از ۱۹ تن از علمای اهل سنت صحیح و معتبر دانستهاند؛ علامه امینی در این رابطه نوشته است: «حديث «رد الشمس» را، گروهى از حافظان موثق، به اسناد فراوانى نقل كردهاند كه گروهى از كارشناسان حديث پارهاى از آن اسناد را «صحيح» تلقى مىكنند و پارهاى ديگر آن را «حسن» تعبير كردهاند و بر كسانىكه بر آن ايراد گرفته و اسنادش را ضعيف مىدانند، سخت به انكار و مخالفت برخاستهاند. ... در اينجا مجال پرداختن به اين متون، و اسناد و طرق آن نيست و خود نياز به تأليف بزرگى دارد. تنها در اينجا نمونههائى از نقل حافظان احاديث و بزرگان را مىآوريم. گروهى از اينان حديث را بدون خدشه ذكر كرده و برخى اعتراف به صحت آن هم كردهاند و اين متون ما را كافى و سودمند است.
اسامی کسانیکه این حدیث را صحیح و حسن نامیدهاند: «أبوالحسن عثمان بن أبیشيبه عبسی كوفی»، «أبوجعفر أحمد بن صالح مصری»، «محمد بن حسين أزدی»، «أبوبشر محمد بن أحمد دولابی»، «أبوجعفر أحمد بن محمد طحاوی»، «أبوجعفر محمد بن عمرو عقيلی»، «أبوالقاسم طبرانی»، «أبوحفص عمر بن أحمد (ابن شاهين)»، «حاكم نيشابوری»، «ابن مردويه اصفهانی»، «أبوإسحاق ثعلبی»، «أبوالحسن ماوردی»، «أبوبكر بيهقی»، «خطيب بغدادی»، «أبوزكريا أصفهانی (ابن مندة)»، «قاضی عياض»، «أخطب خطباء خوارزمی»، «أبوالفتح نطنزی» و «سبط بن جوزی».»[2]
برخی از این دانشمندان اهلسنت درباره تأييد اين جريان و پاسخ به اشكالهايی كه به سند يا متن روايت شده، كتابی مستقل تأليف كردهاند.[3]
و در بین عالمانی که این حدیث را معتبر دانستهاند، افرادی هستند که وهابیت نمیتوانند بهراحتی، آنان را زیر سؤال برده و قبول نکنند، ازجمله: ابن أبیشيبه، طحاوی، طبرانی، حاكم نيشابوری، ابن مردويه، بيهقی، خطيب بغدادی، قاضی عياض، ...[4]
پینوشت:
[1]. منهاج السنة، ابن تیمیه، مؤسسة قرطبة، 1406ق، ج۸، ص۱۶۵.
[2]. «إن حديث رد الشمس أخرجه جمع من الحفاظ الاثبات، بأسانيد جمة صحح جمع من مهرة الفن بعضها، وحكم آخرون بحسن آخر، وشدد جمع منهم النكير على من غمز فيه وضعفه وهم الأبناء الأربعة حملة الروح الأموية الخبيثة ألا وهم: ابن حزم، ابن الجوزي، ابن تيمية، ابن كثير؛ ...
ولا يسعنا ذكر تلكم المتون وتلكم الطرق والأسانيد، إذ يحتاج إلى تأليف ضخم يخص به، غير أنا نذكر نماذج ممن أخرجه من الحفاظ والأعلام بين من ذكره من غير غمز فيه، وبين من تكلم حوله وصححه، وفيها مقنع وكفاية.
«الحافظ أبوالحسن عثمان بن أبي شيبة العبسي الكوفي» ...، «الحافظ أبوجعفر أحمد بن صالح المصري» ...، «محمد بن الحسين الأزدي» ...، «الحافظ أبوبشر محمد بن أحمد الدولابي» ...، «الحافظ أبوجعفر أحمد بن محمد الطحاوي» ...، «الحافظ أبوجعفر محمد بن عمروالعقيلي» ...، «الحافظ أبوالقاسم الطبراني» ...، «الحاكم أبوحفص عمر بن أحمد الشهير بابن شاهين» ...، «الحاكم أبوعبدالله النيسابوري» ...، «الحافظ ابن مردويه الأصبهاني» ...، «أبوإسحاق الثعلبي» ...، «الفقيه أبوالحسن علي بن حبيب البصري البغدادي الشافعي الشهير بالماوردي» ...، «الحفاظ أبوبكر البيهقي» ...، «الحافظ الخطيب البغدادي» ...، «الحافظ أبوزكريا الأصبهاني الشهير بابن مندة» ...، «الحافظ القاضي عياض أبوالفضل المالكي الأندلسي» ...، «أخطب الخطباء الخوارزمي» ...، «الحافظ أبوالفتح النطنزي» ...، «أبوالمظفر يوسف قزأوغلي الحنفي» ....» الغدیر، علامه امینی، بیروت: دار الكتاب العربی، 1397ق، ج3، ص128-130.
[3]. «کتب مستقل در مورد حدیث رد الشمس از عالمان اهل سنت»
[4]. «صحت حدیث رد الشمس از دیدگاه علمای اهل سنت»
«حکم به عدم اعتبار طحاوی، جهت رد فضیلت امیرالمؤمنین، توسط ابن تیمیه»
افزودن نظر جدید