ابنتیمیه در مواجهه با روایت فضیلت حضرت زهرا (س)
روایتی مشهور از لسان نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در مورد دخت گرامیش حضرت زهرا (سلام الله علیها) وجود دارد که نشان از فضیلت بالا و عصمت آن حضرت است. پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «یا فاطِمَه إنَّ اللهَ یَغضِبُ لِغَضَبِک وَ یَرضی لِرِضاک.» یا فاطمه خداوند با غضب تو غضب میکند و با خشم تو خشمگین میشود
روایت مشهوری از لسان نبی مکرم اسلام (صلیاللهعلیهوآله) در مورد دخت گرامیش حضرت زهرا (سلام الله علیها) وجود دارد که نشان از فضیلت بالای آن حضرت است.
پیامبراکرم فرمودند: «یا فاطِمَه إنَّ اللهَ یَغضِبُ لِغَضَبِک وَ یَرضی لِرِضاک.[1] یا فاطمه! خداوند با غضب تو غضب میکند و با خشم تو خشمگین میشود». این روایت در کتب معتبر اهلسنت به کرات وارد شده است.
ابنتیمیه طبق عادتش که خدشه وارد کردن بر روایات فضائل اهلبیت (علیهم السلام) است، در مورد این روایت دست بهکار شده و این روایت را از لحاظ سندی مورد مناقشه قرار داده است. او گفته است که اولاً این روایت در هیچ کتاب معتبر حدیثی نیامده است و ثانیاً سند این حدیث صحیح و حسن نیست.
او در کتابش که در رد علامه حلی نوشته شده است، گفته است: «حَدیث أنّ النبیّ صَلى اللهُ عَلیهِ وَ سلّم قال: «یا فاطِمَة إنّ اللَّه یَغضِب لِغَضَبِک وَ یَرضى لِرِضاک» فَهذا کِذبٌ مِنه، ما رَووا هذا عَن النبیّ صلى الله علیه و سلم وَ لا یُعرَفُ هذا فی شَی ءٍ مِن کُتُبِ الحَدیثِ المَعروُفَة، وَ لا الإسناد مَعروُف عَن النَبیّ صلى الله علیه و سلم لا صَحیحَ وَ لا حَسَن.[2] حدیثی که پیامبر اسلام فرمودند که «ای فاطمه! خداوند عزّوجلّ براى خشم تو غضب مىکند و به رضایتت خشنود مىگردد.» دروغ از علامه است و از پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) نقل نکردهاند و نمیشناسم کتابی از کتابهای معروف حدیثی که آن را آورده باشد، سند معروفی از پیامبر ندارد، نه سند صحیح و نه سند حسن.»
پس مناقشه ابنتیمیه دو بخش دارد:
1) عدم ورود در کتب معتبر.
2) اشکال سندی
جواب به ابنتیمیه
1) اولاً این روایت در بسیاری از کتب معتبر آمده است که از جمله:
الف) کتاب «الآحاد و المثانی» تألیف ابوبکر بن أبیعاصم. او کسی است که مورد وثوق عالمان اهل حدیث است و کتب او مورد تایید میباشد. ذهبی در مورد او میگوید: «حافِظٌ، کَبیرٌ، إمامٌ، بارِعٌ ...[3] او حافظ، بزرگ، امام و ... است.»
ب) کتاب «المعجم الکبیر» تألیف طبرانی که در مورد او گفتهاند: «کانَ اَحَدُ الائمة و الحُفاظ فی علم الحديث...[4] او یکی از امامان و حافظان در علوم حدیثی است.»
ج) کتاب «اسد الغابه» تألیف ابناثیر جزری که در موردش گفتند: «الشیخ، الاِمام، العَلّامَة، المُحَدّث...[5] او بزرگ، امام، علامه و محدث است.»
و در بسیاری کتب دیگر مانند تاریخ مدینه دمشق[6] و المستدرک علی الصحیحین[7] و غره آمده است.
درست است که این روایت در کتاب صحیحین نیامده است، ولی در منابع معتبر اهل سنت وارد شده است و عدم نقل آن در صحیحین نمیتواند دلیل قانع کنندهای بر عدم اعتبار روایت باشد.
2) از لحاظ سندی نیز این روایت مورد تایید خاص و عام محدثین اهلسنت قرار گرفته است. مثلاً:
الف) حاکم نیشابوری بعد از نقل این روایت در کتابش گفته است: «... هذا حدیث صحیح الاسناد و لم یخرجاه.[8] این روایت بر اساس شروط بخاری و مسلم صحیح است ولی آن دو، این روایت را در کتاب خود ذکر نکردند.»
ب) هیثمی در کتابش بعد از ذکر این روایت میگوید: «و رواه الطبرانی و إسناده حسن.[9] این روایت را طبرانی نقل کرده و سندش حسن است.»
هرچند که مطالب ذکر شده برای تایید صحت روایت کافی است، ولی برای تایید بیشتر به روایت صحیحی اشاره میکنیم که در صحیح بخاری آمده است و از لحاظ مفهوم با روایت مورد بحث یکسان است.
بخاری در کتابش آورده است: «إنَّ رَسُولَالله قال: فاطِمَةُ بَضعَةٌ مِنّی فَمَن أغضَبَها أغضَبَنی.[10] رسولخدا فرمودند: فاطمه پاره تن من است هر کس او را خشمگین کند مرا خشمگین کرده است.»
بنابراین طبق هر دو حدیث که مورد اتفاق بزرگان اهل حدیث است، خشم فاطمه (سلام الله علیها) خشم خداوند است و کسیکه مورد خشم حضرت زهرا (علیها السلام) واقع گردد، بلاشک مورد خشم و غضب خداوند قرار میگیرد.
پینوشت:
[1]. الآحاد و المثانی، ابوبکر بن ابی عاصم، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج5، ص363، ح2959
المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری،: ج3، ص167، ح4730
[2]. منهاج السنة، ابن تیمیه،:ج4، ص248
[3]. سیر اعلام النبلاء، ذهبی،:ج13، ص430
[4]. طبقات حنابله،قاضی ابی یعلی الفراء،: ج2، ص50
[5]. سیر اعلام النبلاء، ذهبی: ج22، ص354
[6]. تاریخ مدینة دمشق، ابنعساکر،:ج3، ص165، ح598
[7]. المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری،: ج3، ص167، ح4730
[8]. همان.
[9]. مجمع الزوائد و منبع الفوائد، هیثمی، : ج9، ص204
[10]. صحیح بخاری، محمد بن اسماعیل بخاری،: ج4، ص210، باب مناقب المهاجرین
نویسنده: محمد یاسر بیانی
افزودن نظر جدید