دیدگاه وهابیت در کلمهی توحید
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ وهابیان اعتقادات خود را بر پایهی ادعاهایی بنا کردهاند که نوع این ادعاها دلیل محکم و متقنی در پی ندارد.[1] یعنی یک قطعه از یک آیه یا روایت را برداشته و بر اساس آن مبنایی اعتقادی برای خود میسازند و بدان ملتزم میشوند، بدون اینکه صدر و ذیل آن را در نظر داشته باشند یا اینکه در پی این باشند که بدانند آیا حدیث یا آیهای که توضیح دهندهی این عبارت باشد آمده است یا خیر.
بحث فساد عقیدهی ایشان، تا اینجا به کسی جز خودشان لطمه نمیزند، ولی مشکلی که امروزه جهان اسلام را تهدید میکند و هر روز شاهد عواقب سنگین این مشکل در جایجای جهان اسلام و حتی دنیا هستیم، این است که وهابیان بر اساس این مبانی خود را موحد و مسلمان و خدا پرست قلمداد میکنند و هر که با این مبانی مخالفت ورزد را در سلک مشرکان و کفار به حساب میآورند.[2] هرچند این افراد از جملهی کسانی باشند که قائل به شهادتین هستند و به اصول دین پایبندند.
به عنوان نمونه کلام محمد بن عبدالوهاب است که میگوید: اینکه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به سوی مشرکان آمد و از آنها خواست که کلمهی توحید را بر زبان جاری سازند یعنی بگویند لا اله الا الله، مرادش معنای این کلمه بود نه لفظ آن.[3]
اشکال این است، کسی از مسلمانان نیست که بگوید پیامبر تنها آمده بود، التزام به لفظ این عبارت را از مردم بخواهد، قطعا همه معترفند، مراد از شهادت به یگانگی خدا، این است که در عمل و زندگی هم این را به منصهی ظهور برسانی. ولی این مبحثی جداست از آنچه محمد بن عبدالوهاب از این کلمه اراده کرده است. مراد واقعی او این است که چون سایر مسلمانان تنها به لفظ این عبارت اکتفا میکنند پس گویی اصلا شهادتین را به زبان جاری نکردهاند و کافرند.
در اینجا باید یک تفکیک بین اعتقاد قلبی و حکم ظاهری اسلام قائل شد. ما قطعاً باید به مفاهیم اسلام و محتوای شهادتین ایمان قلبی داشته باشیم ولی حکم اسلام این است که اگر کسی حتی به ظاهر، این لفظ را بر زبان جاری کرد با او معاملهی یک مسلمان بشود. یعنی دیگر کسی حق ندارد متعرض جان و مال و ناموس این شخص گردد.
شاهد این مطلب سیرهی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است که در زمان خود با منافقان مثل سایر مسلمانان رفتار میکرد. یعنی با وجود اینکه پیامبر به حال این مشرکان واقف بود ولی هرگز حکم به قتل ایشان صادر نکرد.[4]
پس چگونه وهابیان بر خلاف سنت پیامبر چنین میکنند و خود را مسلمان و پیرو سنت نبوی قلمداد میکنند. این در حالی است که بسیاری از مسلمانانی که به جرم همین عدم التزام به معنای کلمهی توحید، به دست وهابیان به خاک و خون کشیده شدهاند، مسلمان واقعی بودهاند نه منافق.
پینوشت:
[1]. شرط ورود به آیین وهابیت.
[2]. نقد نظریه وهابیت در تکفیر مسلمانان.
[3]. بن عبدالوهاب، محمد، کشف الشبهات، ص9، ناشر: وزارت ارشاد عربستان،1410ق.
[4]. مالکی، حسن بن فرحان، داعیا و لیس نبیا، ص 48، ناشر: مرکز دراسات تاریخی، اردن، 2004م.
افزودن نظر جدید