ریشههای یهودی شجرهنامه آل سعود
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مکه شهری آزاد است و همه مسلمانان میتوانند بدون هیچ محدودیتی از این مرکز عبادی بهرهمند گردند، و گروه خاصی نباید بر آن سیطره یابند، و منافع اقتصادی و سیاسی عظیمی که از حضور مسلمانان در این مرکز عبادی به دست میآید، باید به عموم مسلمانان برسد.
اما بیش از هشتاد سال است که خانوادهای بر کل عربستان مسلط شدهاند و نام خود را بر روی این کشور قرار دادهاند، و بر امورات مکه و مدینه مسلط شدهاند، و با استفاده از مراسم حج اقدام به تبلیغ فرقه خود ساخته وهابیت در میان مسلمین میکنند، و با وجود تمام بهرهبرداریها و سوء استفادهها از مراسم حج، قوانین خود را به جای قوانین اسلامی مورد عمل قرار میدهند و از امتیاز حج علیه کشورهای مخالف خود در امور سیاسی بهره میگیرند و به حاجیان کشورهایی چون سوریه و یمن اجازه حضور نمیدهند.
آنها با ممانعت از برگزاری مراسم برائت از مشرکین، هویت سیاسی و اجتماعی حج را به دلیل روابط محکمشان با آمریکا و غرب نادیده میگیرند و از سوی دیگر از تأمین امنیت جانی برای حجاج ناتوان هستند.
آل سعود که عربستان را متعلق به خاندان خود دانستهاند، را به ربیعة بن نزار بن معد بن عدنان و از بنی بکر بن وائل و بنی ذُهْل بن شیبان، انتساب دادهاند. پس از این که جدّ اعلای ایشان، محمد بن سُعود در درعیّه بر بنیاد تعالیم محمد بن عبدالوهاب حکومت این طایفه را تأسیس کرد، آنان را «آل سُعود» خواندند. نسبت سعود را چنین آوردهاند: سعود بن مُقرّن بن مَرْخان بن ابراهیم بن موسی بن ربیعة بن مانع مریدی.[1]
مانع[2] را از مشایخ قبیله بکر بن وائل دانستهاند که گفتهاند در قصبه دُروع از توابع طائف میزیست. او در سال 850 قمری، 1446 میلادی، به دعوت پسر عموی خود، ابن دِرْع که امیر منفوحه (قریهای در نجد که زادگاه و مسکن و مدفن اعشی قیس، شاعر جاهلی در آنجا بوده است.)[3] و حجر الیمامه[4] و جَزْعه، در نجد بود، نزد وی رفت و واحه المُلَیبید و الغُضَیَّه را از او به تیول گرفته به کشاورزی پرداخت. امّا مانع و پسرش به شیوه سایر مشایخ عرب خوی جنگجویی و تجاوز داشتند و گهگاه به قبایل همسایه حمله میبردند.
ربیعه به آل یزید تاخته، مردان آن قبیله را از دم تیغ گذراند و زنان و اموالشان را تصاحب کرد. پسر او هم که موسی نام داشت از راهزنان معروف نجد بود و در عهد او، آل سعود به صورت دستهای غارتگر در نجد شناخته شدند. ابراهیم دو پسر به نام وَطْبان و مُقَرِّن داشت که اوّلی سردودمان آل وطبان (ساکن زبیر نزدیک بصره) بود و دوّمی جدّ اعلای آل سعود است، که در نجد به سلطنت رسیدند. از احوال مُقرّن و نیاکان او تفصیلی در تاریخ باقی نمانده است. همینقدر میدانیم، سعود پسر مقرن نخستین فرد معروف این خاندان است که در درعیّه به امارت رسید. وی بر آل مَعْمَر که اخوال او بودند، تاخته اهالی درعیه را قتل عام کرد و آل مَعْمَر را به عُیَیْنَه متواری ساخت و خود در آن شهر به امارت نشست. او در سال 1140 قمری، 1727 میلادی در درعیه درگذشت و پسرش محمّد حکمران آن شهر شد.
واقعیت در ریشههای یهودی آل سعود
«مستر همفر» جاسوس مشهور انگلیسی طی سالهای ابتدایی قرن هجدهم در خاورمیانه برای نخستین بار به ریشههای آل سعود میپردازد که برخلاف ادعای عبدالعزیز و براساس اعتراف شجرهنویسان سعودی، اصل و نسب آنها به یک فرد یهودی به نام «ابراهیم موشه» میرسد.
اسناد به دست آمده درباره شجره آل سعود بر این نکته تأکید میکنند که در قرن نهم هجری مطابق با قرن پانزدهم میلادی، شخصی به نام «مانع احسایی» جد نخست آل سعود از قبیله یهودی «عنیزه» زمینی را در نجد عربستان به دست آورده و بعد از او نوه پسریاش به نام «موسی» با جنگ و کشتار و غارت، املاک بسیاری را برآن میافزاید. «ابراهیم موسی» یا «ابراهیم موشه»، پسر موسی نقش مهمی در شکلگیری آل سعود داشت که نوهاش به نام «مقرن سعود»، رأس این خاندان به شمار میآید.
مُردخای ابراهیم موشه و فرزندانش با تغییر نام و انتخاب اسامی عربی، خود را در میان مسلمانان جا زدند از جمله اینکه با پرداخت مبلغ سی و پنج هزار پوند مصری به «محمد امین تمیمی» مدیر کتابخانههای کشور سعودی در سال 1322 هجری قمری، آل سعود و آل عبدالوهاب را به نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) منسوب کردند.[5]
گرچه مبارزه با نظام سلطنتی سعودی در عربستان، مربوط به آزادی خواهان همین کشور میباشد، اما وظیفه مسلمانان برای تغییر در اداره امور حرمین شریفین، فشار بر حکومتهای به ظاهر اسلامی خود است که حکومتهای اسلامی به پا خیزند و در این راستا، تصمیم صحیحی بگیرند، و مرعوب این خاندان فاسد و عیاش نشده و یا با طمع مادیاتی که به آنان میرسد، دست از وظیفه اسلامی خود برندارند.
پینوشت:
[1]. صقرالجزیرة، احمد عبدالغفور عطار، بیروت: مطبعه الحریة، 1392ق، ج 1، ص 39.
[2]. همان، ص40.
[3]. معجم البلدان، حموی، بیروت: دار إحياء التراث العربی، 1399ق، ج 5، ص214.
[4]. همان، ص441 تا 447.
[5]. خبرگزاری فارس، شماره : 13910323000478، 91/03/23
دیدگاهها
محمد
1399/03/30 - 13:49
لینک ثابت
وهابیت یک چیز ساختگی است لعنت
سيد احمد خرمشخر
1400/01/17 - 10:11
لینک ثابت
يا ایها الذین امنوا لا تتخذوا
افزودن نظر جدید