اولیای امور بهائیت در مورد محفل و تجمع بهائیان نهایت زیرکی و استادی خود را بکار برده و برای استفاده کردن از مواد نافعه و قسمت های مفیده مجلس بیت العدل فکر دیگری نموده و بیت العدل را با حفظ جهات مفیده ی آن مبدل به عنوان محفل روحانی کرده اند.
محفل روحانی در تمام آبادی ها بلادی که دارنده نه نفر بهائی باشد لازم و اعضای این محفل مانند بیت العدل به انتخاب معین شده و تصویب رای تابع اکثریت آراء خواهد بود.
شوقی در لوح خود که خطاب به یاران ایرانی در (1341) قمری است می گوید: و کل چه در داخل و چه در خارج محفل باید اطاعت و انقیاد به اعضای محفل نمایند و تصویب و تایید اجرائاتش  را نمایند و لو رای اکثریت مخالف واقع و عاری از صواب باشد.
وظیفه ی محفل روحانی چنان که در گنجینه ی احکام می گوید: تربیت اطفال و محافظه ایتام و رعایت عجزه و نشر نفحات الله و شور در امور امری است. [1]
و کسی که با محفل روحانی مخالفت کند: از حق انتخاب در جامعه و عضویت محافل روحانیه محروم خواهد بود.
و از قول شوقی نقل می کند: چون مساوات حقوق رجال و نساء در این دور بدیع از تعالیم اساسیه است در حین انتخابات رجال و نساء از سن بیست و یک و مافوق آن هر دو حق ابدی رای را در انتخابات دارند.
انتخابات در هر سال یک مرتبه (اول عید رضوان که مصادف می شود با دوم اردیبهشت) صورت می گیرد و هر کسی باید اسامی نه نفر را در ورقه ی نوشته و بدون امضاء تسلیم محفل نماید. [2]
پس در تشکیل این محفل نتائج حسنه ای منظور گردیده است.
1- چون این محفل از خود اختیاری در قسمت تشریع و قانون گذاری ندارد، حکومت و سلطه ی شخص اول بهائی محفوظ مانده وشکستی بر مقام او وارد نخواهد آمد.
2- عایدات و اموالی که مخصوص بیت العدل است، به طور مستقیم به شخص اول بهائی (آن هم به تایید و فعالیت محفل) رسیده، او هم به نام سرپرست بیت العدل در مصارف خود صرف خواهد کرد.
3- و چون اعضای این محفل به جز تحمل زحمت و فعالیت و تنظیم امور و اجرای دستورات متوجه و تبلیغ امری کاری ندارند، از این نظر نیز منافع بسیاری عاید شخص اول بهائی شده و منظور و هدف قلبی او کاملا تامین خواهد شد.
ولی شخص اول بهائی نخواهد توانست به اعتراض ما پاسخ دهد.
ما می گوئیم: تشکیل بیت العدل اگر در این دین قرن نوزدهم به موجب صریح عبارت اقدس واجب و فرض بوده است برای چه تا مدتی تعطیل شده و تشکیل نمی شود؟
و اگر در قرن اول این ظهور حیرت افزا که دوره ی قدرت و تشعشع و  تسلط او است، موانعی از تشکیل آن موجود است؛ پس چگونه در دوره های بعد که رفته رفته انحطاط و ضعف پیدا خواهد کرد تشکیل خواهد شد؟
و اگر آن نه نفری که برای محفل روحانی انتخاب می شوند، صلاحیت عضویت بیت العدل را ندارند پس اعضای بیت العدل از کجا و در کجا انتخاب خواهند شد؟
و آیا خدای اقدس نمی دانست که تشکیل بیت العدل به این زودی ها صورت نگرفته و مقتضی برای تشکیل آن پیدا نخواهد شد؟ و در این صورت چرا مردم بی چاره را در این مدت بلا تکلیف گذاشته و اسباب بدبختی و گمراهی آنان را فراهم آورد؟
اینست که بر مسخره و خرافی بودن قوانین بهائیت و بر مرض و غرض شخص اول بهائی متوجه می شویم.

پی نوشت :

1- صفحه 45

2- صفحه 46