عدم تناقض در دین

  • 1392/02/23 - 18:05
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ انسان برای آنکه بتواند بفهمد که دینی بر حق است یا نه باید ببیند که آیا حقیقت آن دین بیش از یک چیز است؟ و آیا بین حرف ها و یا بین سخنان و اعمال رهبران آن دین تناقضی وجود دارد یا نه؟ سید علی محمد باب کتابی تالیف کرده و آن را هم شأن قرآن مجید می داند، اما این کتاب دارای تناقضات و اغلاط زیادی است.
bayan

حقیقت هرقضیه بیش از یکی نیست.
صدق هر کلامی یک رنگ بیشتر ندارد.
حقیقت هر مطلب یکی است، و شخص حقیقت پرست چون حقیقت را دریافت هیچگونه تزلزل و اضطراب و اختلاف نظر در خود نمی بیند.
آدم راستگو برای همیشه یکنواخت سخن میگوید، ولی دروغ گویان حافظه نداشته و لحن کلام خود را عوض می کنند.
پریشان گوئی و اختلاف در گفتار و اظهارات متناقض علامت دروغ گفتن و تقلب بوده و در محکمه و دادسراها از همین راه اشخاص نادرست و خیانتکار و دزد را محکوم می کنند.
اینست که می گوئیم: مرد حق و مخصوصا کسی که از جانب خداوند برانگیخته میشود نباید حرف های مختلف و اظهارات متناقض داشته باشد.
و همچنین است کتاب آسمانی که نباید محتوی سخنها و مطالب ضد و نقیض باشد.
خداوند در قرآن می فرماید: افلا یتدبرون القرآن ولو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا (نساء/ 82)- آیا در آیات و مطالب قرآن تدبر و تحقیق نمی کنند تا بدانند که اگر از جانب بشر بود اختلاف زیادی در آن دیده میشد.
و همچنین ما اگر قرآن مجید را که کتاب آسمانی پیغمبر اسلام است از نظر توحید، از نظر نبوت، از نظر حشر و نشر، از نظر معارف و حقایق الهی تحت بررسی و دقت قرار بدهیم، کوچکترین اختلاف و تناقضی در آن نخواهیم یافت.
قرآن می گوید: خدای شما یکی است، آفریننده ی جهان یکی است بسوی خدای یگانه متوجه باشید، تنها در مقابل خدا عبادت و خضوع کنید، همه تحت فرمان و حکومت خداوند متعال هستند، همه بنده ی ذلیل و فقیر و محتاج و مخلوق او هستند، انبیای خدا و همه ی مرسلین بندگان دین محمد است (و روی این لحاظ در همین کتاب گفته های او طبق قوانین اسلام است) پس سرعت کنید بسوی بهشت و رضوان اکبر.
و در مقابل این اظهار و این تمایل پس از چند سال که شروع به تالیف کتاب بیان می کند، به اندازه ای اسلام و آثار اسلام را طرد و طرح می کند که حتی اموال و دارائی مسلمین را نیز مباح می داند.
سید باب در  بیان می گوید: در این ظهور حلال نیست بر غیر مومنین بحق آنچه ماینسب به ایشان است الا آنکه داخل در ایمان گردند که آنوقت حلال می گردد. (1)
و در باب عاشر از واحد رابع به اندازه ای بر نوشته های خود و بر مقام خویشتن مغرور گشته است که خود را از علوم متداوله بی نیاز دیده و رعایت قواعد ادب و قوانین منطق و اصول و فقه را لازم ندانسته و می گوید: چه احتیاج است او را به این شئون و حال آنکه خداوند به او قدرتی عطاء فرموده و نطقی که اگر کاتب سریعی در منتهای سرعت بنویسد در دو شب و روز که فصل ننماید مقابل یک قرآن از آن معدن کلام ظاهر می گردد که اگر اولوا الافکار ما علی الارض جمع شوند قدرت بر فهم یک آیه از آن را ندارند چگونه بر اتیان یا بر تکلم و عرفان، اینست موهبت الهی در حق من یشاء کیف یشاء بما یشاء لما یشاء.
در این کلام مطالب غریبی ذکر می کند.
1- احتیاجی به علوم متداوله ندارد.
2- در دو  شبانه روز نظیر یک قرآن را می نویسد.
3- متفکرین جهان نتوانند یک آیه ی آنرا بفهمند.
4- او، من یشاء کیف یشاء بما یشاء لما یشاء است.
آری سید باب در نوشته ها و گفته های خود کوچکترین تعقل و تدبری ننموده و بدون مطالعه و تحقیق شروع به نوشتن و گفتن می کرد.
سید باب روی تشخیص ناقص خود باور کرده بود که نوشته های مغلوط او با آیات کریمه ی قرآن مجید برابری می کند.
سید باب رسول اکرم صل الله علیه و آله و سلم را به خود مقایسه نموده و قرآن مجید آسمانی را نظیر کتاب بیان خود دانسته و روی این عقیده خام و باطل می گفت:من می توانم نظیر قرآن را در دو شبانه روز بنویسم.
او هنوز نمی دانست که قرآن نوشتنی و گفتنی نبوده و جمع و تالیف و ترکیب آن از اختیار و عهده بشر خارج است.
این سخن خود دلیل است که نوشته ی سید باب ساخته شده افکار خام و آثار اندیشه های مغز خود او است.
این سخن خود با دعوی سید باب تنافی کلی و تناقض اساسی داشته و الهی بودن او از ریشه بر می افکند.
و سید باب می گوید: و اذا سمعتم قولا من الذکر الاکبر علی الحق الخالص من غیر القواعد الباطلة الشیطانیة فی ایدیکم فلا ترد و الحق فانه الملک لله یتصرف کیف شاء کما شاء (2)- چون از سید باب کلامی بر خلاف قواعد متداوله شیطانیه شنیدید آنرا رد نکنید زیرا که ملک جهان برای پروردگار است و او به هر نحوی که بخواهد در ملک خود تصرف می کند.
و به موجب این سخن عدل و نظم در کارهای خداوند متعال معنی ندارد، و هم میزانی برای حق و صدق مدعی رسالت نمی توانیم پیدا کنیم و هر شخصی ممکن است چند جمله ی مغلوطی (لفظا و معنا) به عنوان وحی و آیه اظهار کرده، و بگوید در کارهای خدا قاعده و میزانی نیست، مخصوصا روی مبنای سید باب که علامت نبوت را تلفظ به آیات قرار داده است.
و ضمنا معلوم میشود که فعال بما یشاء و کیف یشاء و لما یشاء بودن ایشان در قسمت تصرفات در قواعد و قوانین علمی است و ایشان می توانند بر خلاف دستور زبان دستور ادب قانون منطق کلیات و قواعد فلسفه سخن گویند: زیرا کلمات ایشان از جانب مالک جهان است و او به هر نحو از تصرفی که بخواهد قادر است.
درست این سخن نظیر آنست که شخصی صد نفر کارگر و رعینی داشته باشد، و برای ترتیب امور و تنظیم کار تعیین وظائف آنان نماینده ی از جانب خود معین می کند و این نماینده از جهت زبان و از لحاظ منطق و از نظر آداب و عادات و افکار نقطه ی مقابل آن جمعیت بوده و با همان منطق و زبان و طرز فکر خود می خواهد دستورهائی برای آنان بدهد.
آیا ممکن است در این صورت حسن تفاهمی ایجاد بشود؟ آیا دیگران به این عمل نخواهند خندید؟ آیا از این راه می توان آرامش و نظم و عدالت ایجاد کرده و هر مقصدی را که انسان داشته باشد تامین نمود؟ آیا این عمل تناقض گوئی نیست؟
و در لوحی که (3) خطاب به صبح ازل (ثمره) است می گوید: الله اکبر تکبیرا کبیرا هذا کتاب من عند الله المهیمن القیوم الی الله المهیمن القیوم قل کل من الله یبدئون قل کل الی الله یعودون هذا کتاب من علی قبل نبیل (مطابق است با محمد-92) ذکر الله للعالمین قل کل من نقطة البیان لیبدئون ان با اسم الوحید فاحفظ ما نزل فی البیان و امر به فانک لصراط حق عظیم.
باز  (4) گوید: ان یا اسم الرحیم فاشهد بان الله لو یزل کان حیا باقیا دائما و لایزال لیکونن مثل ما قد کان یبدء الامر من الله و یرجع الامر الی الله و ان المر ینتهی الی اسم الوحید لان ظهوره بنفسه حجة و من بعده ان اظهر الله بمثله ذا حجة فینتهی الیه و الا الامر بید الشهداء فی البیان الذین هم عن حدود مانزل فی البیان لایتجاوزون...الخ.
از این کلام نیز مطالبی استفاده می شود.
1- سید باب خدای مهیمن و قیوم است.
2- صبح ازل نیز خدای مهیمن و قیوم است.
3- موجودات از سید باب آفریده شده و بسوی او نیز برگشت و رجوع خواهند کرد.
4- صبح ازل صراط بزرگ و حقی استکه ماموریت دارد کتاب بیان را حفظ کرده و مردم را به آن کتاب دعوت نماید.
این سخن نیز با مقام رسالت و نمایندگی او کمال تناقض و تنافی را داشته و از جهات متعدد با دعوی سید باب سازگار نیست. و ضمنا متوجه باشید که این توقیع که درباره ی صبح ازل است دعوی های میرزا بهاء را نقش بر آب و بکلی پوچ و باطل می کند.

 

پی نوشت :

1- بیان، باب خامس از واحد خامس

2- احسن القصص در سوره (86)

3- للثمرة  صفحه 11 لوح 2

4- للثمرة صفحه 34 و لوح 4
 

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.