امی بودن سید باب

  • 1392/02/05 - 23:47
بهائیان بسیار کوشش کردند که سید باب را امی و بی سواد معرفی کنند، اما آنطور که در تاریخ آمده سید باب دارای اساتیدی بوده و آنان عبارتند از: شیخ عابد (دایی سید باب)، ملا محمد صادق خراسانی، سید کاظم رشتی.
bab

بهائیان تا ممکن بود اهتمام و کوشش نموده، و خواسته اند امی بودن و بی سوادی او را اثبات کرده و سخن ها و نوشته های او را آسمانی و از جانب خداند متعال بدانند.
عبدالبهاء در مقاله ی سیاح (ص6) گوید: و چون در میان مردم مشهور به عدم تعلیم و تعلم بوده و در نظر ناس این قضیه خارق العاده جلوه کرده بعضی ناس به او گرویدند.
و در مقاوضات (ص19ص23) گوید: در میان طائفه ی شیعیان عموما مسلم است که ابدا حضرت (سید باب) در هیچ مدرسه ای تحصیل نفرمودند و نزد کسی اکتساب علوم نکردند و جمیع اهل شیراز گواهی میدهند با وجود این به منتهای فضل در میان خلق ظاهر شدند و با آنکه تاجر بودند جمیع علمای ایران را عجز فرمودند.
و در کواکب دریه (ص30) اصل تحصیل سید را نتوانسته انکار نماید و می نویسد: حاجی سید جواد که از تلامذه سید رشتی بود می گوید در خانه خال سید علی محمد بودم که وی را ملاقات نمودم و او از مکتب آمده و مشتی کاغذ در دست داشت، پرسیدم این کاغذها چیست؟ گفت این ها صفحات مشق من است، و چون به خطوط او نگریستم نهایت حیران شدم از خوبی و متانت خط که کسی را باور نمی افتاد که خطی بدین خوشی و مطالبی بدین دلکشی از کودکی هشت نه ساله باشد، و آنچه مسلم است محل تحصیل ایشان مکتب شیخ عابد بوده.
و در صفحه (34) گوید: و با اینکه تحصیلات ایشان منحصر بود به همان تحصیلات مختصری که در مدرس شیخ عابد کرده بود معذلک عبارات رائقه و کلمات لائقه از قلم وی جاری شد.
و در صفحه (39) می نویسد: چون ملاحسین بشروئی سید باب را در محضر سید رشتی دیده و استعاراتی از سید در هر موضوع شنیده بود و فقط برای تزهد و تعبد دوستی او ارادت مختصری به نقطه اولی داشت لهذا در شیراز بیش از همه ایشان را زیارت می کرد.
آری آنچه مسلم است، سید باب تا شیراز و بوشهر بود، خواندن و نوشتن را به نحو کامل یاد گرفته و به واسطه ی مصاحبت و استیناس او با تلامذه و اصحاب احسائی (مخصوصا شیخ عابد معلم که از تلامذه شیخ بود) کلیات مطالب و مبانی شیخیه را در دست داشته، و روی همین علاقه هم به عتبات مسافرت کرده و مدتی در درس سید رشتی حاضر شد.
و چون علاقه ی مفرطی هم و به علوم غربیه (کیمیا و حروف و ریاضت و تسخیر) داشته و پیوسته در این رشته هم زحمت می کشید از این لحاظ نیز طرف توجه و مورد عنایت و علاقه ی جماعت شیخیه واقع گردید.
مرحوم تنکابنی در قصص العلماء (ص50) می نویسد: فرقه دیگر از متابعان شیخ احمد بابیه می باشند و رئیس ایشان میرزا علی محمد شیرازی است که او دعوی بابیت می کرد و می گفت من نائب خاص حضرت صاحب الزمان هستم و او در نزد حاجی سید کاظم تلمذ می نمود و در همان زمانی که مولف کتاب در عتبات مشرف بودم و چند وقتی به درس حاجی سید کاظم می رفتم میر علی محمد هم به درس او می آمد و قلم و دواتی به همراه داشت و هر چه سید کاظم از رطب و یابس می گفت او در همان مجلس درس می نوشت.
و این قسمت هم مسلم است که، دعوی سید باب در مرتبه اول و همچنین توجه اصحاب شیخ و سید رشتی به او، از نظر رکن راجع و شیعه کامل بودن و وساطت در میان شیعه و امام بوده است.
اینست که اصحاب سید رشتی پس از فوت او، متفرق و پراکنده شده و شب و روز در جستجوی شیعه کامل و تعیین رکن رابع بوده، و جمعی از حاجی خان کرمانی و جمعی از میرزا حسن گوهر و عده ای از سید باب و جماعتی از شیخ باقر پیروی کردند.
در جلد سوم اظهار الحق (مربوط به ص 263) کلیشه ای از خط سید باب چاپ کرده و در آن نامه که پیش از اظهار بابیت به یکی از دوستانش نوشته است، می گوید: شرح احوال به نهج عریضه قبل است که مع کتاب شرح الزیارة (شرح زیارة احسائی) انفاذ گشته و از قطع عروج سید جلیل اعلی الله مقامه که اشاره فرموده بودید جمیع ارکان وجود قمیص حزن پوشانیده، اف علی عیش الدهر بعده آه ثم آه من صعوده الی الملا الاعلی لم یر الدهر فی انفس الشیعه نفس مثله قط...الخ.
و در صفحه (116) در ضمن شرح حال ملا حسین بشروئی می نویسد: جناب ملاحسین به کربلا عودت کرده و از انتقال سید به جهان بالا خبر یافته به غایت متاثر و محزون گردید و چون دانست که در کربلا و بلاد دیگر ایران حاجی محمد کریم خان و عده ای از اعاظم علماء شیخیه بساط دعوت و ریاست گسترده اند و هر یک جمعی را به تبعیت و اطاعت خود آوردند با وجود اینکه خود احاطه به اسرار و مقاصد شیخ و سید داشت با خضوع و اخلاص تمام قدم همت و دقت در طریق تجسس احوال و آزمایش مدعیان نهاد و رنج سفر بر خود هموار نموده به تفحص و طلب من له الحق به اتفاق بعضی یاران راه فارس پیش گرفت و مقدم بر کل در شیراز به محضر حضرت باب رسیده فائز به اعلی المقام گردید و به درجه رفیعه اول من آمن و حرف حی نخست و باب الباب نائل گردید.
و در نقطة الکاف (ص106س3) می گوید: جواب فرمودند (سید باب) که طلعت محبوب خود را به چه ترتیب شناسی عرض نمود (بشروئی) به نقطه علم که در  وجه کمالش ظاهر بوده باشد، پس آن صاحب گنج علوم ربانی تفسیری بر حدیث جاریه نوشته بودند اظهار فرمودند که ملاحظه فرمائید که صاحب این بیان را بوئی از مطلوب شما در بر هست چونکه آن تشنه آب حیات نظرش به آن چشمه حیات او فتاد چهره منظور را در مرآت نظر اول ناظر گردید.
پس معلوم می شود جناب سید باب دعوی خود را مستند به تالیف رساله که در شرح حدیث جاریه بوده است، نموده، و هم ملا حسین بشروئی که اولین مومن از حروف حی است، از نقطه نظر علم و دانش به او گرویده، و از دیدن شرح حدیث جاریه منظورش تامین شده است.
و ما از مطالعه ی این کلمات ( نوشته های خود این جماعت) با قطع نظر از دلائل خارجی و گفته های دیگران می فهمیم که سید باب و میرزا بهاء به همان اندازه که تظاهر علمی داشته و آثاری از خود باقی گذاشته اند همین قدر نیز تحصیل علم و کسب دانش نموده اند.
و ما آثار دقیق و مطالب برجسته در نوشته های باب و بهاء ندیده ایم تا محتاج به اثبات فضل و دانش بیشتری برای آنها باشیم.
باز در جلد سوم ظهور الحق (ص147) می گوید: و همه اهتمام و اصرار داریم که به تحصیل علوم پرداخته سبب سرفرازی خاندان ما گردد و ایشان نمی پذیرند. آخوند گفت: (مقصود از آخوند ملا محمد صادق خراسانی است که در کربلا از تلامذه ی سید رشتی بود) اگر وی را به شیراز نبرید ملتزم می شوم که مامول شما را قبول فرموده به تحصیل مشغول گردد و حال مسرور گشته چنین گفت با اینکه مفارقت ایشان بر کل بستگان خصوصا بر والده شان بسی صعب و دشوار است به موجب تعهد شما راضی شده تنها به شیراز بر می گردم و پس از چند روز بشیر از رفت و آن بزرگوار در کربلا ماند.
و از این عبارات نیز معلوم می شود که: سید باب در اوئل اقامت خود در کربلا از ملا محمد صادق استفاده کرده و پیش او تحصیل علم می نمود و سپس که به مذاق و مطالب سید رشتی آشنا گشته است به حوزه ی درس او هم حاضر می شده است.
و این قسمت هم معلوم باشد که : تحصیلات شیخیه مانند اخباریین در نهایت سادگی بوده، و چون محتاج به مقدمات دیگر نبوده، در مدت کمی صورت می گرفته است، و مخصوصا شیخیه که تحصیلاتشان منحصر به دانستن مطالب مخصوصه ی شیخ احسائی و سید رشتی بوده است.

 

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.