تأثیر پذیری بابیت از غلات

  • 1392/10/03 - 01:11
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ علی محمد باب ادعاهای بسیاری را در کارنامه خود ثبت کرد که از جمله آنها ادعای بابیت است. می توان برای ادعای بابیت که دومین ادعای علی محمد است، زمینه های فراوانی شمرد که از جمله نقش غلو و غالیان شیعه است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ علی محمد باب ادعاهای بسیاری را در کارنامه خود ثبت کرد که از جمله آنها ادعای بابیت است. می توان برای ادعای بابیت که دومین ادعای علی محمد است، زمینه های فراوانی شمرد که از جمله نقش غلو و غالیان شیعه است.

در باره پیشینه باب و بابیت، جالب است که بدانیم، از صدر اسلام تا کنون، هیچ گاه شیعیان قائل به باب برای ائمه اطهار «علیهم السلام» نبوده اند و در هیچ کلامی از ائمه معصومین (علیهم السلام) و کتابی از کتب رجالی نیز به کسی عنوان «باب» داده نشده است، بلکه این تفکر، ریشه در اندیشه غالیان شیعه دارد.

کشی در رجال خود، از کسانی چون علی بن حسکه و قاسم یقطینی و محمد بن فرات و ابن بابا نام برده که ضمن نشر افکار انحرافی، مدعی بابیت امام عسکری و امام رضا (علیهم السلام) نیز بودند، ولی ائمه اطهار (علیهم السلام) به شدت از آنان انتقاد کرده و شیعیان را از تماس با ایشان بر حذر داشته اند.[1]

در این مقاله، پیشینیه باب و بابیت را در کلام ائمه «علیهم السلام» و کتب رجالی و اندیشه غالیان شیعه بررسی می کنیم تا برای شما روشن شود که بابیت علی محمد شیرازی متأثر از غلات است:

1. عنوان «باب» در کلام ائمه اطهار «علیهم السلام» و عبارات محدثان و رجالی ها در جهت منفی به کار رفته و بر این اساس است که کسانی چون نمیری و شلمغانی را مدعی بابیت خوانده اند و نواب اربعه را عموماٌ با عنوان «سفرا» و «وکلا» خوانده اند. از باب همین انحراف است که نصیری های سوریه نیز مدعی بابیت برای امام هستند.[2]

2. حسین بن همدان خصیبی نیز که به شدت مورد نکوهش است[3] در کتاب مهم خود، یعنی «الهدایه الکبری فی تاریخ الائمه» کسانی را به عنوان «ابواب» معرفی می کند که حاملان اسرار و علوم ائمه «علیهم السلام» بودند.

3. «باب» یکی از مراتب اسماعیلیه محسوب می شده که در دوران پیش از ظهور دولت فاطمی رایج بوده است.[4]

4. رکن رابع یا همان واسطه میان امام و مردم جایگاهی است که سران شیخیه ابداع کردند و بدون واسطه به شاگرد این مکتب، یعنی علی محمد باب رسیده است.[5]

در مجموع عنوان باب و بابیت تنها در غلات شیعه مطرح بوده و پیوسته مورد نکوهش ائمه (علیهم السلام) قرار گرفته است و از غالیان -اسماعیلیه یا شیخیه- به علی محمد شیرازی رسیده است، زیرا بابیت باب، همان بابیت اسماعیلیه است که در شیخیه با عنوان «رکن رابع» شناخته می شود.

 

پانوشت:

1. رجال کشی، ش 997- 998 و 1048.

2. دانشنامه جهان اسلام، ص 12.

3. حسین بن همدان خصیبی به دلیل گرایش های انحرافی و دفاع از غالیانی چون ابو الخطاب و محمد بن نصیر به شدت مورد نکوهش است. پیشین، ص 11.

4. رجال کشی، ص 322 و 455.

5. دانشنامه جهان اسلام، ص 17.

 

دیدگاه‌ها

حیف است که سایت به این خوبی که می تواند گوشه های تاریک تاریخ ادیان و اعتقادات آنها را روشن کند، با ارائه شواهد تاریخی درست ، نتیجه ای نادرست بگیرد. شواهد مطرح شده در باره بابیت افراد غالی چه ربطی به بابیت سید باب داشت؟ فرض کنید این همه پیامبر درو غین آمدند و به دروغ ادعای رسالت کردند، آیا رسالت الهی با اینها بد می شود؟ این مقاله در موارد زیر ایراد دارد: 1. سید باب خود را بابی دانست که از آن باب باید به خداوند رسید . ما هم در مقام تحقیق کار به درست یا نادرستش نداریم. اما ما در دعاهای خودمان خطاب به ائمه داریم السلام علیک یا باب الله الموتی عنه. ایا این دعاها هم، همه از غلات است؟؟ سید باب در تفسیر سوره کوثر آنهائی که وی را باب امام دوازدهم می خواندند، حتّی کافر خوانده است و معتقد است که هیچگاه ادعای بابیت خاصه امام عصر را نکرده است. 2. هیچ ربطی بین بابیت سید باب با اسماعیلیه موجود نیست. کلاً بابیه ادامه اسماعیلیه نیست بر اساس مصرّحات تاریخی 3. رابطه ای بین عقاید سید باب با غلات وجود ندارد چرا که در بیان فارسی به صراحت ذکر شده است که خاک ما قبض من النقطه(یعنی خودش) را در یکی از حرمین دفن کنند و بر آن بنائی از مرآت بنا نهند تا اینکه مردم به چشم خویش ببینند که نقطه بیان مخلوق بوده و مرزوق و در حق او بیش از این حکم نکنند 4. سید باب در اواخر کار خویش به روشنی توضیح داد که چون اذهان مردم آماده شنیدن حرف من نبود، مطالب را با تنزل بیان کردم تا مستوحش نگردند از امر جدید. یعنی به جائی اینکه خود را پیامبر بنامد، گفت من حامل حرف خداوندم و اگر در انتظار مهدی موعود خود هستید، من به منزله دری هستم که از آن می توان به وی رسید که گفتیم بعدها توضیح داد که به علت ضعف عقول مردم اینها را گفتم. اینکه خودش آن را انکار کند و شما به زور به وی بچسانید، شیوه ای درست در نگارش مقاله نیست.

دوست عزيز، سلام ما پيشينه ادعاي بابيت را آورديم و گفتيم حرف باب تازه نيست و خيلي ها قبلا گفته اند. در ضمن ادعاي بابيت علي محمد باب در منابع معتبري وجود دارد كه قابل انكار نيست، حال چرا ايشان ادعاي خود را تكذيب مي كند يا بحث كفر معتقدين را مطرح مي كند، الله اعلم. البته شما در شما 2 نوشته خودتان هم بخوانيد، خود شما هم از بابيت باب نوشته ايد، پس بر اساس نوشته باب شما كافر هستيد. درباره ادعاي بابيت هم عرض كرديم پيشينه در اسماعيليه دارد، نگفتيم بابيت ادامه اسماعيليه است...، ولي ادعا همان ادعاست. بابيت ادامه اسماعيليه نيست، ولي ادعاي بابيت ريشه در غلاتي چون اسماعيليه دارد. درباره دفن كردن باب و بارگاه درست كردن براي او هم بايد بدانيد كه ديگران در حق باب ادعاي الوهيت نكردند، خود اوست كه با ادعاهاي غاليانه روز به روز از نردبانادعا بالا مي رفت و از بابيت تا الوهيت ادعا كرد. در باره ادعاي نفهم بودن مردم هم كه باب از براي توجيه نردبان ادعاهاي خود بيان كرده است، بايد بدانيد كه هزاران سال پيش از او، پيامبراني آمده اند و هيچ يك هر روز يك ادعا نكردند، از روز اول گفتند ما پيامبريم و تمام. هيچ امامي ادعاي نبوت نكرده است. هيچ پيامبري هم ادعاي الوهيت نكرده است، پس نفهم فرض كردن مردم، توجيه خوبي براي فرار از كثرت ادعاها براي باب نيست.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.