وهابیت و کتمان احادیث صحیح فضائل اهل بیت (ع)
یکی از مواضعی که وهابیت را دچار چالش نموده و عناد و دشمنی ایشان را نسبت به اهل بیت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و به خصوص شیعیان دو چندان نموده ، احادیث صحیح و غیر قابل انکاری است که شیعه و سنی آنها را متواترا از رسول خدا صلی الله علیه و آله در فضائل و مناقب امیر المومنین علیه السلام نقل کرده اند .
در این میان تنها حربه وهابیت برای مقابله با این احادیث و یا به عبارتی جلوگیری از نشر فضائل اهل بیت علیهم السلام ، انکار و رد آن احادیث از اساس و اعتراف به جعلی بودن آنها بوده است .غافل از اینکه ایشان احادیثی را انکار نموده اند که حتی بسیاری از علمای بزرگ اهل سنت انها را در کتب معتبرشان نقل کرده و به صحتشان اعتراف نموده اند .
این گونه اقدامات وهابیت حاکی از دو امر مهم است
الف : مقابله با نشر فضائل اهل بیت و به خصوص امیر المومنین و به عبارتی مقابله با تشیع به هر قیمتی که ممکن باشد ، حتی اگر به قیمت انکار ، کتمان و یا تحریف احادیث صحیح نبوی باشد .
ب : تلاش در جهت حق جلوه دادن فرقه وهابیت حتی به قیمت مخالفت با گفتار علمای بزرگ اهل سنت و یا مخالفت با اجماع ایشان در برخی موارد .
پرچمدار این حرکت انحرافی در وهابیت کسی نیست جز نظریه پرداز ایشان یعنی ابن تیمیه حرانی .
ابن تیمیّه با بغض و كینه اى كه نسبت به امیرالمؤمنین علیه السلام دارد براى تكذیب فضایل و مناقب آن حضرت به راحتى دروغ مى گوید و احیاناً در این میدان، مبارز نیز مى طلبد
برای روشن تر شدن این مدعا بهتر است به این نمونه ها توجّه كنید:
دو حدیث نقل شده است كه در نخستین حدیث، پیامبر اكرم صلى اللَّه علیه وآله با اشاره به امیرالمؤمنین فرمودند:
هذا فاروق امّتی ، این (على)، جداكننده حقّ و باطل در میان امّت من است.
حدیث دوم: این كه بسیارى از صحابه پیرو فرمایش پیامبر مى گفتند:
ما كنّا نعرف المنافقین إلّاببغضهم علیا، ما، منافقان را جز با این علامت كه با على دشمن بودند، نمى شناختیم.
ابن تیمیّه در مورد این دو حدیث چنین مى گوید:
حدیث شناسان و كسانى كه اندك آگاهى از حدیث دارند، شك ندارند كه این دو حدیث جعلى است و به دروغ آنها را به پیامبر صلى اللَّه علیه وآله نسبت داده اند. هیچ یك از این دو حدیث در هیچ كدام از كتابهاى قابل اعتمادى نیامده است؛ بلكه هیچ كدام اصلًا سند شناخته شده اى ندارد (!) (1)
شگفتا كه وی در ادامه مى افزاید: هر كس بتواند این دو حدیث را با سند صحیح از افرادى كه معروف به راستگویى هستند بیاورد، ما قانع مى شویم و آن را از هر طایفه و مذهبى كه باشد مى پذیریم.
معناى این سخن آن است كه حتّى اگر شیعیان هم آن را نقل كرده باشند، او مى پذیرد.
آن گاه مى گوید:
ما دلیل داریم كه هر دو حدیث دروغ است و جایز نیست آنها را به پیامبر صلى اللَّه علیه وآله نسبت دهیم.
حال برای روشن شدن کذب ادعای او به سراغ راویان این دو حدیث مى رویم.
حدیث «هذا فاروق امّتی» را پنج نفر از صحابه نقل كرده اند که عبارتند از: سلمان فارسى، ابن عباس، ابوذر، حذیفه و ابولیلى.
هم چنین بسیاری از محدّثان و حافظان بزرگ اهل سنّت نیز به روایت آن پرداخته اند که از میان ایشان می توان به افرادی چون طبرانى، بزّار، بیهقى، ابونعیم اصفهانى، ابن عبدالبر، ابن عساكر، ابن اثیر، ابن حجر، محبّ طبرى، مناوى، متّقى هندى اشاره نمود.
ابن تیمیّه ادّعا كرد كه این حدیث در هیچ یك از كتابهاى مورد اعتماد نیامده است؛ در حالى كه این حدیث در: مسند بزّار، المعجم طبرانى، تاریخ مدینة دمشق، الإستیعاب، أُسد الغابه، الإصابه، مجمع الزوائد، كنز العمّال، فیض القدیر، الریاض النضره، ذخائر العقبى فى مناقب ذوى القربى (2) موجود است.
این حدیث با سند صحیح در روایت طبرانى در المعجم الكبیر و غیر آن آمده است.
روایت دوم را هم كه اصحاب پیامبر مى گفتند: «ما، منافقان را تنها با دشمنى و بغض على مى شناختیم»، این افراد نقل كرده اند:
ابوذر، عبداللَّه بن مسعود، عبداللَّه بن عباس، جابر بن عبداللَّه انصارى، ابوسعید خُدرى، انس بن مالك و عبداللَّه بن عمر.
از جمله راویان این روایت نیز عبارتند از: احمد بن حنبل، تِرمذى، بزّار، طبرانى، حاكم نیشابورى، خطیب بغدادى، ابونعیم اصفهانى، ابن عساكر، ابن عبدالبرّ، ابن اثیر، نَوَوى، هیثمى، محبّ طبرى، ذهبى، جلال الدین سیوطى، ابن حجر مكى، متّقى هندى و آلوسى (3).هم چنین یکی از سندهاى صحیح این روایت كه در مسند احمد آمده این گونه است: احمد بن حنبل گوید: اسود بن عامر، از اسرائیل، از اعمش، از ابوصالح، از ابوسعید خُدرى براى من نقل كرد كه ابوسعید مى گفت: كنّا نعرف منافقی الأنصار ببغضهم علیّاً؛ ما، منافقان انصار را از دشمنى با على مى شناختیم. احمد بن حنبل این روایت در مناقب الصحابه نیز آورده است.(4)
این ها تنها نمونه هایی بود برای اثبات این مدعا که وهابیت و در راس آن ها ابن تیمیه به دلیل بغض و کینه و عنادشان نسبت به اهل بیت رسالت و به خصوص امیر المومنین علیه السلام حاضر به قبول و پذیرش هر حدیثی که منقبت و فضیلتی را برای ایشان ثابت نماید نبوده و فورا آن را انکار یا تکذیب می نمایند . از این نمونه ها در کتاب منهاج السنه ابن تیمیه فراوان به چشم می خورد .
منابع:
1- منهاج السنه 4/286و290
2-المعجم الکبیر 6/269 - کنز العمال 11/611 - فیض القدیر 4/358 - مجمع الزوائد 9/102 و دراسات فی منهاج السنه 304 و 306
3-مناقب علی بن ابیطالب از کتاب مناقب الصحابه شماره 979- سنن ترمذی 5/593 - المستدرک علی الصحیحین 3/129 - الاستیعاب 3/1110 - ذخائر العقبی 92 - مجمع الزوائد 9/132 - المعجم الاوسط 2/328 و 4/264 و تاریخ مدینه دمشق 42/285 و 374
4- این کتاب با تحقیقات تازه در این اواخر از انتشارات دانشگاه ام القری مکه منتشر شده است . محقق ان که خود سنی مذهب است بعد از ذکر این حدیث می گوید : سند حدیث صحیح است. مناقب الصحابه ش 979
افزودن نظر جدید