تحری حقیقت در اسلام و بهائیت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ چون عقیده ی بهائیان بر اینست که میرزا بهاء متکلم طور و مشهود حق بوده و مسلک و کتاب او تا صد هزار سال امتداد خواهد داشت، خوب است در پیرامون کلیات و اصول تعلیمات جناب میرزا بهاء هم بحث مختصری نموده تا مخاطبین از این جهت روشن شوند.
در مکاتیب عبدالبهاء گوید: از جمله تعالیم تحری حقیقت است که باید به کلی تقالید را فراموش کرد و سراج حقیقت را روشن نمود. [1]
این امر یکی از امور فطری است که: در تمام ملل و در همه ادیان مورد استناد است هر فردی از بشر روی این غریزه فطری می خواهد در کارها دقت کند و در قضایا بررسی نماید و مجهولات را بشکافد و تردید و شک را از خود برطرف کند و حقیقت گفته ها و شنیده ها را دریابد.
و هر آئین و دینی مردم را بسوی واقعیت و حقیقت دعوت کرده و از گمراهی و باطل و انحراف بر کنار می کند.
این قانون فطری مخصوصا در دین مقدس اسلام به تفصیل مورد بحث واقع شده است اسلام می گوید: در اصول اولیه دین، هر فردی را لازمست که روی تحقیق و دقت و بررسی و استدلال پیش آمده و به مقتضای تحقیق و از روی دلیل و عقل عقیده پیدا کند و تقلید را در این اصول ممنوع دانسته است. و جناب عبدالبهاء با عوض کردن لفظ و با این تعبیر جدید، دعوی می کند که این امر فطری از جمله تعالیم میرزا بهاء است:
اولا: تحقیق و ترک تقلید به طوری که گفته شد در اصول ادیان است، نه در فروع و قوانین و عبدالبهاء از این قسمت غفلت کرده و به طور مطلق می گوید: که باید به کلی تقالید را فراموش کرد.
ثانیا: در اینجا می گویند: باید بکلی تقالید را فراموش کرد، و در جای دیگر میرزا بهاء می گوید: کر شو تا صوت ملیحم را بشنوی و کور شو تا جمال بی مثالم را مشاهده کنی.
ثالثا: مطالبی که در این کتاب نوشته شده و خرده گیریها و اشکالاتی که به آقایان گرفته می شود، روی تحری حقیقت است، خوبست به اغنام الهی اجازه داده شود که در این کتاب با کمال دقت مطالعه کنند نه آنکه مطالعه و داشتن آن را تحریم و منع نمایند.
رابعا: تحری حقیقت و در جستجوی حق بودن برای افرادیست که حقیقت را نیافته اند، و اما اشخاصی که در اثر تحقیق و جستجو کردن و استدلال اصول دین اسلام را پذیرفته و مسلمان هستند، از این قانون خارج می شوند.
آری خود میرزا بهاء هم معتقد است که دین مقدس اسلام دین حق و آسمانی است، پس کسانی که دین اسلام را قبول کرده اند، در حقیقت به حق رسیده و دین حق را به دست آورده اند، و پس از این مرحله هیچگونه وظیفه جستجو و تحقیق ندارند.
و در این صورت اگر شخصی دعوی جدیدی داشته و مسلک تازه ای بیاورد. لازمست خود او دعوی خود را به اثبات رسانیده و حق بودن آن را برای دیگران طبق دلیل و عقل روشن کند.
پس تحری حقیقت نه تنها وظیفه مردم دیندار نیست، بلکه برخلاف وظیفه و برخلاف عقل و دلیل است. [2] و حال بماند که این شعار میرزا بهاء حرفی بیش نبوده و در عمل بهائیان هر کس را که پی به باطل بودن آیین بهاء ببرد در حد توان سر به نیست می کنند.
پی نوشت:
1- مکاتیب، جلد 3 صفحه 332
2- محاکمه و بررسی باب و بهاء، جلد 3 صفحه 194 و 195
افزودن نظر جدید