تعریف بزرگان و فقهای اهل سنت.

  • 1396/11/24 - 22:57
بیان بزرگان یک مذهب همیشه می تواند برای افراد و تابعین مذهب یک معیار قابل قبول و معیار منطقی باشد. در این بین موضوع جهاد و نگاه اندیشمندان اهل سنت درباره جهادو تعریف ایشان می تواند برای برادران اهل سنت معیار مهمی باشد تا در دام اندیشه سلفی گری نرفته و در این اندیشه غوطه ور نشوند.

معنایی که برای جهاد مطرح کردیم، در کتب فقهی و بیان بزرگان شیعه و سنی به‌وفور دیده می‌شود. عبدالرحمان سعدی حنبلی (سلفی) می‌نویسد: «جهاد به معنای به‌کارگیری تمام توان در جهت رسیدن به هدف مطلوب است و به‌جاآوردن حق جهاد فی سبیل الله به این است که مسلمان قیام تام و تمام برای عمل به اوامر الهی داشته باشد و به دعوت مردم به دین خدا از هر راهی بپردازد، اعم از نصیحت و تعلیم و قتال و نهی و وعظ و غیر این امور».[1] ابن‌حجر عسقلانی در نگاهی جامع به جهاد می‌گوید این واژه در شریعت درباره به‌کارگیری توان در قتال علیه کفار و همچنین مجاهدت علیه شهوات، شیطان و فساق به کار می‌رود[2] و حتی ابن‌تیمیه در تعریف جهاد می‌نویسد: «جهاد به معنای به‌کارگیری تمام توان در جهت حصول امر محبوب نزد پروردگار و از بین بردن امری است که مبغوض حق‌تعالی است».[3]چنانچه پیدا است حصول امر محبوب و از بین بردن امر مبغوض، تلازم دائمی با قتال ندارد. شبیه همین تعاریف در منابع فقهی شیعی نیز آمده است.[4] چنانچه می‌بینیم علما معنای جهاد را اعم از قتال دانسته‌اند و آن را اصطلاحی شرعی منحصر در قتال و کشتن نمی‌دانند و اگر برخی از فقها، اعم از شیعه و سنی، در تعریف این واژه گفته‌اند: «الجهاد هو القتال»[5]مرادشان این نیست که جهاد مصطلح شرعی در قتال است، بلکه چون در کتب فقهی از جهاد به معنای قتال بحث می‌کنند جهاد را بر همان معنای محل بحث (قتال)، حمل کرده‌اند تا بگویند سایر اقسام جهاد از محل مباحث فقهی آنان خارج است.

پی‌نوشت:

[1]. سعدی، عبدالرحمن، تیسیر الکریم الرحمن، ص547، بی‌تا، بی‌نا.
[2]. ابن‌ حجر عسقلانی، احمد ابن علی، فتح الباری، ج6، ص3،بی‌تا، بی‌نا.
[3]. «الجهاد: هو بذل الوسع، و هو القدرة فی حصول محبوب الحقّ، و دفع ما یکرهه الحقّ» (ابن تیمیه، احمد ابن عبدالحلیم، مجموع الفتاوی، ج10، ص191-192) جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
و در جایی دیگر «الجهاد حقیقته الاجتهاد فی حصول ما یحبّه الله، من الإیمان والعمل الصالح، و فی دفع ما یبغضه الله، من الکفر والفسوق والعصیان» (همو، العبودیة، ص51).
[4]. حلّی سیوری، مقداد بن عبداللّٰه، کنز العرفان، ج1، ص340؛ عراقی، آقا ضیاء‌الدین، شرح تبصرة المتعلمین، ج4، ص316.
[5]. العدوی، أبو الحسن، حاشیة العدوی علی کفایة الطالب، ص2، ج3.

برچسب‌ها: 
تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.