رویکرد نظام ولایت فقیه در قبال بهاییت و بهاییان
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ رویکرد حکومتها در ایران در قبال بهائیت را میتوان به دو بخش پیش از انقلاب و پس از آن تقسیم نمود.
1. رژیم شاهنشاهی که خود نیز دستنشاندهی غرب به شمار میرفت، به بهائیت بهای فراوان داده و مناصب حساس کشوری را در اختیار آنان مینهاد. البته با توجه به نفرت عمومی از بهائیت، رژیم بر سر این حمایتها سرپوش نهاده و در ظاهر، بهائیت را به رسمیت نمیشناخت.[1]
2. با روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی، نفرت عمومی از فرقهی ضالّهی بهائیت، همچنان ادامه یافت. رفتاری مغایر با مبانی دینی و ملّی ایرانِ اسلامی از سوی بهائیت موجب شد تا این فرقه، در قانون اساسی ایران به رسمیت شناخته نشود. از اینرو حاصل جاسوسی بهائیت برای غرب، بلأخص آمریکا و اسرائیل، به غیرقانونی و منحل شدن آن (در سال 1362) انجامید. البته با توجه به اصل چهاردهم قانون اساسی، این موضوع به هیچوجه به معنی نقض حقوق بهائیان به شمار نمیرود.[3]
پینوشت:
[1]. ر.ک: حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، بیجا: اطلاعات، 1370. ج 1، ص 377.
[2]. جهانگیر منصور، قانون اساسی، تهران: نشر دوران، 1393 ه.ش. ص 34.
[3]. جهانگیر منصور، همان، ص 35.
افزودن نظر جدید