آیا نزدیکی سلف به عصر پیامبر دلیلی بر حجیت قول سلف است؟

  • 1396/01/15 - 12:16

یکی از دلایلی که سلفیان بر حجیت قول سلف ارائه کرده‌اند، نزدیک بودن سلف به زمان پیامبر اکرم (ص) است. این در حالی است که لحاظ نمودن رویت پیامبر گرامی اسلام (ص) به عنوان فضیلت، ملاک نا‌صحیح دیگری برای اثبات حجیت فهم سلف است. چرا که رؤیت، فضیلتی به همراه ندارد، زیرا سرسخت‌ترین مشرکین و منافقین نیز پیامبر را مشاهده کرده بودند!

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از مهم‌ترین مبانی فکری سلفیه، تقدم فهم سلف بر فهم خلف است. سلفیه برای تبیین این اصل به دلایلی استناد کرده‌اند. یکی از دلایلی که سلفیان بر حجیت قول سلف ارائه کرده‌اند، نزدیک بودن سلف به زمان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) است.
سلفیه معتقدند چون صحابه پیامبر را مشاهده کرده و با ایشان بوده‌اند، قرآن را بهتر فهمیده‌اند و با پوست و گوشت خود آن را لمس کرده‌اند، از این‌رو فهم آنان بهترین فهم است. هم‌چنین تابعین و تابع تابعین نیز فهمشان برتر از دیگر مردم است، چون به زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله) نزدیک‌تر هستند. به همین جهت در مسائل اعتقادی باید فهم آنان را بر دیگر فهم‌ها به ویژه فهم متکلمان و فیلسوفان مقدم دانست و این فهم برای متأخرین حجت است و نباید از آن عدول کرد.
ابن تیمیه در این‌باره می‌گوید: «بر شما باد به آثار سلف، آنان آن‌چه را موجب شفا و کفایت است، آورده‌اند و پس از آن‌ها کسی چیزی که آنان ندانند، نیاورده است.»[1]
ابن تیمیه در جایی دیگر سلف را به‌عنوان یکی از منابع دینی بر می‌شمرد. وی می‌گوید: «احکام الهی از سه راه ثابت می‌شود: کتاب خدا، سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله) و آن‌چه نخستین مسلمانان به آن عمل کرده‌اند و تمسک به غیر از این اصول سه‌گانه برای اثبات حکم شرعی جایز نمی‌باشد.»[2]

به‌نظر می‌رسد لحاظ نمودن رؤیت پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) به‌عنوان فضیلت و ملاک صحابی بودن معیار نا‌صحیح دیگری برای اثبات حجیت فهم سلف است. چرا که رؤیت، فضیلتی به همراه ندارد، زیرا همان‌گونه که در تاریخ ثبت شده است، سرسخت‌ترین مشرکین و منافقین نیز پیامبر (صلی الله علیه و آله) را مشاهده کرده بودند! بنابراین چگونه می‌توان به سخن هر کس که پیامبر (صلی الله علیه و آله) را مشاهده کرده است و با ایمان از دنیا رفته است، استناد کرد، در حالی‌که برخی از آنان در مقابل برخی دیگر قرار گرفته‌اند و به جنگ با یکدیگر پرداخته‌اند. چنان‌چه معاویه و عمرو بن عاص در مقابل حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) به جنگ پرداختند. چگونه می‌توان به سخن همه آنان استناد کرد، در حالی‌که فردی مانند عمار، که به گفته پیامبر (صلی الله علیه و آله) ملاک حق و باطل است، به دست همان صحابی کشته می‌شود؟[3]
یا چگونه می‌توان فهم تابعین و تابع تابعین را حجت دانست، در حالی‌که بسیاری از آنان به اجتهاد خود عمل می‌کردند. چنان‌چه در احوالات ابوحنیفه گفته‌اند که طبق رأی و نظر خویش عمل می‌کرد. به نظر می‌رسد پذیرفتن قول سلف بدون هیچ تحقیقی را، هیچ عقل سالمی نمی‌پذیرد!؟

پی‌نوشت:

[1]. ابن تیمیه، مجموعه الفتاوی، ریاض، مکتبه العبیکان،  1419ق، ج4، ص96.
[2]. همان، ج2، ص693-694.
[3]. اله بدشتی، علی، شناخت سلفیه، میقات حج، سال شانزدهم، شماره62، زمستان 1386.

نویسنده: مجتبی محیطی

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.