اعتراف سلفی ها به ریشه های اختلافاتشان با عموم مسلمانان
هر جریان فکری با اتکا به اندیشههای قوی میتواند بالنده راه خود را ادامه دهد. تفکر شیعه با پیریز ائمه معصومین (علیهم السلام) و با دلسوزی عالمان به مرحله رسید که هر روز بر پویای و طروات او افزوده و گلی نو در این بوستان میروید. برخلاف جریان فکری سلفی که با عقبه ضعیف فکری هر روز فاجعهای را به بشریت تقدیم میکند.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ واژۀ تأویل از ریشه «أ و ل»، و به معنای بازگرداندن است. مقصود از تأویل بردن معنایی ظاهری، به معنایی دور از ظاهر است که تصور میشود مهمتر از معنای ظاهر، و بیش از معنای ظاهر مقصود گوینده بوده است. این اصطلاح در تاریخ علوم اسلامی به موضوعی مهم تبدیل شد. از آنجا که رویکرد ما نسبت به این موضوع خود در فهم نصوص تاثیر دارد، در بین گروههای اسلامی و مذاهب، بحثهای مختلفی شکل گرفت. سلفیها نیز از این موضوع غافل نبودند و به این موضوع پرداختند. اما مثل تمامی موارد به بیانات خارج از عرف مسلمانان اشاره کردند.
نویسنده مقاله «استراتژی انحرافی در آیات قرآن» اینگونه میگوید: «ابنتيميه آیاتی را که در آنها دو معنا محتمل باشد و مردد میان دو معنا باشد، متشابه میداند و برای محکم سه معنا بیان میکند که یکی از آنها بهمعنای محکم در تأویل و معناست (يعنی معنای آنها روشن است و نياز به تأويل ندارند) و برای تمییز دادن معنا و حقیقت مقصود از غیر مقصود است و این قسم از محکم، در مقابل متشابه است.»[1]
علامه معرفت این نظریه را به باد انتقاد میگیرد و میفرماید: «ابنتیمیه مسئله تأویل را با مسئله مصداق خلط کرده است؛ زیرا وجود عینی اشیاء، عین تشخص آنهاست که از آن به مصداق خارجی نیز تعبیر میشود و اطلاق تأویل بر وجود عینی و همچنین اطلاق تأویل بر موجودات عینی که دارای آثار و خواص طبیعی هستند، مثلاً سیب، مرسوم و معهود نیست.»[2]
اما از این جالبتر این است که خود سلفیان به این خلط خود پی بردهاند و به آن اعتراف دارند. قرضاوی یکی از بزرگترین نظریه پردازان سلفی است. او میگوید: «ریشه اختلاف بین سلفیها و مخالفینشان در تأویل و عدم تأویل در آیات صفات و احادیث صفات خدای باری تعالی است. بدین معنا که آیا این صفات موجب تشبیه میشود یا خیر؟ مانند حدیث آمدن خدا از آسمان به دنیا در یک سوم آخر شب، و یا مانند اثبات دست و وجه و جنب و قدم و عین و چشم برای خدای باری تعالی؛ آیا ثابت میکند این اشیاء را یا تفویض میشود و یا تأویل برده میشود؟»[3]
جریانهای سلفی بدون داشتن عقبهای فکری و کلامی، جامعه اسلامی را دچار اشتباهات زیادی کردهاند.
پینوشت:
[1]. مجید حیدری، استراتژی انحرافی در فهم قرآن، مجله سراج منیر، شماره 5، موسسه دارالاعلام، 1391.
[2]. علامه معرفت، التمهید في علوم قرآن، ج3، ص30، قم ، جامعه مدرسین، بیتا.
[3]. یوسف قرضاوی،الصحوه الاسلامیه من المراهقه الرشد، ص202، مصر، 1425.
افزودن نظر جدید