توسل به صلحاء در اندیشه حنابله
توسل اگر چه امری واضح و دربین مسلمانان هرگز ناصواب نبوده است. بنای مسلمانان در این توجه استمداد از خداوند به واسطه و توسل از بزرگانی است که حتما در پیش خداوند ارج و قربی دارند.اما هین عمل در نزد وهابیت مورد نکوهش و تهمت واقع می شود و البته این نکوهش نزد بزرگان اهل سنت هرگز مقبول نبوده و نیست و حتی در مقابل نظر ایشان است
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ تامل در سخن بزرگان مذاهب مختلف به ما این نکته را نشان میدهد که آیین وهابیت تا چه حد در تاویل و فهم آیات و روایات متعصبانه عمل کرده است و شاخصههای توحید را در امور مختلف چگونه با هم اشتباه گرفته است.
ابن مفلح حنبلی در کتاب «المبدع فی شرح المقنع» چنین میگوید: «فایده: مستحب است با توسل به کسیکه در بین مردم ظاهر الصلاح است، طلب باران شود برای اینکه آن شخص به اجابت دعا نزدیکتر است، و عمر نیز بهوسیله عباس (عموی پیامبر) طلب باران کرد و معاویه نیز به یزید بن الاسود و همچنین وی یک بار نیز به ضحاک بن قیس طلب باران کرد. این مطلب را مؤلف ذکر کرده است. سامری در صاحب کتاب التلخیص گفته است که اشکالی ندارد در طلب باران به شیوخ و علما و متقین توسل شود، و در کتاب المذهب نیز آمده جایز است که طلب باران شود به درگاه خدا، بهواسطه مرد صالح و گفته شده که این توسل مستحب است.»[1]
پینوشت:
[1]. «يستحب الاستسقاء بمن ظهر صلاحه؛ لأنه أقرب إلى الإجابة، وقد استسقى عمر بالعباس، ومعاوية بيزيد بن الأسود، واستسقى به الضحاك بن قيس مرة أخرى، ذكره المؤلف.وقال السامري وصاحب ”التلخيص“: لا بأس بالتوسل في الاستسقاء بالشيوخ والعلماء المتقين.وقال في ”المذهب“: ويجوز أن يستشفع إلى الله برجل صالح، وقيل: يستحب....قال المرداوي: يجوز التوسل بالرجل الصالح علي الصحيح من المذهب. انظر الانصاف 2/456).» المبدع في شرح المقنع، أبو إسحاق برهان الدين إبراهيم بن محمد ابن مفلح، ج2، ص253.
برگرفته از مقاله «جواز توسل به فرد صالح در طلب باران و طلب شفاعت از وی»
افزودن نظر جدید