تکفیری، همانند وهابیت!
واقعیت آن است که تفکرات بسیاری از جریانهای تکفیری و تروریستی، همچون داعش و القاعده، برگرفته از افکار و آراء وهابیت است، و سرکردگان این گروهها از اقوال و افکار بزرگان وهابیت از جمله ابن عثیمین و بن باز و البانی و ...، بهره برده و با زبان خود به آن اقرار نمودهاند و این دلیلی است بر وجود تبعیت و تاثیرپذیری تکفیریها از وهابیت.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ واقعیت این است که تفکرات زیادی از جریانهای تکفیری و تروریستی برگرفته از عقاید و نظرات وهابیت است؛ مانند گروه القاعده و وداعش. تمامی این گروههای تکفیری از اقوال و اعمال و آراء علمای وهابیت استفاده کرده و سخنان خود تکفیریها مئید این حرف است.
رهبران گروههای تروریستی و تکفیری وابستگی خودشان را نسبت به عقاید وهابیت بازگو میکنند:
1. عبدالله عزام: وی رهبر بزرگ گروه القاعده است، او طی سخنانی، ابن تیمیه، بن باز، ابن جبرین و ابن عثیمین را استادان خود معرفی میکند: «فنحن قلنا لهم: إن الامام احمد و الامام مالک و ابن تیمیه، و کذلک مشایخنا الان الشیخ عبدالعزیز بن باز و الشیخ ابن عثیمین، و ابن جبرین کلهم أفتوا علی أن هذه الهیئات إذا أدت الی اختلاف القلوب و منعتنا من أدا فرائض، أو غیر ذلک فإنها تترک.[1] ما به آنها میگوییم: همانا امام احمد بن حنبل، امام مالک، ابن تیمیه و همچنین استادان کنونی ما جناب عبدالعزیز بن باز، ابن عثیمین و ابن جبرین همگی گفتهاند اگر هیئات (شکل و حرکت در نماز) باعث اختلاف قلوب یا مانع از انجام دادن واجبات و ... شود، باید ترک گردد.»
2. علی بن خضیر: او از نظریهپردازان گروههای تکفیری است، وی کتابهای محمد بن عبدالوهاب را از بهترین کتابها دانسته و مردم را هم ترغیب به خواندن این کتابها میکند: «از وی سؤال شد، برای کسانیکه طالب علم نیستند، یعنی عوام چه کتابی را توصیه میکنید؟ او در جواب گفت: کتب و رسائل شیخ محمد بن عبدالوهاب و أئمه دعوت.»[2]
3. ابوبصیر طرطوسی: وی محمد بن عبدالوهاب را یکی از فقهای مذهب معتبر جهان اسلام دانسته است: «ما تقدم هو خلاصة مذاهب الفقهاء المعتبرین فیما سألتم عنه، الذین منهم شیخ الاسلام، و تلمیذه ابن القیم، والشیخ مجمدبنعبدالوهاب...[3] آنچه گذشت خلاصهای از مذاهب و عقاید فقهای معتبر دربارهی چیزهایی است که شما از آن پرسیدید، این فقها عبارتند از ابن تیمیه، شاگرد او ابن قیم و شیخ محمد بن عبدالوهاب، ...»
4. أبوحفص سفیان عطلی الجزائری: او نیز محمد بن عبدالوهاب را احیاگر توحید دانسته و اعتقاد دارد، خداوند توحید را با دستان او روشن ساخت: «الإمام محمد بن عبدالوهاب، لما أظهر الله علی یدیه التوحید بعد ما انتشر الشرک فی زمانه لم یسمع لمخالفیه إلا دن ینهموه بأنه یکفر الأمة و یبیح قتلهم.[4] هنگامیکه خداوند به دست امام محمد بن عبدالوهاب توحید را بعد از آنکه شرک در دورانش فراگرفته بود، آشکار ساخت؛ برای دشمنان و مخالفانش راهی جز متهم کردن به اینکه او امت اسلامی را کافر و کشتن آنها را جایز دانسته، باقی نماند.»
5. ابومحمد مقدسی: او یکی از رهبران فکری القاعده و جبههی النصره است؛ وی در اینباره گفته است: «أنا شخصیا فأنا من الناس الذین درسوا و تتلمذوا علی مشایخ السلفیة فی زماننا أمثال الشیخ ابن بار و ابن عثیمین و الالبانی و غیرهم سواء مباشره من خلال حضور کثیر من محاضراتهم و دروسهم أو من خلال سماع أشرطتهم و قراءة مؤلفاتهم.[5] من از کسانی هستم که از مشایخ و بزرگان سلفیه این دوران همچون بن باز، ابن عثیمین، آلبانی و دیگران چه مستقیماً از طریق حضور در بسیاری از سخنرانیها و درسهای آنها، یا از طریق شنیدن نوار و خواندن آثار آنها درس گرفتهام.»
با روشن شدن این واقعیت و اعتراف خود بزرگان تکفیری و تروریستی کاملاً روشن شد، وابستگی تکفیریها به وهابیت تا چه حد است.
پینوشت:
[1]. عبدالله عزام، الاسئلة و الاجوبة الجهادیه، ص32.
[2]. علیبنخضیر، إجابة اللقاء المفتوج مع الشیخ فی منتدی السلفیون، ص114.
[3]. أبوبصیرطرطوسی، قواعد فی التکفیر، ص318.
[4]. عزلی الجزائری، أبوحفص، ماذا تقصدون بمنهج التکفیری، ص22.
[5]. أبو محمد مقدسی، مقابلة مع مجلة العصر، ص5.
دیدگاهها
رسول
1395/11/28 - 00:14
لینک ثابت
این مطلب بدون اجازه صاحب کتاب
افزودن نظر جدید